خودکشی یا قتل؛ نوه ها از پدر بزرگ قاتل حمایت کردند!
رکنا/ هواخواهي نوه ها از پدربزرگ در ماجراي قتل پدر کافي بود تا اين پيرمرد تبرئه شود. تابستان سال گذشته بود که پليس تهران گزارشي از يک مرگ مرموز در مرکز شهر دريافت کردند. بررسي هاي ابتدايي نشان مي داد مرد 40 ساله به نام رامين در خانه اش دچار مرگي معمايي شده است که برخلاف ادعاهاي اعضاي خانواده مرگش مرموز به نظر مي رسد. در صحنه حادثه Incident جسد خونين رامين ديده شد که با ضربه چاقويي به سينه اش به قتل Murder رسيده و با توجه به حاضران در اين خانه پليس در قويترين فرضيه خود را در برابر قتلي خانوادگي ديد. خودکشي خونين پدر رامين که در بالاي سر جسد پسرش حضور داشت و گريه مي کرد در بازجويي ها حرف هاي عجيب و غريبي زد. همين رفتار کافي بود تا ماجراي مرگ خونين مردجوان به بازپرس ويژه قتل مخابره شود و همزمان تيمي از اداره 10 پليس آگاهي تهران و ماموران تشخيص هويت به خانه مرگ اعزام شدند. پدر رامين که گريه مي کرد و آشفته بود وقتي تيم کارآگاهان جنايي از او بازجويي کردند در ادعاهاي عجيبي گفت:پسرم را کسي نکشته است او خودکشي کرده و من از هيچکس شکايتي ندارم. اين مرد افزود: رامين پسرم بسيار پرخاشگر بود او هميشه رفتار خشن و عصبي اي داشت به گونه اي که بارها و بارها دست به خودکشي زده و هربار با خوش شانسي نجات پيدا کرده است. پدر رامين گفت: با توجه به روحيه خودکش پسرم هميشه نگرانش بوديم هر وقت با هر کسي اختلاف پيدا مي کرد همه سعي مي کردند حتي اگر حق با خودشان بود سکوت کنند تا خداي ناکرده رامين باز دست به کار مسخره اي نزند و خودکشي نکند. مرد پريشان ادامه داد: امروز در خانه بوديم که من و رامين سر موضوعي اختلاف پيدا کرديم و با هم درگير شديم اين بار وقتي بي احترامي اش را ديدم برخلاف هميشه کوتاه نيامدم ناگهان رامين چاقو به دست گرفت مي دانستم با من کاري ندارد و مي خواهد باز خودکشي کند سمتش رفتم تا از اين کارش جلوگيري کنم اما رامين در اتاق را قفل کرد هرچه به در کوبيدم و خواهش و التماس کردم در را باز کند حرفم را گوش نداد با خودش بلند بلند حرف مي زد و گاهي به من حرف هاي نامربوطي مي زد ديگر کاري از دستم برنمي آمد تا اينکه ناگهان ناله اي کرد و صدايش قطع شد با هر زحمتي دررا باز کردم و او را ديدم که روي زمين افتاده است و حرکتي نمي کند. پدر رامين گفت:خودم را بالاي سرش رساندم اما کار از کار گذشته بود رامين نفس نمي کشيد باز اميدوار بودم با اورژانس تماس گرفتم و وقتي مشخص شد او زنده نيست ماجرا به پليس اطلاع داده شد. کارآگاهان جنايي بعد از اين بازجويي ها و درحاليکه يحيي 65 ساله اصرار به خودکشي پسرش داشت و داستان قابل قبولي را شرح داده بود تحقيقات خود را در زمينه علت مرگ رامين ادامه دادند و بازپرس جنايي از متخصصان پزشکي قانوني خواست با کالبد شکافي و آسيب شناسي علت و چگونگي مرگ اين مردجوان را اعلام کنند. خودکشي نبود همين دستور کافي بودتا با انتقال جسد به پزشکي قانوني کارشناسان به