10 سال زندان برای قتل همکلاسی
ايران/ پسر جوان که پس از قتل دوستش جسد وي را در اطراف فرودگاه به آتش کشيده بود با رضايت خانواده مقتول به 10 سال حبس و پرداخت ديه محکوم شد.
خرداد ماه دو سال قبل زن و مردي ميانسال با مراجعه به پليس از ناپديد شدن پسرشان خبر دادند. مادر رامين به مأموران گفت: پسرم آخرين بار وقتي ميخواست از خانه بيرون برود به من گفت به خانه دوستش ميرود اما ديگر برنگشت.
پس از اين شکايت، کارآگاهان با بررسي تماسهاي تلفني رامين دريافتند وي قرار بوده به ملاقات دوستش پدرام برود. بنابراين بلافاصله پدرام شناسايي اما در تحقيقات منکر اطلاع از سرنوشت رامين شد. در حالي که رديابيها براي يافتن سرنخي از پسر گمشده ادامه داشت، چند روز بعد جسد سوخته رامين در اطراف فرودگاه امام پيدا شد.
از آنجا که تحقيقات نشان مي داد رامين آخرين بار با پدرام بوده است بار ديگر بازجوييهاي تخصصي از وي ادامه يافت تا اينکه لب به اعتراف گشود و به قتل دوستش و آتش زدن جسد او اعتراف کرد.
پسر جوان گفت: من و رامين با هم همکلاسي بوديم و به خانه هم رفت و آمد داشتيم. چند سال قبل يک بار در خانه رامين به حمام رفته بودم. آن روز او مخفيانه از من عکس گرفته بود و بعد که عکس را نشانم داد به من گفت اگر به خواسته اش تن ندهم عکس هايم را منتشر ميکند. به ناچار و از ترس آبرويم سکوت کردم.
مدتي بعد فهميدم رامين با يکي ديگر از دوستانمان بهنام فريد هم همين کار را کرده است. رامين با اين ترفند چند باري مرا آزار داد اما ديگر خسته شدم و تصميم گرفتم مقابلش بايستم. شب حادثه با خودرو بهدنبالش رفتم تا به او بگويم دست از سرم بردارد. وقتي داخل خودرو با هم صحبت کرديم او زير بار نرفت و من هم عصباني شدم و با مشت به صورتش ضربه زدم بعد براي اينکه بتوانم فرار کنم يک ضربه چاقو هم به او زدم. دقايقي بعد متوجه شدم مرده است چون نيمه شب بود از ترسم جنازه را در حاشيه فرودگاه امام خميني بيرون انداختم و از باک خودرو بنزين کشيدم و روي او ريختم تا جسدش را آتش بزنم. سپس جنازه سوخته را داخل يک گودال دفن کردم.
با صدور کيفرخواست، پرونده براي رسيدگي به شعبه 10 دادگاه کيفري استان تهران فرستاده شد. والدين رامين براي قاتل پسرشان درخواست قصاص کردند.
سپس متهم در جايگاه قرار گرفت. او گفت: من قتل را قبول دارم اما رامين خودش باعث اين اتفاق تلخ شد. او مدام مرا تهديد ميکرد حتي اين اواخر ميگفت اگر به خواستهاش تن ندهم به سراغ خواهرم ميرود. وقتي اين حرف را شنيدم خيلي عصباني شدم و تصميم گرفتم او را بکشم تا راحت شوم.
در ادامه دادگاه، قضات به تحقيق از فريد نيز پرداختند. او ضمن تأييد ماجراي آزار و اذيت خود گفت: من چند بار از سوي رامين آزار ديدم. وقتي مدرسه ميرفتيم رامين کليد اتاقي که سؤالات امتحاني در آن بود را داشت، ما هم براي اينکه به سؤالات برسيم با رامين دوست شديم اما او از ما سوءاستفاده کرد. در پايان جلسه قضات وارد شور شدند و طبق بند الف ماده 303 قانون مجازات اسلامي متهم را از قصاص و پرداخت ديه معاف کرده و وي را به 3 سال زندان با احتساب روزهاي بازداشت محکوم کردند. متهم به خاطر جنايت بر ميت نيز به پرداخت يک دهم ديه کامل و 31 ضربه شلاق محکوم شد.
اما با اعتراض اولياي دم به اين حکم، پرونده به ديوان عالي کشور رفت و حکم تأييد نشد بنابراين پرونده بار ديگر در شعبه دهم دادگاه کيفري يک استان تهران مورد رسيدگي قرار گرفت. اين بار نيز متهم گفت: من مجبور شدم يک ضربه با چاقو به او بزنم اما فکر نميکردم با همان يک ضربه کشته شود. من در روزهاي گذشته موفق شدم رضايت پدر و مادر مقتول را جلب کنم و حالا هم از قضات تقاضاي عفو و بخشش دارم.
در پايان جلسه، قضات وارد شور شدند و با توجه به رضايت اولياي دم، متهم را به پرداخت ديه و 10 سال زندان محکوم کردند. وي همچنين به خاطر هتک حرمت به جسد به 50 ضربه شلاق و به خاطر جنايت بر ميت به پرداخت ديه محکوم شد.