مرگ مردتهرانی راز ازدواج دومش را فاش کرد
خراسان/ قتل مرد تهراني در صحنه اي خونين باعث شد تا راز زن دومش فاش شود. قاتل فراري توانست با ترک ايران به ترکيه برود و از آن جا خود را به خاک يونان برساند. قتل مرد جگرکي اسفند سال 96 بود که در اتوبان سعيدي بين دو مرد بر سر جاي پارک درگيري لفظي صورت گرفت و لحظاتي بعد به درگيري فيزيکي تبديل شد و مرد جگرکي با ضربات چاقوي راننده خودرو روي زمين افتاد. مرد 50 ساله غرق درخون روي زمين بود که شاهدان جنايت در تماس با پسرش او را در جريان جدال خونين قرار دادند. خيلي زود پسر جوان در صحنه درگيري حاضر شد و پدرش را که نيمه جان بود سوار بر خودرو و به سمت بيمارستان حرکت کرد. پسر جوان عجله داشت تا پدرش را به بيمارستان برساند اما در مسير يک خودرو که راننده اش همان مرد چاقو به دست بود سعي داشت مانع اين کار شود که پسر جوان با هر تلاشي که بود از دست مرد خشمگين فرار کرد و توانست پدرش را به بيمارستان برساند. مرگ در بيمارستان مرد جگر فروش به دليل خون ريزي زياد روي تخت بيمارستان به کام مرگ فرو رفت و با جنايي شدن اين درگيري خونين تيمي از ماموران اداره 10 پليس آگاهي تهران براي دستگيري عامل جنايت وارد عمل شدند. کارآگاهان در گام نخست به سراغ پسر مرد جگرفروش رفتند و به تحقيق از وي پرداختند. پسر جوان گفت: پدرم در کنار اتوبان سعيدي بساط جگرفروشي داشت که شب حادثه با من تماس گرفتند و گفتند که پدرم با يک مرد بر سر جاي پارک درگير شده است به سرعت خودم را به محل درگيري رساندم و ديدم پدرم غرق در خون روي زمين افتاده است. وي افزود: پدرم را سوار بر خودرو و به بيمارستان منتقل کردم اما در مسير يک خودرو که راننده اش احتمال مي دهم همان عامل قتل پدرم بود سعي داشت مانع حرکت من شود که با هر تلاشي بود از دستش فرار کردم و به بيمارستان رفتم.پسر جوان ادامه داد: پدرم قبل از مرگش اسم چند نفر را به من گفت و پس از آن روي تخت بيمارستان به کام مرگ فرو رفت. سفر به يونان تيم جنايي پليس آگاهي تهران در اين شاخه از تحقيقات به سراغ دوربين هاي مداربسته در نزديکي محل جنايت رفتند و تصويري از خودرو و چهره عامل اين درگيري مرگبار به دست آمد. بازداشت يک دختر تجسسهاي پليسي ادامه داشت تا اينکه ماموران با اقدامات فني و پليسي دختر جواني را که با قاتل در ارتباط بود، شناسايي کردند. در اين مرحله دختر جوان از سوي ماموران دستگير شد و به پليس گفت: مدت زيادي است که با آرش دوست هستم و همه چيز خوب پيش مي رفت تا اين که يک شب با من تماس گرفت و از درگيري با مرد جگرفروش حرف زد و بعد از آن شنيدم وي به ترکيه رفته و بعد از آن به يونان فرار کرده است.در اين مرحله بازپرس پرونده دستور داد تا هماهنگي هاي لازم براي دستگيري آرش و انتقال او به ايران صادر شود و تحقيقات در اين زمينه آغاز شد. راز دو زنه بودن تجسسهاي پليسي ادامه داشت و هماهنگي ها براي دستگيري و بازگرداندن آرش در کشور يونان کليد زده شده بود که يک زن جوان با حضور در دادسراي امورجنايي تهران از قاتل مرد جگرفروش به عنوان همسر پنهاني او اعلام شکايت کرد. زن جوان به ماموران گفت: من زن دوم مرد جگرفروش هستم و در اين سال ها با اطلاع از اين که مرد مورد علاقه ام صاحب زن و بچه است