دلایل افزایش «زندگی تجردی» در کشور
ايسنا/ تغييرات سبک زندگي در سالهاي اخير با پيامدهاي گوناگوني از جمله شکاف بين نسلي و فردگرايي، انزواي اجتماعي و رشد چشمگير زندگي در خانههاي مجردي را به همراه داشته است. در سالهاي اخير روانشناسان و جامعه شناسان درحالي نسبت به گسترش روحيه فردگرايي در جامعه هشدار دادند که دلايل آن را ايجاد فاصله بين شاخصهاي هويتي والدين و فرزندان، تفاوت ديدگاههاي ناشي از شرايط تربيتي و اجتماعي و نبود ارتباط کلامي بين اعضاي خانواده ميدانند. دکتر ناصر قاسمزاد، روانشناس در گفتوگو با ايسنا، با اشاره به دلايل گسترش زندگي تجردي در کشور گفت: در سالهاي اخير به علت افزايش سن ازدواج، تطابق نداشتن وضعيت فکري، هويتي، روحي و رواني فرزندان با والدين شاهد رشد چشمگير خانههاي مجردي به ويژه در کلانشهرها هستيم. به گونهاي که در بسياري از اين خانهها جوانان در سنين بالاي ۲۷ سال زندگي ميکنند. قاسمزاد با بيان اين که زندگي در کنار خانواده دوره خاص خود را دارد، تصريح کرد: بايد تلاش کنيم که مشکلات ازدواج جوانان را حل کنيم تا کمتر با پديده خانههاي مجردي مواجه شويم؛ چرا که برخي افراد به دلايل مختلف از ازدواج منصرف ميشوند و به زندگي تجردي روي ميآورند. برخي از آنان به علت مشکلات شخصيتي و بعضي از اين افراد هم به دليل تجربههاي تلخ از زندگي مشترک قبلي خود زندگي مجردي را ترجيح ميدهند. رضا اسماعيلي، جامعه شناس نيز در گفتوگو ايسنا، در خصوص اينکه دليل افزايش خانوادههاي تک نفره و تک عضو چيست؟ اظهار کرد: تجرد قطعي، کاهش ميل به ازدواج، علاقه به زندگي مستقل توسط جوانان و طلاق در سالهاي اول زندگي که منجر به بازگشت به منزل پدر نشود، موجب افزايش خانوار تک عضو شده است. وي افزود: به اين معنا که ميتوان علت افزايش خانوادههاي يک نفره را کاهش نرخ ازدواج و افزايش ميزان طلاق و جدايي به ويژه در سالهاي اول زندگي، در زماني که هنوز زوجها صاحب فرزند نشدند، برشمرد. در سال ۹۶ به ازاي هر ۱۰۰ ازدواجي که در جامعه ايران اتفاق افتاد ۲۹ مورد منجر به طلاق شده است و در پنجاه سال اخير بالاترين نسبت طلاق به ازدواج را در ايران در سال ۹۶ تجربه کرديم. به گزارش ايسنا، اين در حاليست که عليرضا صادقي، استاد دانشگاه علامه طباطبايي نيز در اين باره با اشاره به عامل اصلي شکل گيري زندگي انفرادي در خانوادههاي ايراني، گفت: عوامل مختلفي در قضيه انقطاع عاطفي نقش دارند. بخشي از اين موضوع اساسا مربوط به پيش از ازدواج است. به اين معنا که زن و شوهر با شناخت يکديگر را پيدا نکردهاند. زماني که درباره انقطاع روابط در يک خانواده سخن ميگوييم ممکن است تنها منظور غذا نخوردن خانواده کنار هم باشد و يا ممکن است نبود ارتباطات کلامي بين اعضاء مدنظر باشد؛ به اين صورت که هريک از افراد خانواده کار خود را انجام مي دهد و فقط زير يک سقف زندگي مي کنند. اين استاد دانشگاه علامه طباطبايي در ادامه اظهار کرد: اما بدترين حالت اين است که نه تنها بخشي از اين روابط وجود ندارد، بلکه ارتباط بيولوژيکي و حتي زناشويي ميان همسران نيز از بين رفته است و در اين خانوادهها اساسا هيچ چتر احساسي شکل نميگيرد. وي با تاکيد بر اينکه در خانهاي که فقط خوابگاه اعضاي خانواده محسوب مي شود و اعضا هيچ گونه روابط عاطفي و حتي وابستگي مالي هم به يکديگر ندارند اوضاع بسيار حادتر است، افزود: اولين کاري که بايد انجام دهيم اين است که از زير بار مسئوليتهاي خود شانه خالي نکنيم و هر شخصي در هر نقطهاي اعم از دولتي، والدين، معلمان و ... اين وظيفه را عملي کند. خانوادهها بايد فرصتهايي را - حتي به اجبار- براي ديدار هم در نظر بگيرند. به عنوان مثال خود را ملزم کنند که در وقت شام کنار سفره باشند. نکته ديگري که بايد توجه داشته باشيم اين است که دست از تغيير ديگران برداريم و سعي کنيم انعطاف پذير باشيم و اوليتهاي خودمان را تغيير دهيم و هيچگاه به دنبال مقصر نباشيم. حسن بنيانيان ، رئيس کميته فرهنگي و پيوست نگاري دبيرخانه شوراي عالي انقلاب فرهنگي نيز يکي از آثار ورود سبک زندگي غربي به کشور از طريق رسانهها را تخريب سرمايههاي قديمي دانست و گفت: ارتباط مستمر بين اعضاي خانواده بر اساس مسئوليت پذيري اعضاي خانواده و فاميل نسبت به هم شکل ميگيرد. بحث مهندسي فرهنگي که مقام معظم رهبري بر آن تاکيد دارند همه در اين راستاست تا بتوانيم آسيبها را مهار کنيم. وي در ادامه