آیا عوارض مغزی کرونا ماندگار است؟
ايسنا/ يک محقق حوزه علوم اعصاب ضمن اشاره به عوارض بيماري کوويد ۱۹ بر سيستم عصبي و مغز مبتلايان بر اساس آخرين يافتههاي علمي و تحقيقاتي؛ به تشريح ميزان اثرگذاري کرونا بر مغز و سيستم عصبي مبتلايان، ارتباط کرونا با بروز بيماريهاي عصبي، درصد ماندگاري عوارض مغزي کرونا، علل کاهش حس بويايي و چشايي و همچنين بروز لخته در عروق به دنبال ابتلا به کوويد ۱۹ پرداخت.
دکتر ميرشهرام صفري، عضو هيئت علمي مرکز تحقيقات علوم اعصاب دانشگاه علوم پزشکي شهيد بهشتي با بيان اينکه در گزارشات و مطالعات ماههاي اول اطلاعات دقيقي وجود نداشت، اظهار کرد: گزارشات اوليه مبني بر اين بود که مبتلايان بعد از بهبودي تا چند ماه با پديده مه مغزي "brain fog" که حالتي مشابه گيجي و عدم تمرکز است، مواجه ميشوند. البته مطالعات اخير بر نحوه دقيقتر تاثيرگذاري ويروس بر مغز و نواحي خاصي که تحت تاثير آن قرار گرفته، متمرکز شده است.
عوارض مغزي و عصبي کرونا بيشتر در چه افرادي بروز ميکند؟
اين محقق در رابطه با ميزان اثرگذاري ويروس کوويد ۱۹ بر مغز و سيستم عصبي مبتلايان، تصريح کرد: بايد بدانيم که ابتلاي خفيف کرونا احتمالا عارضه مغزي جدي ايجاد نميکند، به عبارت ديگر عوارض مغزي و عصبي احتمالا در تمام افراد ايجاد نميشود و بيشتر افراد بستري در بيمارستان و مبتلايان به فرم حاد و شديد بيماري اين عوارض و اختلالات را تجربه ميکنند، البته در اين دسته از مبتلايان نيز گزارشها متفاوت و بين ۲۰ تا ۵۰ درصد متغير است.
صفري با بيان اينکه اغلب اين عوارض به شکل آسيبهاي ساختاري، جزئي، عضوي و يا ارگاني و در طيفهاي شديد بيماري گزارش شده است، گفت: البته هنوز به طور دقيق نميدانيم که اين آسيبها از خود ويروس ناشي شده و يا از عوارضِ سيستميکِ ايجاد شده از طريق بيماري در بدن پديدار شده و در کنار آن به مغز هم آسيب رسانده است.
آيا عوارض مغزي کرونا ماندگار است؟
اين عضو هيات علمي مرکز تحقيقات علوم اعصاب با اشاره به عوارض ناشي از خود ويروس، گفت: اين نوع عوارض مربوط به مواردي است که ويروس ميتواند وارد سيستم عصبي شده و در نقاط خاصي از مغز آسيب ايجاد کند؛ در اين رابطه يک سري مطالعات مبني بر شناسايي گيرندههاي ويروس کرونا يعني ACE۲ در نواحي مختلف مغز انجام شده که موفقيت آميز بوده است. بر اساس نتايج اين مطالعات مشخص شد که يک سري از نواحي مغز گيرنده اختصاصي ويروس کرونا داشته و درصورت ورود ويروس به بدن، وارد شدن آسيب به اين نواحي محتملتر است.
وي با بيان اينکه دانش ما در مورد عوارض عصبي و مغزي کرونا ناکافيست و در ابتداي راه شناخت آن قرار داريم، گفت: ولي بر اساس آنچه که تاکنون فهميدهايم، به صورت مستقل از وجود آسيب ريوي، ويروس کرونا ميتواند با درجاتي بسيار خفيف تا شديد سيستم عصبي را هم درگير کند.
کرونا با بروز چهار دسته بيماري عصبي ارتباط دارد
صفري با بيان اينکه بر اساس تحقيقاتي که تاکنون انجام شده، کرونا با بروز چهار دسته بيماري عصبي ارتباط دارد، توضيح داد: ۱-انسفالوپاتي ويروسي که علايمي نظير هذيان، گيجي، خواب آلودگي، اختلال در آگاهي به زمان و مکان، کاهش تواناييهاي شناختي، اختلال در حافظه و حتي به ندرت علايم شبيه جنون را به دنبال دارد، ۲-انسفاليت يا التهاب عصبي که ميتواند در موارد شديد به شکل انسفالوميليت حاد منتشر باشد، ۳-سکته مغزي و ۴-بيماريهاي خود ايمني عصبي نظير سندرم گيلن باره بعد از عفونت.
