خبرآنلاين/ ۶ کودکمجرم در آستانه اعدام؛ کودکاني که زير ۱۸ سال مرتکب قتل شدهاند و حالا بدون آنکه کودکي کرده باشند، واژه سنگين «قاتل» را کنار اسمشان به دوش ميکشند.
افرادي که حکم قصاص ميگيرند و اعدام ميشوند به اين اميد که ديگر نه کسي کشته شود، نه به کسي تجاوز شود و نه هزار نوع آسيب ديگري که ممکن است جان کسي را بگيرد. اعدام اما راهحل بوده؟ آسيبها را کم کرده؟ جلوي قتل و تجاوز را گرفته است؟ بيش از يک سال گذشته زماني که اميرحسين، قاتل ستايش قريشي اعدام شد، مادر ستايش گفت وقتي شنيدم اميرحسين اعدام شده همان حالي را داشتم که فهميدم دخترم به قتل رسيده. اگر زمان به عقب برميگشت ميبخشيدم و نميگذاشتم اميرحسين اعدام شود. در واقع وقتي اين مسئله جا بيفتد که اعدام هيچچيزي را درست نخواهد کرد، ميشود اميدوار بود به ريشهيابي وقايعي که رخ ميدهند. غير از اين بايد هر سال شاهد اعدام تعداد زيادي قاتل و .. باشيم که روز به روز هم زيادتر ميشوند و در اين بين خوششانسهايشان شايد به دست انجياوها و خيريههايي بيفتند که براي آزاديشان پول ديه جمع ميکنند.
در ادامه خلاصهاي از وضعيت ۶ کودکمجرم در آستانه اعدام و يک کودک رهاشده از اعدام را ميبينيد:
سجاد سنجري
ماجرا به سال ۹۰ برميگردد؛ زماني که سجاد تنها ۱۵ سال داشته و در يک درگيري، نوجواني همسن و سال خودش را به قتل ميرساند. نزاعي بين دو کودک که منجر به کشتهشدن يکي از طرفين ميشود و سجاد قاتل ميشود. پرونده سجاد را جمعيت امام علي پيگيري ميکند و خانواده مقتول هم بعد از مدتي ميپذيرند که ديه را بگيرند و رضايت دهند. رقم ديه هم با کمکهاي مردمي جمع ميشود اما خانواده مقتول منصرف ميشوند و ميگويند سجاد بايد اعدام شود. از طرفي ديگر با پيگيريهاي انجمن حمايت از حقوق کودکان قرار شده وجهالمصالحه زميني باشد و به خانواده مقتول داده شود تا رضايت دهند اما هنوز قطعي نيست. اين در حالي است که سجاد زماني اقدام به قتل کرده که زير ۱۸ سال بوده و طبق قوانين بينالمللي حقوق بشر، اعدام او غيرقانوني است. علاوه بر اين سجاد از لحاظ رواني وضعيت مناسبي ندارد و در حال حاضر در زندان کرمانشاه است. لازم به ذکر است سناريويي مبني بر اينکه سجاد در مقابل تلاش طرف مقابل براي تجاوز به او، اقدام به قتل کرده است هم وجود دارد.
سامان حيدري
ماجراي سامان به سال ۸۵ برميگردد؛ زماني که ۱۶ ساله بوده و پدرش را به قتل رسانده است. سامان ۱۳ سال است که در زندان به سر ميبرد و متولد سال ۶۸ است. پيچيدگي پرونده سامان به چند مورد بازميگردد؛ مورد اول اينکه عموهايش اصرار داشتهاند که پدربزرگ سامان درخواست قصاص دارد و ما نميتوانيم رضايت دهيم. در اين شرايط پدربزرگ سامان هم به دليل کهولت سن و در سن ۹۰ سالگي فوت ميکند. مورد دوم هم اين است که بعد از مرگ پدربزرگ، عموها و عمههاي سامان وارد شدهاند و بهجز يک عمو و يک عمه، بقيه حاضر به رضايت هستند و مورد سوم که مهمترين نکته پرونده سامان است، اين است که شبهههايي مبني بر اين وجود دارد که اصلا سامان پدرش را نکشته و قاتل اصلي دايي او است. به اين صورت که سامان را قاتل جلوه دادهاند به اين بهانه که زير ۱۸ سال است و پدربزرگش او را خواهد بخشيد. اين در حالي است که خانواده پدر و مادر سامان اختلافات گستردهاي داشتهاند. سامان ۱۳ سال از دوران جوانياش را در زندان بوده و مشخص نيست چه آيندهاي در انتظار او خواهد بود.
محمد کلهري
ماجراي محمد هم به سال ۹۳ برميگردد؛ کودکي که در سن ۱۵ سالگي در شرايط نامناسب روحي معلمش را به قتل رساند و با وجود تاييديه پزشکي قانوني مبني بر عدم سلامت روانياش، حکم اعدام او صادر شده است. نزديک به يک ماه پيش حکمش صادر شده و خانواده مقتول هم دو راه پيش روي دادستان گذاشتهاند: صبر کنيم تا فرزندان خشخاشي بزرگ شوند و تصميم بگيرند يا حبس ابد. دادستان اما قبول نکرده و گفته نميشود خانواده را بلاتکليف بگذاريم؛ يا بايد قصاص کنيد يا ببخشيد. خانواده محمد هم حالا در انتظار بخشش هستند. قطعا نميشود خانواده مقتول و شرايط نامناسبشان را ناديده گرفت اما مسئله اين است که ساختار نامناسب آموزشي شرايطي را فراهم آورده تا يک دانشآموز تا حدي در فشار باشد که دچار مشکل روحي و رواني شود و در سن ۱۵ سالگي قاتل شود. هنوز اعاده دادرسي پرونده محمد پذيرفته نشده و نبايد در اصرار براي اجراي اين حکم، تلاش برخي نمايندگان بروجرد را براي اعدام او ناديده گرفت.
ميلاد عظيمي
ماجراي ميلاد اما کمي متفاوت است؛ او توانسته رضايت خانواده مقتول را بگيرد و در ازاي پرداخت ديه آزاد شود. ميلاد در اوايل سال ۹۴ از سوي شعبه ۳ دادگاه انقلاب اسلامي استان کرمانشاه به اتهام قتل مردي با چاقو در يک نزاع دسته جمعي در سال ۱۳۹۲، به قصاص محکوم شد. کودک-مجرمي که در سن ۱۶ سالگي به هواخواهي از همکلاسياش در نزاع دستهجمعي دانشآموزي شرکت کرده و مرتکب قتل شد اما با کمک مردم و جمعآوري مبلغ ديه درخواستي خانواده مقتول و جلب رضايت آنها از اعدام رهايي پيدا کرد.
شايان سعيدپور
شايان سال ۹۴ در يک درگيري زماني که کمتر از ۱۸ سال داشته، فردي را به قتل ميرساند. علاوه بر صغر سن مدارکي نيز وجود دارد که نشان ميدهد شايان پيش از وقوع حادثه قتل تحت نظر روانپزشک بوده است. او اواخر بهمنماه در حالي از زندان سنندج به زندان سقز منتقل شده که حکم اعدامش توسط ديوان عالي کشور تاييد شده است.
علاوه بر اين محمدسجاد حسني و قديم عليزاده نيز دو کودکمجرم ديگر در آستانه اعدام هستند.
بازار