با بيان اينکه در شوراي عالي انقلاب فرهنگي مباحث کلان در سياستگذاري مطرح ميشود و ارگانهايي مانند آموزش و پرورش حلقههاي حدواسط هستند، اظهار کرد: اين نهادها بايد به عنوان يک جريان با اين تفکر مقابله کنند. براي اولياء و فرزندان در قالب کارهاي هنري اين موضوع بايد نهادينه شود که ارتباط با غرب در دنياي امروز اجتناب ناپذير است اما بايد بتوانيم آسيبها را شناسايي کنيم و آنها را به حداقل برسانيم. همچنين مي توانيم اين بحث را به رسانهها منتقل کنيم؛ به اين صورت که در شبکههاي تخصصي از زبان نخبگان و در شبکه هاي عمومي تر به زبان هنري با مردم صحبت کنيم . روحانيت نيز در حوزه نفوذ خود بايد وارد اين مسائل شود. بنيانيان در پاسخ به اين سوال که چگونه ميتوان مسئوليتهاي فردي و عاطفه گذشته را به خانوادهها باز گرداند؟ نيز توضيح داد: در تمام خانوادهايي که طلاق رخ ميدهد در ابتدا روابط اعضا کم رنگ شده و اعضاء به صورت انفرادي زندگي ميکنند و زماني که ارتباطات قطع مي شود کوچکترين حادثه منجر به بحث و مجادله و در نهايت جدايي ميشود. رئيس کميته فرهنگي و پيوست نگاري دبيرخانه شوراي عالي انقلاب فرهنگي در ادامه گفت: ما پس از انقلاب احساس مسئوليت فردي را از تک تک افراد جامعه گرفتهايم و آن را به مفهوم حکومت ديني منتقل کردهايم و حالا پس از چهل سال متوجه اشتباه خود شدهايم که نبايد در تريبونهاي عمومي به بهانه انتخابات به مردم بگوييم که شما بهترين مردم دنيا هستيد. در ذهن مردم اين سوال نقش ميبنند که مسئول فساد در جامعه کيست و از اين موضوع غافل ميشوند که در تک تک مسائلي که در جامعه رخ ميدهد همه افراد به نوعي نقش دارند. ممکن است افراد جامعه فسادي را انجام ندهند اما همين که از کنار آن بي تفاوت گذر ميکنند در شکل گيري فساد نقش دارند. بنيانيان افزود: بنابراين بايد احساس مسئوليت فردي و اجتماعي را به تک تک افراد جامعه بازگردانيم و از طريق مدارس و در قالب هنر و نمايش بر روي قشر کودک و نوجوانان سرمايه گذاري کنيم. همچنين افراد ضمن بالا بردن مسئوليت خود بايد هنر تذکر به ديگران را بياموزند تا تذکرشان مخرب ارتباطات نباشد و در جهت صحيح انجام شود. از سوي ديگر متاسفانه ما هنوز از ظرفيت دين خود براي اين موضوع استفاده نکردهايم. سمانه محمودآبادي، کارشناس ارتباطات اجتماعي نيز با بيان اينکه بخشي از بحث فرديت به آموزههاي خانواده برميگردد و در طول زمان با گفتوگو و ارتباطات بيشتر حل ميشود، اظهار کرد: زماني که به محله کودکي پدر و مادر خود بازميگرديم از نظر فرهنگي و تاريخي اشتراک پيدا ميکنيم، اين درحاليست که در جامعه دچار گسست تاريخي و شهري شدهايم. وي با اشاره به اينکه يکي از دلايل افت محبت در ميان اعضاي خانواده، متمرکز شدن مادر بر روي فرزندان و کاهش روابط عاطفي با همسر است، تصريح کرد: گاهي خانمها اين روحيه را دارند که در تمام کارها به طور شخصي وارد شوند و در طولاني مدت آن کار را به عنوان نقش خود تعريف کنن؛ به طوريکه ناخودآگاه همسر خود را براي شراکت در امور فرزند دور ميکنند. در مورد فرزندان دختر اين اشتباه بيشتر مي شود در حالي که بخشي از کارهاي فرزند بر عهده مادر است. اين کارشناس ارتباطات اجتماعي در ادامه تصريح کرد: توجه داشته باشيد فرزند شما بايد سبب تحکيم خانواده شما باشد و نبايد تنها بخشي از خانواده را درگير کند. مادرها به صورت ذاتي احساس خود را بيشتر بروز ميدهند و به مرور زمان اين جو را در خانه ايجاد ميکنند. بنابراين آقايان بايد در برابر فرزند خود مسئوليت بيشتري را براي خود در نظر بگيرند و از پوستهاي که به آنها القاء ميکند که کمتر در مسائل احساسي و عاطفي درگير شوند، خارج شوند. محمودآبادي با بيان اينکه پدرها بايد بپذيرند اينکه در مسائل تربيتي فرزند خود وارد شوند عيب نيست، گفت: همچنين بايد در نظر داشته باشند به دليل خصوصيات ذاتي مردانگي مي توانند تاثيرات مثبتي بر اعتماد به نفس فرزندان خود داشته باشند. همراهان عزيز، آخرين خبر را بر روي بسترهاي زير دنبال کنيد: آخرين خبر در سروش http://sapp.ir/akharinkhabar آخرين خبر در ايتا https://eitaa.com/joinchat/88211456C878f9966e5 آخرين خبر در آي گپ https://igap.net/akharinkhabar آخرين خبر در ويسپي http://wispi.me/channel/akharinkhabar آخرين خبر در بله https://bale.ai/invite/#/join/MTIwZmMyZT آخرين خبر در گپ https://gap.im/akharinkhabar