اين محقق علوم اعصاب ادامه داد: اين بيماريها با پنج مکانيسم مختلف آسيب رساني به سيستم عصبي ممکن است ايجاد شوند؛ ۱- هيپوکسي يا کاهش اکسيژن رساني به مغز در اثر آسيب ريهها، ۲-ايجاد لخته خوني در رگها يا ايجاد خونريزي با ضعيف کردن ديواره مويرگهاي مغز، ۳- آسيبهاي مغزي ناشي از طوفان سايتوکايني در بدن، ۴- آسيب مستقيم کرونا به سلولهاي مغزي و ۵- آسيب مستقيم به اعصاب محيطي بويايي.
به گفته وي، البته بعد از شيوع آنفلوآنزاي ۱۹۱۸ اسپانيا تا سال ۱۹۳۰ نوعي انسفاليت لتارژيک در جهان شيوع پيدا کرد که به "مرض خواب" مشهور شد و افراد مبتلا به مدت طولاني ميخوابيدند، نميدانيم چنين چيزي در مورد کرونا هم اتفاق خواهد افتاد يا نه.
صفري در عين حال تاکيد کرد: برخي از عوارض عصبي کرونا ممکن است کوتاه مدت باشد، ولي برخي ديگر احتمالا براي مدت طولاني با فرد همراه خواهند بود.
وي با اشاره به برخي ديگر از عوارض گزارش شده ناشي از کرونا بر سيستم عصبي افراد، افزود: همچنين بروز پارکينسون بعد از التهاب مغزي قبلاً گزارش شده است، ولي هنوز نميدانيم اين مسأله در مبتلايان به کروناي شديد تا چه حد در آينده مشکل ساز خواهد بود، همچنين نورونهاي دوپاميني جسم سياه از مراکز مغزي هستند که بيشترين گيرندههاي ويروس کرونا يعني ACE۲ در آن وجود دارد و لذا تخريب اين نورونها منجر به پارکينسون ميشود.
موارد گزارش شده از تأثير مستقيم کرونا بر مغز
اين فوق دکتراي علوم اعصاب در مورد تأثير مستقيم کرونا بر مغز ، اظهار کرد: علاوه بر جسم سياه، نواحي قشري مغزي که در عملکردهاي شناختي و حافظه نقش دارند به نامهاي شکنج مياني لوب گيجگاهي و شکنج خلفي سينگوليت گيرنده بيشتري براي ويروس کرونا دارند و اين گيرنده در انواع نورونهاي تحريکي، مهاري و سلولهاي غير عصبي آستروسيت، اليگودندروسيت و اندوتليوم عروق مغزي شناسايي شده است.
همچنين در مطالعه روي جسد بيماران فوت شده با کرونا، آسيبهاي التهابي در ساقه مغز هم در بيماران شديد کرونا مشاهده شده است.
اين عضو هيات علمي دانشگاه با بيان اينکه آسيبهاي ناشي از ويروس در مغز و سيستم عصبي ممکن است اثرات ماندگار ايجاد کند، ادامه داد: برخلاف مغز، ساير ارگانهاي بدن درصورت بروز آسيب امکان سلول زايي مجدد و ترميم و بازسازي دارند، ولي متاسفانه اگر مغز و نورونهاي مغزي آسيب ديده و يا تخريب شوند، احتمال ترميم و بازسازي آن وجود ندارد. البته با برخي درمانها ميتوان عملکرد بخش آسيب ديده را تا حدودي ارتقا داد ولي هيچ وقت نورونها مجدداً زاييده نميشوند و همين مسئله منجر به ماندگاري عوارض ميشود.
عوارض مغزي کرونا در همه مبتلايان بروز نميکند
صفري با تاکيد بر ضرورت بررسي و مطالعه کليه جوانب اين مسئله از بعد شناختي، اظهار کرد: مساله اصلي اين است که اين عوارض در همه افراد مبتلا ايجاد نميشود و بر اساس گزارشات جمع آوي شده بيشتر در مبتلايان شديد و از اين افراد نيز حداکثر در ۵۰ درصد موارد گزارش شده است.
وي در پاسخ به اين سوال که عوارض مغزي و عصبي ناشي از ويروس در چه بيماران و تحت چه شرايطي بروز مي کند، اظهار کرد: براي شناسايي و تشخيص اين مساله بايومارکرهاي ويژهاي در نظر گرفته ميشود تا مشخص کند که به عنوان نمونه چه ميزان آسيب ريوي و يا آسيبهاي کبدي و کليوي ناشي از کرونا ميتواند به بروز عوارض مغزي منجر شود.
چرا برخي مبتلايان حس بويايي خود را از دست ميدهند؟
اين فوق دکتراي علوم اعصاب همچنين در خصوص از دست دادن حس بويايي و چشايي به عنوان يکي از شايعترين علايم سيستم عصبي در بيماري کوويد ۱۹، در اين رابطه توضيح داد: برخلاف ساير سيستمها، گيرندههاي عصبي سيستم بويايي دقيقا بر روي عصب قرار دارد، بنابراين اگر ويروس بتواند گيرنده را آلوده کند، عصب را نيز آلوده کرده و بنابراين از اين نقطه مستقيماً وارد شده و ميتواند نورونهاي مغزي را درگير کند.
