ماجرای سرقت 21 کیلو شمش طلا بدون شاکی
همشهري/ اعضاي يک باند کيفقاپي که دست به سرقت 21کيلو شمش طلا از 2مرد زده بودند، در حالي راز اين سرقت را فاش کردهاند که تاکنون صاحبان شمشها، شکايتي مطرح نکردهاند و اين فرضيه که مالباختگان قاچاقچي شمش طلا بودهاند، پيش روي پليس قرار گرفته است.
حدود يکماه قبل با شکايت زني در اداره پليس، تحقيقات براي دستگيري اعضاي يک باند کيفقاپي شروع شد. زن جوان ميگفت که در خيابان 2 موتورسوار به وي حمله کرده و کيفش را سرقت کردهاند. به گفته اين زن، دزدان ماسک بهداشتي داشتند و پلاک موتورشان را پوشانده بودند؛ با اين حال او توانسته بود بخشي از چهره يکي از دزدان را بهخاطر بسپارد. اين سارق چشمانش رنگي بود و آثار شکستگي روي ابرويش داشت.
سرقتهاي سريالي
درحاليکه تحقيقات براي شناسايي سارقان ادامه داشت چند شکايت مشابه ديگر هم پيش روي تيم تحقيق قرار گرفت. بررسيها حکايت از اين داشت که دزدان موتورسوار با پرسه زدن در خيابانهاي غرب و شمالغرب تهران طعمههاي خود را که زن و مرد بودند به دام انداخته و کيفشان را ميقاپيدند. آنها در برخي از سرقتهايشان باعث صدمه ديدن مالباختهها نيز شده بودند. اما وجه اشتراک تمامي سرقتها اين بود که يکي از دزدان چشمان رنگي داشت و روي يکي از ابروهايش آثار شکستگي ديده ميشد.
خلافکار سابقهدار
ماموران سراغ آلبوم عکس مجرمان سابقهدار رفتند. بررسيهاي آنها نتيجه داد و به شناسايي مجرمي سابقهدار با اين مشخصات موجود منجر شد. او مجيد نام داشت که پيش از اين بارها به اتهام سرقت و کيف قاپي زندان را تجربه کرده و آخرين بار حدود يکماه قبل از زندان آزاد شده بود.
با اين سرنخ، مأموران بهصورت نامحسوس پاتوقهاي احتمالي مجيد را زيرنظر گرفتند تا اينکه در تحقيقات خود دريافتند که مجيد به تازگي کيفقاپي را رها کرده و در زمينه خريد و فروش شمش طلا فعاليت دارد. يافتههاي کارآگاهان نشان ميداد که بهزودي با يک مشتري در شمال تهران قرار دارد تا محموله شمش طلا را تحويلش بدهد.
ماموران محل قرار اين معامله را بهصورت نامحسوس زيرنظر گرفتند تا اينکه موفق شدند وي را در عملياتي غافلگيرانه دستگير کنند.
سرقت ميلياردي بدون شاکي
مجيد به اداره آگاهي تهران انتقال يافت و اين در حالي بود که در بازرسي از وي چند قطعه شمش يک کيلويي طلا که قرار بود تحويل مشتري بدهد کشف شده بود. او که چارهاي جز بيان حقيقت نداشت به کيفقاپيهاي سريالي اقرار کرد و گفت که در يکي از سرقتها با همدستش کيف 2 مرد را حوالي بازار دزديدند و بعد از باز کردن کيفها با 21شمش يک کيلويي طلا مواجه شدند.
مجيد جزئيات سرقت را اينطور شرح داد: بعد از آزادي از زندان با 3نفر از دوستانم يک گروه کيفقاپي تشکيل داديم که هر بار يکي از بچهها راکب موتور ميشد و من هم ترک نشين. اغلب در خيابانهاي شمال و شمالغرب تهران، افراد را به دام انداخته و اقدام به کيف قاپي ميکرديم. اما معمولا داخل کيف افراد پول زيادي نبود و کارتهاي عابربانکشان هم بدون رمز بود و فايدهاي نداشت.
او ادامه داد: به همين دليل تصميم گرفتيم به حوالي بازار تهران برويم و با شناسايي طلافروشان کيفي دست به سرقت کيف آنها بزنيم. آخرين طعمه ما 2 مرد بودند که حوالي يکي از پاساژهاي طلا آنها را شناسايي کرديم. هرکدام از آنها يک کيف در دستشان بود و ما احتمال داديم که داخل کيفشان طلاست. آن 2 مرد سوار يک موتور شدند و ما به تعقيبشان پرداختيم تا اينکه در فرصتي مناسب به سمتشان هجوم برديم. کتکشان زديم و با تهديد چاقو، کيفهايشان را دزديديم. وقتي به خانه رسيديم و کيفها را باز کرديم، با ديدن شمشهاي طلا شوکه شديم. پس از اين سرقت کيفقاپي را کنار گذاشتيم و شروع کرديم به گشتن براي پيدا کردن مشتري و فروش شمشها. برخي از شمشها را فروختيم و برخي ديگر در خانهام است.
با اعتراف اين متهم، چند شمش طلاي ديگر از مخفيگاه متهم کشف شد و با اطلاعاتي که وي در اختيار پليس قرار داد، همدستان او نيز دستگير شدند. اما نکته عجيب اين پرونده، پيدا نشدن صاحبان 21شمش طلا بود. بررسيها نشان ميداد که آنها حتي عليه دزدان شکايت هم نکرده بودند و هيچ پروندهاي درباره اين سرقت تشکيل نشده بود. اين مسئله، فرضيه اينکه صاحبان شمشها، ريگي در کفششان است و احتمالا قاچاقچي طلا هستند را پيش روي پليس قرار داده است. با اين حال تحقيقات براي شناسايي اين 2 مالباخته و افشاي راز شمشهاي طلا از سوي پليس ادامه دارد.