انتخاب/ آمارها از افزايش نزاع ايرانيها در ماههاي اخير خبر ميدهد؛ خشمگينتر از گذشته شدهايم؟
ما ايرانيها، لقب مهماننوازترين مردم دنيا را داريم، اين را هر کدام از ما بارها از توريستهاي مختلف شنيدهايم که آنچه در طول سفر برايشان بيش از همه جذاب بوده، محبت و مهماننوازي ايرانيهاست. اما اين يک روي سکه است. طرف ديگر و البته ناخوشايند اين است که ظاهرا آنطور که با مسافران آن سوي مرزها مهربانيم، با خودمان نيستيم. اگر با اين گزاره مخالفيد کافي است درگيريهاي روزانه در کوچه و خيابان بر سر کوچکترين مسائل مثل جاي پارک، طرز رانندگي يا دعواهاي آپارتماننشيني و همسايگي را مرور کنيد. اگر اينها هم قانعتان نميکند، شايد بد نباشد نظرسنجي موسسه گالوپ را يادمان بيايد که همين دو سال پيش انجام شد و ايران را جزو يکي از پنج کشور اول دنيا در ردهبندي عصبانيت قرار داد. موضوعي که همان زمان هم بحثبرانگيز شد و عدهاي گفتند اين نظرسنجيها همه جوانب را در نظر نميگيرد و تنها به چند پرسش و پاسخ کلي اکتفا ميکند بنابراين نبايد جدياش گرفت. اما حتي فارغ از اين نظرسنجي، ميشود نگاهي داشت به آمار درگيري در سالهاي اخير در کشورمان اتفاق افتاده است.
آمارهاي سازمان پزشکي قانوني درباره نزاع که بر اساس تعداد مراجعه به اين سازمان ثبت شده نشان ميدهد در سالهاي اخير، آمار دعوا و درگيري اگرچه کم نبوده اما رو به کاهش داشته، به طوري که از عدد 607 هزار و 340 که در سال 1392 در شهرهاي مختلف ايران ثبت شده، به عدد 589 هزار و 603 در سال 1393 رسيده و بعد از آن با ثبت آمار 564 هزار و 223 در سال 1394، 547 هزار و 021 در سال 1395 و عدد 544 هزار و 470 در سال 1396، روند نزولي را طي کرده. تا اين جاي کار يعني خوشحالي از کم شدن تعداد درگيريها، يعني نشانهاي براي کاهش عصبانيت و پرخاشگري.
اما نکته قابل توجه در آمارهاي مربوط به نزاع، ميزان نزاعهاي ثبت شده بعد از سال 1396 است که رو به افزايش داشته، آنطور که در اين نمودار مقايسهاي ميبينيد:
درواقع بر اساس آمار ثبت شده، در هفت ماه ابتدايي سال 1396 تعداد نزاع 351 هزار و 707 بوده و در همين مدت در سال 1397 با 6.1 درصد رشد به عدد 372 هزار و 993 رسيده است. در هشت ماه ابتدايي سال 1396 نيز تعداد نزاع 390هزار و 972 بوده و در همين مدت در سال 1397 با 6.6 درصد رشد به عدد 416 هزار و 799 رسيده است. مقايسه تعداد نزاعهاي ثبت شده در 9 ماه ابتداي سال 1396 و 1397 نيز با اعداد 428 هزار و 370 و 458 هزار و 440 نشاندهنده هفت درصد رشد در سال 1397 است. همچنين در 10 ماه ابتدايي سال 1396 تعداد 465 هزار و 853 نزاع انجام گرفته که در مقايسه با مدت مشابه در سال 1397، نشاندهنده 6.6 درصد رشد است.
رابطه مستقيم اقتصاد و خشونت
اما چرا خشونت که در سالهاي گذشته روندي کاهشي داشته، ناگهان دوباره شيب صعودي گرفته؟ شايد يکي از مهمترين دلايل اين موضوع را بتوان در مسائل اقتصادي دانست، همانطور که جامعهشناسها معتقدند خشم و خشونت يک موضوع فردي است ولي وقتي از حدي فراتر ميرود ديگر يک موضوع اجتماعي است و بايد عوامل زمينهساز آن را در نظر گرفت. شايد به همين دليل است که ميتوان افزايش آمار مربوط به نزاع در سال 1397 را با شروع گرانيها در آن سال مرتبط دانست. اين احتمال را نگاهي به شاخصهاي اقتصادي بيشتر تقويت ميکند، وقتي ببينيم بر اساس اعلام مرکز آمار ايران، نرخ تورم دوازده ماه منتهي به فروردين ماه ١٣٩٨ به ٣٠,٦ درصد رسيد که نسبت به همين اطلاع در ماه قبل (٢٦.٩ درصد) ٣.٧ واحد درصد افزايش نشان ميدهد.
