سرقتهای سریالی دختر معتاد برای انتقامجویی از پدر
همشهري/ «شوهرم کلاهبردار از آب در آمد و خودم معتاد به شيشه شدم. همين باعث شد پدرم مرا طرد کند. من هم براي انتقام نقشه سرقت هاي سريالي کشيدم.»
اين اعترافات زني سارق است که با شکايت پدرش به اتهام سرقت دو ميليارد توماني بازداشت شده است.
سيام بهمنماه امسال مردي به اداره پليس رفت و از سرقت قاليچه و تابلو فرشهاي نفيس از خانه پدرياش خبر داد. وي گفت: پدرم مغازه فرشفروشي دارد. برخي از فرشها را در انبار مغازه و مابقي را در انباري خانه نگهداري ميکند. خانه پدرم ساختماني 4طبقه در شمال تهران است که خودش ساکن طبقه اول و من به همراه دو برادر ديگرم در طبقات ديگر زندگي ميکنيم. وي ادامه داد: سالهاست که ما برادرها در مغازه پدرم کار ميکنيم و چون من بزرگتر هستم مسئوليت همه کارهاي آنجا بر عهده من است. اما چند وقتي است که متوجه شدم، تعدادي از قاليچهها و تابلو فرشهاي گرانقيمت سرقت شده است. وي افزود: قفل در انباريهاي مغازه و خانه سالم است. اين يعني سرقت را يک آشنا انجام داده است. ابتدا تصور کردم که شايد کار يکي از برادرهايم باشد تا اينکه يک شب وقتي پشت پنجره بودم خواهرم ترانه را ديدم که يک تابلو فرش در دستش بود واز ساختمان خارج شد. ترانه مدتهاست که در دام اعتياد گرفتار شده است. از سوي ديگر با مردي ازدواج کرد که پدرم مخالف وصلتشان بود. بعد از مدتي هم طلاق گرفت و همه اينها باعث شد تا پدرم، ترانه را طرد کند. وقتي متوجه ماجرا شدم، نميخواستم اين راز را فاش کنم. اما پدرم وقتي پي به اين راز برد، از من خواست که از خواهرم شکايت کنم.
در دام يک کلاهبردار
با طرح اين شکايت، پروندهاي تشکيل شد. مأموران ترانه، زن جوان را بازداشت کردند. او وقتي پيش روي داديار دادسراي ويژه سرقت قرار گرفت به سرقت سريالي اعتراف و انگيزهاش را انتقامجويي از پدرش عنوان کرد. وي گفت: زندگي من از دو سال قبل ويران شد. زماني که در فضاي مجازي با پسري به نام ساسان آشنا شدم. ساسان خودش را مهندس و مدير شرکت جا زد و به خواستگاريام آمد. پدرم اما مخالف اين ازدواج بود. او ميگفت ساسان يک دروغگوي حرفهاي است. او اصرار داشت که اين پسر نميتواند مرا خوشبخت کند. با وجود اين مخالفتها در نهايت من با ساسان ازدواج کردم. اما او يک کلاهبردار حرفهاي بود که دختران دم بخت را فريب ميداد تا سرمايهشان را تصاحب کند.
وي ادامه داد: من هم يکي از طعمههاي ساسان بودم. او متوجه شده بود پدر ثروتمندي دارم و تصميم گرفته بود با من ازدواج و اموال پدرم را تصاحب کند. پس از ازدواج با او کم کم به دام اعتياد گرفتار شدم. ساسان با برداشتن تمام طلا و جواهراتم، مرا ترک کرد. من هم طلاق غيابي گرفتم.
زن جوان در ادامه گفت: بعد از طلاق به خانه پدريام برگشتم. اما پدرم با من بدرفتاري و با ديدن شرايط طردم کرد. مرا از خانه بيرون انداخت و خانواده را تهديد کرد که کاري به من نداشته باشند. ميگفت جهيزيه سنگين و طلاهاي گرانقيمت برايم خريده و ديگر چيزي ندارد که به من بدهد. همين باعث شد تا از پدرم کينه به دل بگيرم و نقشه انتقامجويي بکشم. کليد انباريها را داشتم و سرقتهاي سريالي را شروع کردم. ميخواستم با فروش آنها خانهاي اجاره کنم و لوازم خانگي بخرم اما برادرم مرا لو داد. با اعتراف اين زن، مأموران به بازرسي از مخفيگاه وي که خانهاي اجارهاي بود پرداختند. در آنجا تعدادي تابلو فرش و قاليچه کشف کردند. بهگفته شاکي ارزش اموال سرقتي 2ميليارد تومان است. تحقيقات براي شناسايي مالخران ادامه دارد.