پذيرفتم تا به صورت پنهاني با هم ازدواج کنيم. در اين سال ها هيچ کس متوجه ازدواج دوم و پنهاني شوهرم نشده بود تا اين که چندي قبل هر چه با شوهرم تماس گرفتم جوابي نشنيدم، نگران شدم و وقتي متوجه شدم شوهرم به قتل رسيده است، منتظر ماندم تا کمي شرايط آرام شود و با حضور در دادسراي امور جنايي خواستار دستگيري قاتل شوهرم هستم. پسر فراري در ادامه با توجه به شکايت زن دوم و افشاي راز ازدواج پنهاني، ماموران براي تحقيقات بيشتر به سراغ پسر مرد جگرفروش رفتند اما هيچ اثري از پسر جوان نبود. فرار پسر مقتول ماموران با توجه به ناپديد شدن پسر اين مرد جگرفروش تحقيقات را به صورت ويژه کليد زدند که در اين مرحله مشخص شد پسر جوان که پدرش را به بيمارستان رسانده است قبل ازقتل پدرش به خاطر سرقت مقرون به آزار در زندان بوده و با قرار وثيقه از زندان آزاد شده است اما پس از آن ديگر به زندان بازنگشته و فراري شده است. بنابر اين گزارش؛ بازپرس پرونده در نامه اي قضايي به اينترپل ناجا دستور داد تا براي رديابي قاتل فراري در خاک يونان و بازگرداندن وي به ايران براي محاکمه و مجازات، اقدامات پليسي و ديپلماتيکي را انجام دهند. تحليل کارشناس تئوري چرخش خشونت دکتر امان ا... قرايي مقدم جامعه شناس و استاد دانشگاه اصولا بحث در خصوص خشونت و پرخاشگري ريشه در فرهنگ و خانواده دارد. تعليم و تربيت در خانواده در پرورش فرزندان آرام يا فرزندان عصباني تاثير گذار است. از سوي ديگر آرامش در خانواده نيز نقش اساسي در کنترل و مهار خشم و خشونت دارد. معمولا خشونت در خانواده هاي آرام کمتر رخ مي دهد زيرا فرزندان در بستري تعليم و تربيت مي شوند که دور از خشونت و پرخاشگري است . در مقابل خانواده هاي نابه سامان و از هم پاشيده فرزنداني تربيت مي کنند که جرم و بزه را در جامعه رواج مي دهند. خشونت هايي که در جامعه منتهي به قتل و ضرب و شتم و درگيري هاي خونين مي شود بيشتر به دليل بيکاري ، فقر، فشار اقتصادي، ازدواج نافرجام و نارضايتي از زندگي و سبک خانوادگي در جامعه رقم مي خورد. البته زندگي در شهر و کلان شهرها سخت و دشوار است و به دليل استرس و فشارهاي روزانه و نبود آرامش زودتر خشمگين مي شوند و سبک زندگي شهرنشيني انسان ها را خشمگين تر کرده است. استرس و اضطراب هاي روزانه ناشي از محل کار و خانه و خانواده سبب مي شود افراد زود عصباني شوند و آستانه تحمل شان اندک است . متاسفانه جامعه بر اثر خشونت در حد انفجار است و نبود تحمل و مهارت حل مسئله و نداشتن مهارت گفت وگو و آستانه تحمل پايين خشونت ها را در جامعه رواج داده است. خشونت در جامعه ارثي، نژادي و فطري نيست بلکه خشم پديده اي اجتماعي است که در جامعه کسب مي شود و افراد آن را از خانواده و جامعه ياد مي گيرند. وقتي خشم در جامعه رواج مي يابد تئوري چرخش خشونت شکل مي گيرد و به اين نتيجه مي رسيم که ريشه خشونت را بايد در جامعه بررسي کنيم . برخي رفتارهاي درون خانواده سبب رشد شخصيت پرخاشگر و تکانه اي مي شود و به همين دليل است که گاها ديده مي شود افراد به راحتي در جامعه مرتکب هر جرمي مي شوند. نبود برنامه هاي فرهنگي، برنامه هاي متنوع و کمبود سرگرمي هاي مفيد و نبود تفريحات سالم عامل خشونت و پرخاش هايي است که منتهي به جرم مي شود .