ارتباط اقتصاد و خشونت را ميتوان در جدولهاي بالا هم رديابي کرد به طوري که در سال 1392 که بيشترين ميزان خشونت در سالهاي اخير مشاهده ميشود، ميزان تورم هم عدد بيشتري را نشان ميدهد يعني 34.7 درصد، اما در سالهاي بعد و با کاهش نرخ تورم، ميزان نزاع هم کاهش داشته است. ميزان تورم در سالهاي 1393، 1394، 1395 و 1396 با اعداد 15.5، 11.9، 9 و 9.6 درصد روند نزولي داشته که با روند نزولي ميزان نزاع در سالهاي ياد شده قابليت تطبيق دارد.
مردم درگير معيشت، مردم عصباني
دکتر مصطفي اقليما، مددکار اجتماعي و يکي از جامعهشناساني است که ريشه بسياري از خشونتها و درگيريهاي اجتماعي را در مسائل اقتصادي ميداند. او در اين زمينه به انتخاب ميگويد: يکي از مولفههاي مهم در آسيبهاي اجتماعي، مساله اقتصاد است. وقتي بخواهيم جامعهاي را به نشاط برسانيم و از انواع آسيب اجتماعي دور کنيم، چارهاي نداريم جز اين که وضع معيشت آنها را بهبود ببخشيم. من بارها گفتهام که نشاط اجتماعي تنها با شعار و فرهنگسازي درست نميشود بلکه به مولفههاي واقعي در زندگي روزمره نياز دارد. وقتي اين مولفهها را نداريم، وقتي مردم هر روز براي کوچکترين هزينههاي زندگي تحت فشار هستند، چطور ميتوانيم انتظار داشته باشيم با همديگر با خوشرويي برخورد کنند؟ نميتوانيم مسائل اقتصادي را کنار بگذاريم و به مردم بگوييم به همديگر لبخند بزنيد. من معتقدم ريشه بسياري از درگيريهاي فردي، خانوادگي و اجتماعي در دغدغههاي معيشت است و اگر مشکلات اقتصادي را برطرف نکنيم بايد منتظر افسردگي و پرخاشگريهاي بيشتر هم باشيم.
اين کارشناس اجتماعي تاکيد ميکند: وقتي با ورق زدن صفحات حوادث روزنامهها به موارد زياد طلاق و کودکآزاري و همسرآزاري و خشونت افراد در کوچه و خيابان عليه همديگر برميخوريم، خوب است صفحات اقتصادي روزنامهها را نيز ورق بزنيم و اخبار اقتصادي را پيگيري کنيم. افزايش قيمت سکه و طلا، افزايش قيمت ارز، گران شدن سادهترين اقلام زندگي رومزه، همه و همه مردم را کلافه ميکند، کساني که مجبورند چند شغل داشته باشند و باز هم از نرخ تورم عقب بمانند، کساني که هر روز خانههايشان کوچکتر ميشود و به نواحي دورافتادهتري از شهر ميرود، چطور قرار است به ورطه افسردگي و عصبانيت نيفتند؟
او با بيان اين که عصبانيت و پرخاشگري در چنين شرايطي طبيعي است و نميتوان آن را انکار کرد، راهکار کاهش پرخاشگري را در بهبود وضعيت معيشت مردم ميداند و در عين حال معتقد است: يک اقدام مهم ديگر، کم کردن از تبعيضهاست. مردمي که تبعيض احساس کنند، به خشم فروخوردهاي دچار ميشوند که منتظر کوچکترين جرقه هستند خشمشان را بروز بدهند. تبعيضهاي جنسي، قومي، مذهبي، شهر و روستايي و تهراني و شهرستاني ميتواند به عصبانيت مردم دامن بزند. اينها همه زمينهساز خشونت در بعد اجتماعي است. ضمن اين که جاي مراکز مشاوره و کلينيکهاي مشاوره خالي است، متاسفانه ميبينيم هزينه مراجعه به مشاوران و متخصصان سلامت روان بسيار بالا است و بسياري از مردم توان مراجعه به اين مراکز را ندارند در نتيجه مشکلات روحي آنها روي هم انباشته ميشود و به پرخاشگري در سطح خانواده و جامعه و حتي پرخاشگري عليه خود ميرسد.
ابراز نگراني اين جامعهشناس و ساير کارشناسان اجتماعي از تاثير منفي وضعيت نامناسب اقتصادي بر سلامت روان افراد جامعه در حالي است که افزايش قيمتها همچنان ادامه دارد و اگرچه مسئولان از تلاش براي کاهش نرخ تورم و بهبود شاخصهاي اقتصادي در سال جديد ميگويند، اما جديدترين گزارش صندوق بينالمللي پول که چند روز قبل منتشر شد، رشد اقتصادي ايران در سال ۲۰۱۹ را منفي ۶ درصد پيشبيني کرده است.
بازار