بررسي هاي تخصصي دست بزنند و آنها با رد فرضيه خودکشي اعلام کردند که رامين به قتل رسيده است و خودکشي او يم داستان خيالي است. کارآگاهان اداره 10 پليس آگاهي که خود را در برابر تاييد قويترين فرضيه در مرگ رامين مي ديدند بلافاصله با دستور بازپرس وارد عمل شدند و يحيي پدر رامين به عنوان اولين مظنون بازداشت شد. اين مرد که باور نمي کرد راز داستان خيالي اش لو رفته باشد در بازجويي ها باز خود را بي گناه دانست و به افسر بازجو گفت: «پسرم مرد بداخلاقي بود. او با وجود اينکه زن و بچه داشت و بايد برايشان دل مي سوزاند بارها با زن و بچه هايش درگير شده بود و آنها را به شدت کتک مي زد و اذيت مي کرد. وي افزود: روز حادثه هم پسرم مقصر بود و درگيري راه انداخت و بعد وقتي دست به چاقو شد همه وحشت کرديم براي جلوگيري از يک فاجعه خواستم جلو بروم و چاقو را از دستش بگيرم که در اتاقش را قفل کرد و اجازه کمک ندادمن سعي کردم از وقوع حادثه جلوگيري کنم اما نشد. با اصرار بر بي گناهي پدر موسفيد در قتل رامين و با توجه به تاکيد کارشناسان مبني بر اينکه مقتول کشته شده است و خودکشي اي در کار نيست يحيي قاتل شناخته شد و به زندان افتاد. در اين پرونده بازپرس جنايي تهران بنا به شواهد و مدارک موجود قرار مجرميت پدر رامين را به اتهام قتل پسرش صادر کرد و کيفرخواست نيز از سوي نماينده دادستان صادر شد. پرونده اين قتل خانوادگي بعد از کامل شدن تحقيقات به شعبه نهم دادگاه کيفري يک استان تهران فرستاده شد. در دادگاه در اولين جلسه رسيدگي به قتل رامين به رياست قاضي Judge کشکولي، بعد از اعلام رسميت جلسه، اولياي دم که فرزندان مقتول بودند در جايگاه قرار گرفتند و پسر مقتول گفت: پدرم مرد عصباني و بداخلاقي بود. او بارها دست به خودکشي زده بود و آن روز هم احتمالا خودش دست به چاقو شده است. در اين سال ها پدربزرگم خيلي به ما کمک کرد و از او شکايتي نداريم. در ادامه يحيي در جايگاه قرار گرفت و بازاصرار کرد قاتل نيست و نمي داند چرا او مي گويند خودکشي نيست و ادامه داد: «باور کنيد قاتل پسرم من نيستم. در اين مدت هزينه¬هاي زندگي عروس و بچه¬هايم با من بوده و در پرداخت آن کوتاهي نکردم. روز حادثه سر موضوع خيلي کوچکي با رامين بحثمان شد. او مثل هميشه عصباني شد و معمولا در عصبانيت ها خودش را کنترل نمي کرد. همين که به او براي اذيت و آزارهايش اعتراض کردم چاقو را برداشت. جلو رفتم تا کمکش کنم که به اتاقي رفت و در را قفل کرد. اين شد که راهي نداشتم تا او را کمک کنم.» يحييدر آخر گفت: «درست است که پسرم خيلي ما را اذيت مي کرد اما راضي به قتل او هم نبودم نوههايم يتيم شده اند و خيلي ناراحتم خودم هم در زندان هستم و کسي نيست از نوه هايم حمايت کند اميدوارم راي به آزادي Freedom و بي گناهي من بدهيد تا شرمسار اين بچه هاي سختي کشيده نشوم و از آنها حمايت کنم. بنابه اين گزارش؛در پايان هئيت قضايي بعد از شور، بنا به رضايت اولياي دم و گواهي آنها همچنين انکارهاي متهم مرد سالخورده را تبرئه و آزاد کرد.