«گـرگ شهـر» پای چوبه دار زانو زد
خراسان/ ديوان عالي کشور راي قصاص نفس مرد سابقه دار معروف به «گرگ شهر» را تاييد کرد و بدين ترتيب وي پاي چوبه دار قرار گرفت.
اواخر فروردين سال 95، جواني که به اتهام ساخت و فروش طلاهاي تقلبي تحت تعقيب بود پس از درگيري مسلحانه با کارآگاهان اداره عمليات ويژه پليس آگاهي با اصابت چهار گلوله مجروح شد. کارآگاهان اداره عمليات ويژه پليس آگاهي پس از دستگيري زني که به ملاقات يکي از اعضاي باند تحت تعقيب پليس رفته بود به سرنخ هايي رسيدند که نشان مي داد افرادي با جعل فاکتور اقدام به ساخت و فروش طلاهاي تقلبي مي کنند، بنابراين کارآگاهان با کسب دستوراتي از قاضي حيدري در حالي وارد عمليات شدند که بررسي ها نشان داد سرکرده باند مسلح است، او با مشاهده کارآگاهان دست به سلاح برد و به سوي آن ها شليک کرد. کارآگاهان اداره عمليات ويژه پليس نيز متقابلا به سوي وي شليک کردند و بدين ترتيب درگيري مسلحانه اي رخ داد که در نهايت سرکرده اين باند با اصابت چهار گلوله به شدت مجروح شد و به مرکز درماني انتقال يافت. از سوي ديگر بررسي هاي پليس مشخص کرد عامل درگيري مسلحانه در يک پرونده جنايي نيز تحت تعقيب پليس قرار دارد و داراي 8 فقره سابقه کيفري است.
قتل با شليک گلوله
با لو رفتن ماجراي جنايت مسلحانه در منطقه شيرحصار پرونده «گرگ شهر» وارد مرحله جديدي شد.
اين حادثه وحشتناک اواخر مهر سال 94 زماني رخ داد که مأموران کلانتري سلطان آباد در جريان تيراندازي سرنشينان يک دستگاه پژو ۲۰۶ به سوي ام وي ام سواران قرار گرفتند و به جاده روستاي شيرحصار عزيمت کردند. شيشه عقب خودروي ام وي ام ۱۱۰ شکسته شده و خون زيادي روي صندلي ريخته بود. در همين حال فردي که خود را از سرنشينان ام وي ام معرفي ميکرد به مأموران گفت: از سوي سرنشينان پژو ۲۰۶ هدف حمله مسلحانه قرار گرفته اند که در اين ميان جوان ۳۰ سالهاي به نام «الف» با اصابت گلوله مجروح و به بيمارستان طالقاني منتقل شده است.
در بررسيهاي بيشتر پليس چهار متهم در اين باره دستگيرشدند و يک دستگاه پرايد هاچ بک خون آلود نيز توقيف شد. تحقيقات مشخص کرد که پرايد مذکور سرقتي است و افراد تحت تعقيب در اين پرونده جنايي نيز از سارقان حرفهاي هستند. اين در حالي بود که يکي از متهمان دستگير شده که ۱۱ فقره سابقه کيفري دارد علت اين نزاع خونين مسلحانه را وجود يک زن اعلام کرد، اما متهم ديگري که به اتهام مشارکت در سرقت دستگير شده بود ماجراي ديگري را مطرح کرد. او گفت: يکي از طرفهاي مقابل حدود ۲۰ کيلوگرم مايع ساخت شيشه (مواد مخدر صنعتي) را بيرون ريخت که همين موضوع منجر به ناراحتي طرف ديگر شد و اين گونه نزاع مسلحانه رخ داد.
اما يکي ديگر از متهمان سابقه دار از حمله «گرگ شهر» به ام وي ام سواران خبر داد و گفت: در باغ ويلاي يکي از دوستان مان بوديم که «ج» (معروف به گرگ) با «ف» تماس گرفت و به صورت تلفني با هم مشاجره کردند. فردي که آن سوي خط بود اظهار کرد: «الان براي دعوا ميآيم!» سپس «ف» به ما گفت: زنها را بيرون ببريد که اتفاقي براي شان نيفتد.
