دادگاهی برای دو قصه از یک رابطه جنسی؛ دختر مقیم کانادا: به من تجاوز شده است
خراسان/ دختر مقيم کانادا وقتي توسط پسر تهراني به رستوران دعوت شد نمي دانست چه سرنوشت شومي در انتظارش است. مرد جوان با فريب دختري تحصيل کرده او را به خانه اش کشاند و تسليم نيت شوم خود کرد. جوان فريبکار ديروز پاي ميز محاکمه ايستاد و اظهارات عجيبي را مطرح کرد. شکايت دختر مقيم کانادا رسيدگي به اين پرونده به دنبال شکايت دختري جوان به نام سپيده آغاز شد. اين دختر که با حالتي آشفته به پليس آگاهي تهران مراجعه کرده بود پرده از سرنوشت عجيب خود برداشت و از مردي جوان به نام مهران شکايت کرد . سپيده وقتي در مقابل افسر تحقيق قرار گرفت ، گفت: من مقيم کانادا هستم و به تازگي به ايران آمده ام. وي افزود: چند روز قبل در خيابان سوار خودروي پسر جواني شدم که با هم صحبت کرديم او بسيار مودب و قابل احترام به نظر مي رسيد و همين موضوع باعث آشنايي ما شد. سپيده گفت: شماره هاي همديگر را گرفتيم و با هم در تماس بوديم. او اولين بار من را به رستوراني دعوت کرد من نيز پذيرفتم. از آن زمان به بعد من و مهران چند بار با يکديگر ملاقات کرديم و آخرين بار وقتي سوار خودرويش شدم مهران به بهانه اين که مدارک خودرويش را جا گذاشته است از من خواست تا با هم به خانه شان برويم آن قدر به او اعتماد داشتم که شکي نکردم وقتي به ستارخان رسيديم از من خواست تا داخل راهروي خانه شان منتظر بمانم هيچ رفتار بدي تا آن زمان از او نديده بودم اما در آن جا ناگهان به سمتم حمله کرد، دستم را کشيد و مرا به زور به داخل خانه برد وقتي فهميدم چه قصدي دارد با التماس خواستم دست از سرم بردارد اما اصلا گوشش بدهکار نبود تا اين که آزارم داد. سپيده ادامه داد: وقتي از خانه اش بيرون آمدم احساس خيلي بدي داشتم و تصميم گرفتم شکايت کنم تا اين شيطان مجازات شود. ماموران که مشخصات و نشاني خانه مهران را داشتند با دستور قضايي وارد عمل شدند و خيلي زود مرد شيطان صفت را که اصرار بر بيگناهي داشت به دام انداختند. در دادگاه مهران در بازجويي ها وقتي با سپيده مواجه شد پذيرفت که با اين دختر دوستي داشته است تا اين که ديروز در شعبه ۱۲ دادگاه کيفري يک استان تهران پاي ميز محاکمه ايستاد. در ابتداي جلسه، دختر جوان به تشريح شکايتش پرداخت و گفت: من کارشناسي ارشد دارم و در کشور کانادا بورسيه بودم که براي سفر به ايران آمدم. من در خيابان با اين پسر جوان آشنا شدم و چند بار به ملاقات او رفتم. آخرين بار وقتي با او قرار گذاشتم با اسنپ به حوالي خيابان ستارخان رفتم اما چون پول نقد همراه نداشتم ۵۰ هزار تومان از مهران قرض گرفتم .بعد از اين که با مهران صحبت کردم او مرا مقابل خانه شان برد و من از آن جا اسنپ گرفتم تا به خانه مان در فرمانيه برگردم اما مهران به بهانه اين که هوا سرد است و بهتر است در راهرو خانه شان منتظر اسنپ بمانم مرا به داخل خانه شان کشاند .او در خانه شان پنج ساعت مرا زنداني کرد و کتکم زد و آزارم داد که پزشکي قانوني کبودي هاي روي بدنم را تاييد کرده است.