قاتل کودک 11ساله در یکقدمی چوبهدار
شرق/ مرد جواني که پسربچهاي را با ضربات متعدد چاقو به قتل رسانده و به قصاص محکوم شده بود، هرچند به راي صادره اعتراض کرد، اما اين اعتراض در ديوانعالي کشور رد شد و مرد جوان در فهرست اعداميان قرار گرفت. متهم که مرد جواني است، پسربچه 11 سالهاي به نام ابوالفضل را با 89 ضربه چاقو به قتل رسانده و جسدش را رها کرده بود. وقتي والدين ابوالفضل به پليس خبر دادند فرزندشان گم شده است، ساعاتي بعد جسد اين کودک درحاليکه کاردآجين شده بود پيدا شد. هرچند ابتدا گمان ميرفت اين بچه به دليل نحوه بهقتلرسيدن احتمالا قرباني انتقامگيري خونين شده است، اما مدتي بعد ماموران به جواني مشکوک شدند و او را بازداشت کردند. اين جوان که در همسايگي مقتول زندگي ميکرد، بعد از دستگيري به قتل اعتراف کرد و گفت: من قصد داشتم به ابوالفضل خوبي کنم. او در بازجوييها گفت: ابوالفضل را کشتم، چون فکر ميکردم سرنوشت بدي خواهد داشت. من همسن او بودم که اتفاق بدي برايم افتاد و به همين خاطر هم فکر ميکردم براي ابوالفضل هم اتفاق بدي ميافتد، به همين دليل او را کشتم. متهم گفت: تقريبا همسن مقتول بودم که يک روز وقتي داشتم در پارک بازي ميکردم، مرد جواني صدايم کرد و گفت که ميخواهد به من کبوتر نشان دهد. من هم در عالم کودکي کنجکاو شدم و همراهش رفتم، اما مرد جوان به من تعرض کرد و همان ماجرا آيندهام را تباه کرد. من مدتها بود به بيماري اعصاب و روان مبتلا شده بودم و زندگي خوبي نداشتم. نميخواستم ابوالفضل هم زندگي تلخي مانند من داشته باشد، چون ميدانستم وقتي ابوالفضل يکساله بود، پدر و مادرش از هم جدا شدهاند. مطمئن بودم به سرنوشت من دچار ميشود. به همين خاطر او را به بهانه نشاندادن کبوترهايم به پشتبام بردم و او را در لانه کبوترها با چاقو کشتم. سپس جنازه را داخل چمدان گذاشتم و از برادرم کمک گرفتم. ما يک پرايد کرايه کرديم و چمدان را با کمک هم داخل ماشين گذاشتيم و آن را در 60 کيلومتري جاده قم رها کرديم. متهم درباره اينکه چطور کسي در خانهشان متوجه نشده که او چنين کاري کرده است، گفت: من در خانه تنها زندگي ميکردم. ضمن اينکه مدتي بود خاطرات گذشته به سراغم آمده بود و کلافه بودم. مدام ابوالفضل مقابل چشمم ميآمد و فکر ميکردم او هم مثل من بدبخت خواهد شد. بيشتر روزها او تنها بازي ميکرد و کسي کنارش نبود. من ميدانستم چنين بچهاي آينده خوبي نخواهد داشت، به همين خاطر هم تصميم گرفتم او را بکشم. با توجه به اينکه متهم مدعي بود بيماري رواني دارد، بازپرس او را به پزشکيقانوني معرفي کرد، اما پزشکيقانوني او را سالم تشخيص داد. پرونده اين متهم بعد از اينکه سلامت رواني وي از سوي کميسيون پزشکيقانوني تاييد شد، با صدور کيفرخواست به دادگاه کيفري استان تهران فرستاده شد. متهم پاي ميز محاکمه رفت و گفتههاي خود را تکرار کرد. در نهايت حکم بر قصاص متهم صادر شد و پرونده با اعتراض متهم به ديوانعالي کشور رفت. راي صادره عينا مورد تاييد قرار گرفت. پرونده مرد قاتل براي طيکردن ساير مراحل قانوني و اجراي حکم به دادسراي جنايي تهران فرستاده شد.