صفري ادامه داد: اگر ويروس منجر به تغيير عملکرد نورون شود، انتقال پيام را مختل کرده و کاملا تغيير ميدهد، در اين شرايط تعداد نورونهاي درگير زياد بوده و کاملا حس بويايي فرد را از بين ميبرد.
بروز عارضه کاهش حس بويايي و چشايي در ۷۲ درصد مبتلايان
عضو هيات علمي دانشگاه علوم پزشکي شهيد بهشتي با بيان اينکه بر اساس گزارشهاي باليني و مطالعاتي، در اغلب موارد حس بويايي بهبوديافتگان پس از مدتي برميگردد، عنوان کرد: بر اساس اين گزارشات، عوارض ويروس منجر به مرگ نورون نشده و تنها براي مدتي عملکرد آن را تغيير داده و بعد از ۲ تا ۳ ماه مجددا ترميم شده و در اکثر افراد به شرايط نرمال برميگردد؛ البته گزارشهايي مبني بر عدم بهبودي مبتلايان تا ۴ يا ۵ ماه نيز گزارش شده است.
وي با بيان اينکه عارضه اختلال در حس بويايي و چشايي در همه مبتلايان به کرونا رخ نميدهد، گفت: البته اين عارضه بسيار شايع بوده و تا حدود ۷۲ درصد گزارش شده است.
اين فوق دکتراي علوم اعصاب عدم بروز علامت کاهش حس بويايي و چشايي را نافي ابتلا به کرونا ندانست و گفت: با اين حال اگر اين عارضه در دوران پاندمي، به صورت ناگهاني، بدون هيچ زمينه و عارضه قبلي و بدون کيپ شدن بيني بروز کند، يک نشانه اختصاصي فوق العاده براي تشخيص کوويد ۱۹ است.
آيا کاهش حس بويايي درمان دارد؟
صفري در خصوص روشهاي درمان اختلال عصبي کاهش حس بويايي و چشايي، با تاکيد بر اينکه متاسفانه اين عارضه درمان خاصي ندارد، گفت: تنها راه کمک به بازگشت اين حسها، تحريک سيستم بويايي فرد با ترکيبات داراي بوي تند و مصرف ويتامينها است. البته طبيعتاً داشتن رژيم غذايي سالم، مصرف ويتامين C، ويتامين D و ساير ويتامينهاي سفارش شده در اين ايام به بازگشت حس بويايي و ترميم نورونها کمک ميکند، البته اگر نورونها به صورت جدي آسيب ديده شده باشد، راهکار خيلي موثري ندارد.
علل بروز لخته در عروق به دنبال ابتلا به کوويد ۱۹
اين محقق حوزه علوم اعصاب همچنين در رابطه با بروز لخته به عنوان يک عارضه جدي در برخي از بيماران کرونايي، اظهار کرد: اين عارضه بيشتر در اوايل پاندمي و به دليل عدم استفاده از داروهاي ضد انعقادي بروز ميکرد، ولي الان داروهاي ضدانعقادي در پروتکل وارد شده و لذا درصد بروز لخته و به دنبال آن سکتههاي قلبي و مغزي کاهش پيدا کرده است.
وي با اشاره به مکانيزم ويروس در بروز اين عارضه، توضيح داد: ويروس در واقع مکانيزمي را فعال ميکند که به ديواره رگها وابسته است، به عبارت ديگر ويروس بر روي ديواره رگها تاثير گذاشته و مکانيزمي را فعال ميکند که سيستم انعقادي به سمت تشکيل لخته پيش ميرود، البته اين عارضه بيشتر در افرادي رخ ميدهد که وارد فاز حاد بيماري شده و طوفان سايتوکاينهاي التهابي را تجربه ميکنند.
صفري با بيان اينکه متاسفانه هنوز مکانيزمهاي دقيق عملکردي ويروس کرونا شناخته نشده است، گفت: به عبارت ديگر ممکن است برخي افراد از نظر ژنتيکي نسبت به ايجاد لخته مستعدتر باشند که البته هنوز به طور دقيق ثابت نشده است.
اين محقق در پايان با بيان اينکه عمر مطالعات متمرکز بر عوارض سيستم عصبي کرونا بسيار کوتاه و حدود ۳ تا ۴ ماه است، گفت: هنوز مطالعات به صورت طولاني مدت بررسي نشده و تنها عوارض تاييد شدهاي همچون مه مغزي، عدم تمرکز، احساس گيجي و منگي مداوم و بروز اختلالات شناختي که گاها تا چند ماه ادامه داشته است، در برخي مبتلايان تاييد قطعي شده است.