وقتي ما سوار بر ام وي ام قصد خروج از محل را داشتيم ناگهان گرگ شهر به همراه جوان ديگري به نام «ش» رسيدند و با اسلحه شکاري کمر شکن به سوي ما شليک کردند که «الف» مجروح شد و چند روز بعد در بيمارستان طالقاني جان سپرد. پس از وقوع اين جنايت پروندهاي نيز در اداره عمليات ويژه پليس گشوده شد.
«ج» متهم 43 ساله اين پرونده (در زمان دستگيري) که با اتهامات ديگري نيز در دادسراي عمومي و انقلاب روبه رو شده بود پس از بهبودي نسبي درمرکز درماني پاي ميز محاکمه ايستاد چرا که گلوله هاي پليس به نقاط حساس بدن وي اصابت نکرده بود و «ج» با تلاش کادر درماني زندگي دوباره يافت.
صدور حکم قصاص نفس
با تکميل تحقيقات در دادسراي عمومي و انقلاب ،کيفرخواست اين پرونده با عناوين اتهامي متعدد صادر شد، اما از آن جايي که رسيدگي به اتهامات اين فرد و ديگر همدستانش از اهميت ويژهاي برخوردار بود، اين پرونده با صدور دستوري از سوي مقامات قضايي استان، به شعبه پنجم دادگاه کيفري يک ارسال شد و توسط قضات زبده اين شعبه مورد رسيدگي دقيق قرار گرفت.
«ج» معروف به «گرگ شهر» در چندين جلسه دادگاه که به رياست قاضي مصطفي بندهاي و مستشاري قاضي محمد شجاع پور فدکي برگزار شد پاي ميز محاکمه ايستاد و به سوالات فني و تخصصي قضات با تجربه دادگاه پاسخ داد. او اگرچه تلاش کرد با داستان سراييهاي خاص، حقيقت ماجراي تلخ جنايت مسلحانه را به بيراهه بکشاند، اما هر بار سوالات دقيق قضايي، او را در مخمصهاي گرفتار ميکرد که به ناچار لب به اعتراف ميگشود. بنابراين گزارش در نهايت قضات دادگاه شعبه پنجم کيفري يک استان با اخذ آخرين دفاعيات متهم مذکور و وکيل مدافع وي، به شور پرداختند و به اتفاق آرا او را به قصاص نفس و تحمل زندان محکوم کردند. در اين راي که به وکلاي طرفين پرونده ابلاغ شد و قابل فرجام خواهي در ديوان عالي کشور بود، اتهامات «ج» و همدستانش زير ذره بين قضاوت قرار گرفته و با قراين و شواهد مستندي چون دانههاي زنجير به يکديگر مرتبط شده بودند.
مهر تاييد ديوان عالي کشور
در عين حال راي صادره از سوي دادگاه، مورد اعتراض متهم و وکيل مدافع وي قرار گرفت و آن ها با استنادات و دلايلي ديگر، فرجام خواهي کردند بنابراين، پرونده معروف به «گرگ شهر» به يکي از شعب ديوان عالي کشور ارجاع شد و مورد بررسي هاي دقيق تر قرار گرفت. اما قضات با تجربه ديوان عالي نيز پس از مطالعه خط به خط اوراق اين پرونده قطور و استنادات و دلايل قاطع و محکمه پسند دادگاه، هيچ گونه خدشه اي را به راي صادره وارد ندانستند و بر حکم قصاص نفس وي و تحمل زندان، مهر تاييد زدند. به اين ترتيب، گرگ شهر پاي چوبه دار زانو زد تا شايد اولياي دم از اجراي حکم قصاص صرف نظر کنند و او زندگي دوباره اي باز يابد!!