پیک نیک مرگبار خانواده ای که 4 فرزندشان را همزمان از دست دادند
روزنامه شهروند/ پنجروز از آن حادثه تلخ ميگذرد. حادثهاي که خانواده بلوچزاده را در چشم بههمزدني سياهپوش کرد. چهار کودکشان را به رودخانه دينارکلگ سپردند اما تنها پيکر بيجانشان را پس گرفتند. ديگر از آن خنده و هياهو خبري نيست، به در و ديوار خانهشان رنگِ ماتم پاشيده شده است. هنوز هم باور ندارند چه بر سرشان آمده است. مادر بيامان گريه ميکند. غم دارد غمي بزرگ. تصورش را هم نميکرد يک روز شاهد مرگ همزمان چهار پسر و نوهاش باشد. مرگي تلخ در دينارکلگ. روستايي در نيکشهر سيستانوبلوچستان. قرباني شدند، قرباني يک آبتني مرگبار در چلهتابستان. کودکانش را از عصر دوشنبه ديگر نديده است. دوشنبه سياه براي خانواده پرجمعيت آقاي بلوچزاده. نخستينبار بود که اين خانواده در کنار اين رودخانه سرکش اتراق کردند. از چابهار آمده بودند. ميخواستند به خانه دخترشان بروند. خانه دختر و دامادشان در نيکشهر بود. اما در مسير تصميم گرفتند که کنار دينار کلگ بمانند. همانجا بود که دختر، داماد و نوهاش پارسا هم آمدند. «٥ دقيقه تنهايشان گذاشتم. تا پيش از آن کنارشان بودم. آبتني ميکرديم و بازي. از رودخانه بيرون آمدم تا ناهار را درست کنم. ميخواستيم کباب بخوريم.» اينها را پدر ٤٥ساله ميگويد. پدري که ١٨ فرزند داشت. اما حالا سه پسرش زير خروارها خاک دفن شدهاند. «آرزوهايم نابود شد. ياد بازي و شيطنتهايشان که ميافتم، قلبم آتش ميگيرد. به سختي بزرگشان کرده بوديم. تازه از آب و گِل درآمده بودند. اميدها داشتم.» وقتي هياهوي کودکان در رودخانه فصلي به سکوت تبديل شد، اعضاي خانواده هرکدام به سويي دويدند تا بچهها را پيدا کنند، اما خبري نبود. سکوت بود و سکوت. تنها صداي فرياد خودشان در دينارکلگ طنينانداز ميشد. حالا پدر و مادر عماد ١١ساله، اميرحسن ٨ساله، اميرمحمد ٦ساله و پارسا ٤ساله به سوگ نشستهاند و لحظات مرگ کودکانشان را مرور ميکنند. پدر و پدربزرگ بچهها با صدايي گرفته، جزئيات آن روز تلخ را به «شهروند» ميگويد: «در تبوتاب درستکردن کباب بوديم که متوجه شديم ديگر از بچهها صدايي نميآيد. به سمت رودخانه رفتيم. رودخانه آرام بود، اما اثري از بچهها نبود. همه جا را زيرورو کرديم. هيچي پيدا نکرديم. صداي ضجههاي دختر و همسرم را هرگز فراموش نميکنم. پارسا تنها بچه دخترم بود. کاش هرگز در آنجا اتراق نميکرديم. فيلم آبتني بچهها را هزاربار نگاه کردهام. فيلمي که پيش از حادثه گرفته بوديم. هربار که مرور ميکنم، قلبم ميايستد؛ نفسم بند ميآيد و دوباره نبضم شروع به زدن ميکند و تکرار و تکرار.» دقايق خوشي که رنگِ ماتم گرفتند. همانجا بود که با هلالاحمر تماس ميگيرند. امدادگران به سرعت خود را به روستا ميرسانند. ساعت ۱۹ و ۲۰ دقيقه روز دوشنبه ١٥ تير ماه امدادگران در جريان اين حادثه قرار ميگيرند. ۶ نفر از نيروهاي امدادونجات شهرستان نيکشهر عمليات جستوجو را در رودخانه فصلي دينارکلگ آغاز ميکنند. ٦٠ دقيقه طول کشيد تا چهار کودک را در رودخانه پيدا کنند و پيکر بيجانشان را به خانواده بلوچزاده تحويل دهند. همزمان دو آمبولانس در فاصله ۸ دقيقه به محل حادثه رسيدند و احياي قلبي و ريوي براي همه اين کودکان انجام شد، اما مرگ هر چهارکودک را تأييد کردند. خبري که اميد خانواده بلوچزاده را نااميد کرد. انتظارشان به پايان رسيد اما پاياني تلخ داشت. پدر ٤٥ساله ميگويد: «١٦سال داشتم که ازدواج کردم. هرگز تصور نميکردم که روزي شاهد مرگ بچههايم باشم. در اين مدت کوتاه همه موهايم سفيد شد. ١٥ بچه ديگرم شوکهاند، اما مادر پارسا وضع بدتري دارد. مدام گريه ميکند. شب و روزش معلوم نيست. همسرم هم حال و روز خوبي ندارد.» جسدهاي کفنپوش و بستهبنديشده اين چهارکودک آخرين تصويري است که پشت چشمان خانواده بلوچزاده گره خورده است. جسدهايي که در نزديکي خانهشان در چابهار دفن شدند. قصه خانواده بلوچزاده داستاني است که بارها در سيستانوبلوچستان و استانهاي ديگر تکرار شده است. سال ۱۳۹۸ تنها در سيستانوبلوچستان، ٤٩ نفر غرق شدند که آمارها افزايش۴۴درصدي را نشان ميداد. آمار تلفات غرقشدگي در سال ٩٨ در رودخانه ۱۵نفر، دريا ١٠نفر، درياچه طبيعي ٩نفر، استخر کشاورزي يکنفر،کانال يکنفر، حوض يا حوضچه ٦ نفر و ساير مکانها ٧نفر بوده است.