قتل مالک معدن چهل قز به خاطر اختلاف یک میلیارد تومانی
ميزان/ مرد جواني که به خاطر اختلاف مالي يک ميليارد توماني صاحب معدني در اطراف تهران را به قتل رسانده بود، شناسايي و دستگير شد. ساعت 16بامداد روز31 ارديبهشت ماه وقوع يک قتل به کلانتري ۱۷۴ قيام دشت اعلام شد. با حضور مأموران کلانتري در محل جنايت واقع در يک معدن مس در محدوده روستاي چهل قز و انجام تحقيقات اوليه مشخص شد مالک معدن به نام "اکبر" ۴۵ ساله بر اثر اصابت گلوله و ضربات متعدد جسم تيز به قسمتهاي مختلف بدن به قتل رسيده است. با تشکيل پرونده مقدماتي با موضوع "قتل عمـد" و به دستور رئيس شعبه ۱۰۱ دادگاه خاوران، پرونده براي رسيدگي در اختيار اداره دهم ويژه قتل پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت. کارآگاهان اداره دهم با حضور در محل جنايت به تحقيق از نگهبان معدن پرداختند که موضوع قتل صاحب معدن را به پليس اطلاع داده بود. نگهبان معدن به کارآگاهان گفت:با وجود تعطيلي معدن، مقتول حدودا ساعت ۱۲بامداد به معدن آمد و عنوان داشت که با دو نفر قرار ملاقات دارد و از من خواست تا آنها را به دفترش در داخل معدن راهنمايي کنم. حدود ساعت ۱۵: ۰۰، دو جوان با يک پرايد به معدن آمدند و عنوان داشتند که با مقتول قرار ملاقات دارند؛ من نيز بنا به گفته مقتول آنها را به دفتر کارش راهنمايي کرده و خودم به کيوسک نگهباني بازگشتم. حدودا نيم ساعت از حضور اين دو نفر در دفتر مقتول نگذشته بود که ناگهان صداي شليک گلوله آمد. به نزديکي دفتر کار مقتول رسيدم که آن دو جوان را در حال خروج از دفتر ديدم. يک نفر از آنها اسلحه کمري در دست داشت به سمت من آمد و لوله اسلحه اش را روي سينه ام گذاشت و مرا تهديد به کشتن کرد. پس از رفتن آنها، خودم را به داخل دفتر کار مقتول رساندم و با کمي جستجو جسد صاحب معدن (مقتول) را در نزديکي ديوار پشتي دفتر پيدا کردم. بلافاصله از دفتر بيرون آمده و موضوع را به پليس اطلاع دادم. کارآگاهان اداره دهم در چندين نوبت چهره نگاري و جمع بندي اطلاعات ارائه شده از سوي نگهبان معدن، چهرهاي فرضي از دو جوان پرايد سوار را بدست آوردند؛ در ادامه و با انجام تحقيقات از اعضاي خانواده مقتول، کارآگاهان موفق به شناسايي تصاوير دو برادر به نامهاي مجتبي۳۷ ساله و مهدي۲۵ ساله شده و تصاوير آنها از سوي نگهبان معدن نيز مورد شناسايي قرار گرفت. با شناسايي مجتبي و مهدي، دستگيري آنها در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت و روز گذشته، هر دو نفر آنها در منطقه اتابک دستگير و به اداره دهم ويژه قتل پليس آگاهي تهران بزرگ منتقل شدند. مجتبي (برادر بزرگتر) در همان تحقيقات اوليه صراحتا به ارتکاب جنايت اعتراف و عنوان داشت که برادرش در ارتکاب جنايت هيچ نقش و مشارکتي نداشته و در زمان جنايت تنها نظاره گر بوده است. مجتبي در خصوص انگيزه و نحوه ارتکاب جنايت به کارآگاهان گفت: حدود ۶ سال پيش مقتول در مغازه بنده در منطقه اتابک کار ميکرد تا اينکه يک روز اسنادي را در خصوص مالکيتش بر يک معدن ارائه کرد و عنوان داشت که مالک يک معدن مس در محدوده روستاي چهل قز است، اما سرمايهاي براي بهره برداري از آنجا را ندارد. به اين بهانه به من پيشنهاد سرمايه گذاري در زمينه استخراج معدن را مطرح کرد و پس از قبول پيشنهاد از سوي بنده قرار بر آن شد تا ۵ درصد مالکيت معدن به من واگذار شود. مجتبي در ادامهي اعترافاتش به کارآگاهان گفت:با فروش منزل و مغازه خود مبلغي در حدود يک ميليارد تهيه کرده و در معدن مس روستاي چهل قز سرمايه گذاري کردم؛ با وجود قرار اوليه ما دو نفر، هر بار مقتول به بهانههاي مختلف در طي اين چند سال از ثبت مالکيت ۵ درصد معدن به بنده خودداري ميکرد و اين در حالي بود که قرارداد مابين ما دو نفر تماما به صورت زباني بسته شده بود و هيچ قرارداد مکتوبي در اين خصوص وجود نداشت. مجتبي در خصوص نحوه ارتکاب جنايت نيز به کارآگاهان گفت:از حدود چند سال پيش اسلحهاي را خريداري و آنرا نگهداري ميکردم؛ روز جنايت به واسطه ترسي که از مقتول داشتم اسلحه و همچنين يک چاقو را با خودم برداشتم و به همراه برادرم به سمت معدن براه افتاديم. داخل دفتر در حال صحبت با مقتول بودم؛ از او درخواست بازپرداخت پولم را کردم، اما ناگهان منکر هرگونه دريافت پولي از من شد؛ ديگر متوجه چيزي نشدم؛ اسلحه را از زير لباسم خارج کردم؛ مقتول با ديدن اسلحه از پشت صندلي بلند شد و به سمت ديوار پشتي دفتر فرار کرد که گلوله اول شليک شد؛ مقتول روي زمين افتاده بود که خودم را بالاي سرش رساندم و گلوله دوم را به سينه اش شليک کردم. متوجه هيچ چيز نبودم برادرم گيج و مات نظاره گر ماجرا بود؛ با چاقويي که همراه داشتم، چند ضربه به پهلو، دست و گردن مقتول زده و از دفتر خارج شدم. نگهبان معدن را در مقابل دفتر مقتول ديدم؛ با تهديد اسلحه، نگهبان نيز کاري نکرد و من به همراه برادرم از محل متواري شديم.