برای مشاهده نسخه قدیمی وب سایت کلیک کنید
logo

زن جوان: زودتر اعدامم کنید!

منبع
شرق
بروزرسانی
زن جوان: زودتر اعدامم کنید!
شرق/ زني که پيرمرد همسايه را به قتل رسانده است، در بازجويي‌هاي پليسي به جرمش اعتراف کرد و گفت: مي‌خواهد زودتر قصاص شود. مرد جوان روز ۲۳ آذر وقتي از آپارتمانش بيرون آمد تا سيگار بکشد، پيکر خون‌آلود پيرمرد همسايه را ديد و اورژانس و پليس را باخبر کرد. مرد ۸۲ ساله به بيمارستان منتقل شد، اما در نهايت جان خودش را از دست داد. پس از آن کارآگاهان جنايي وارد عمل شدند و تحقيقات خود را آغاز کردند. آن‌ها فهميدند مرد مسن با همسر سومش زندگي مي‌کرد. اين زن و پسر او تحت بازجويي قرار گرفتند و مدعي شدند پيرمرد خودزني کرده است، اما گزارش‌هاي پزشکي قانوني و شواهد موجود حکايت از آن داشت که اين مرد به قتل رسيده و جنايت به وسيله فردي آشنا انجام شده است. کارآگاهان همسر سوم مقتول را بازداشت کردند تا به تحقيق از او ادامه دهند. در حالي که بررسي‌ها ادامه داشت، مدارکي به دست آمد که نشان مي‌داد زن همسايه به نام مريم در اين ماجرا دخيل است. به همين دليل، زن جوان بازداشت شد. او ابتدا مدعي بود از ماجراي مرگ پيرمرد چيزي نمي‌داند، اما توضيحات او نتوانست پليس را قانع کند و بازجويي‌ها ادامه يافت تا اينکه مريم بالاخره شامگاه دوشنبه به انجام قتل اقرار کرد. مريم در اعترافاتش گفت: من حدود هفت ماه پيش به‌عنوان مستأجر به آن ساختمان رفتم. اوايل پيرمرد با من رفتار خوبي داشت، اما بعد از مدتي اذيت‌هايش شروع شد. پسر من به ترکيه مهاجرت کرده و سگش نزد من مانده و قرار بود برايش بفرستم. پيرمرد به حضور سگ در خانه اعتراض داشت. از طرفي به دليل پول شارژ خيلي اذيتم مي‌کرد و مرتب به من مي‌گفت: مصرف آب و برق من زياد است. از رفتاري او به ستوه آمده بودم. مريم ادامه داد: پيرمرد همسايه يک صندلي قديمي داشت که جلوي ورودي ساختمان مي‌گذاشت و آنجا مي‌نشست. او هر بار مرا مي‌ديد اعتراض مي‌کرد و مي‌گفت: رفت‌وآمدهايم به ساختمان زياد است و نبايد اين همه بيرون بروم. واقعا تحمل او برايم غيرممکن بود. حتي يک بار به همسر پيرمرد که حبيبه نام دارد، گفتم بالاخره يک روز شوهرش را تکه‌تکه مي‌کنم، اما حبيبه به من گفت: فعلا وقت اين کار نيست و فرصت مناسب که پيش آمد، خودش براي قتل مرا خبر مي‌کند. متهم به قتل در ادامه اعترافاتش توضيح داد: مدتي از اين ماجرا گذاشت تا اينکه سه روز قبل از قتل، حبيبه به من گفت: وقت آن رسيده است که شوهرش را بکشم. من که از پيرمرد کينه به دل داشتم، قبول کردم اين کار را انجام دهم. حبيبه گفت: شوهرش براي همه اموالش به دامادش وکالت داده و به همين دليل، ديگر زنده‌بودن او فايده‌اي ندارد. اين‌طور بود که نقشه قتل را کشيديم. روز حادثه حبيبه سراغم آمد و گفت: پيرمرد خواب است و من مي‌توانم نقشه‌ام را اجرا کنم. يک تيزبر برداشتم و به خانه رفتم. ديدم پيرمرد تکان مي‌خورد براي همين پشيمان شدم، اما حبيبه گفت: نگران نباشم و او خوابش سنگين است. اين زن سپس به من گفت: نبايد بدون دستکش اين کار را انجام دهم. براي همين به خانه‌ام برگشتم و يک دستکش کاموايي پوشيدم. بعد از اينکه سراغ پيرمرد رفتم با تيزبر ضربه‌اي به گردنش زدم. او بيدار شد و از خانه بيرون دويد. من هم ساختمان را ترک کردم و خبر ندارم بعد از آن چه اتفاقاتي رخ داد. من چند ساعت در خانه پسر حبيبه بودم و آنجا لباس‌هايم را عوض کردم. بعد به خانه خودم برگشتم و به زندگي عادي‌ام ادامه دادم و فکر مي‌کردم کسي متوجه نقشه‌ام نمي‌شود. اين زن در ادامه گفت: من مي‌خواهم زودتر قصاص شوم. بنا بر اين گزارش، در حال حاضر مريم به اتهام مشارکت و حبيبه به اتهام معاونت در قتل در بازداشت هستند و تحقيقات از آن‌ها ادامه دارد.
ما را در کانال «آخرين خبر» دنبال کنيد
اخبار بیشتر درباره
اخبار بیشتر درباره