من از او شکايت دارم. دفاعيات عجيب سپس مهران که با قرار وثيقه آزاد بود رو به روي قضات ايستاد و ادعاي عجيبي را مطرح کرد. وي گفت : من يک هفته قبل از اين ماجرا سوار خودرو بودم که در حوالي ميدان آزادي دختر جواني را که با تلفن همراه صحبت ميکرد و فرياد مي کشيد و گريه مي کرد ديدم و براي کمک به او از خودرو پياده شدم. با او صحبت کردم تا آرام شود و به او آب ميوه دادم. او خودش شماره تلفن من را گرفت و يک هفته بعد براي تشکر برايم پيامک ارسال کرد. وي ادامه داد : دختر جوان از من خواست تا با او قرار ملاقات بگذارم اما قبول نکردم تا اين که با اصرارهاي او قرار ملاقات گذاشتم و با خودرو دنبالش رفتم. من او را به رستوران بردم. بعد از خوردن شام از او خواستم به خانه اش برگردد اما دختر جوان از من خواست او را تا جايي برسانم .من هم او را مقابل خانه مان پياده کردم تا با اسنپ به خانه شان برود و 50 هزار تومان هم پول نقد به او دادم. او مقابل خانه ما به انتظار ايستاده بود و چون هوا سرد بود او را به داخل خانه دعوت کردم. من با ميل دختر جوان با او رابطه برقرار کردم و صيغه محرميت خواندم.حتي 300 هزارتومان هم به او پول دادم اما حالا به دروغ ماجراي آزار و اذيت را مطرح کرده است. با پايان دفاعيات اين متهم، دختر جوان وي را دروغگو خواند و گفت : اين پسر با دروغگويي هايش قصد دارد از مجازات در امان بماند .او مرا کتک زده و به زور آزارم داده است. بنابر اين گزارش، با پايان جلسه، قضات وارد شور شدند تا راي صادر کنند. تحليل کارشناس مهدي انتظامي- آسيب شناس اجتماعي بي شک دختران يا پسراني که در دام هاي به قول امروزي ها شيطاني مي افتند از لحاظ روحي آسيب هاي زيادي مي بينند به طوري که با وجود مراجعه به روان شناس باز هم نکات تاريکي در روحيه شان مي ماند. همه اين سرنوشت هاي سخت و جبران ناپذير برخاسته از رعايت نکردن اصول اجتماعي و روابط بين دختران و پسران است. دختران بايد بدانند در روابطشان خطوط قرمزي وجود دارد که اگر به آن پايبند هستند بايد مسائل زيادي را رعايت کنند تا هم فريب نخورند و هم تن به سرنوشتي ندهند که تا آخر عمر در زندگي شان تاثير بگذارد. البته اين فقط مختص دختران نيست بلکه پسران هم بايد در دوست يابي و پاتوق هايي که در آن حضور دارند حساسيت داشته باشند بارها شاهد اقدامات شومي بوده ايم که پسران به ويژه نوجوانان درگير آن بوده اند که با کمي آگاهي و احتياط مي توانند خودشان را از اين آسيب ها مصون نگه دارند. در اين پرونده يک دختر ايراني بعد از چند سال دوري از فضاي فرهنگي ايران با پسري دوست مي شود و اعتماد بين آن ها طوري پيش مي رود که به هر بهانه اي زير يک سقف قرار مي گيرند. اين جا دخترجوان هم بي تقصير نيست چرا که همه داده هاي فرهنگي و عقيدتي بيانگر اين است که دختر و پسري غريبه نبايد زير يک سقف تنها باشند چرا که وسوسه ها جلودار هيچ اقدامي نيستند. اين دختر جوان بايد بيشتر مراقب ميبود و نبايد با چندين بار ملاقات به پسرجوان اعتماد مي کرد. به نظر مي رسد دختران و پسران در کانون خانواده و مدارس بايد توصيه هاي مراقبتي را جدي بگيرند و علاج واقعه قبل از وقوع هر اتفاق ناخوشايندي بهترين توصيه است. اين دخترجوان که مورد آزار قرار گرفته است به يقين به دليل تحقير شدن شخصيتي و لحظات سخت تجاوز دچار آلام روحي بسياري است. توصيه مي شود به روان شناس مراجعه کند تا تاثير آثار سوء چنين سرنوشتي به مرور زمان از روحياتش زدوده شود.