اعدام، مجازات تعرض به دختر 14 ساله
ايران/ مرد شرور که دختر نوجواني را پس از ربودن مورد تعرض قرار داده بود، در شعبه 7 دادگاه کيفري استان تهران به اعدام محکوم شد.
رسيدگي به اين پرونده از مرداد سال گذشته با شکايت دختري بهنام سيما مبني بر ربوده شدن خواهر دوقلويش بهنام سارا آغاز شد.
او در توضيح ماجرا به مأموران گفت: من و خواهرم با يکي از اقواممان بهنام پارسا به پارک رفته بوديم حدود ساعت 3 صبح در حال برگشت به خانه بوديم که خودرويي کنار ما توقف کرد و مرد جواني با تهديد چاقو سارا را به زور سوار خودروشان کردند و من و پارسا هم هرچقدر تلاش کرديم نتوانستيم مانع کارش شويم و بعد هم بسرعت از آنجا دور شدند.
پس از آن تحقيقات براي شناسايي ربايندگان سارا آغاز شد. مأموران در بررسيهاي اوليه متوجه شدند که سارا دختري 14 ساله است و جثهريزي دارد و به همين دليل هم نتوانسته در برابر مرد آدم ربا مقاومت کند.
همچنين مشخص شد خودروي فرد رباينده يک پژو پرشيا با شيشههاي دودي بوده و احتمالاً به همين خاطر در طول مسير هم کسي متوجه حضور سارا در داخل خودرو نشده است. با اطلاعاتي که بهدست آمد بررسيها براي بازداشت راننده پرشيا آغاز شد. چند ساعت بعد مأموران باخبر شدند دختري آسيب ديده و آشفته کنار خيابان رها شده است و شهروندان براي کمک به اين دختر، پليس را با خبرکردند.
پس از حضور پليس مشخص شد که اين دختر همان ساراي ربوده شده است. وي در توضيح ماجرا به مأموران گفت: شخصي که من را ربوده بود نميشناسم. او پس از آنکه مرا ربود با خشونت به من تعرض کرد و بعد هم در کنار خيابان پيادهام کرد و رفت.
با اطلاعاتي که سارا در اختيار پليس قرار داد مأموران موفق شدند راننده خودرو را شناسايي و بازداشت کنند. بررسيها نشان داد متهم چندين سابقه کيفري دارد و آخرين سابقه کيفري او مربوط به آزار و اذيت يک دختر است که بهدليل ثابت نشدن موضوع تجاوز به عنف، وي از اعدام تبرئه و به شلاق محکوم شده بود.
پس از آن متهم مورد بازجويي قرار گرفت و در حالي که قصد داشت ماجراي آدم ربايي و تعرض را انکار کند با مستندات پليس مواجه شد و در نهايت تجاوز به دختر نوجوان را پذيرفت و گفت: آن شب مشروب زيادي خورده بودم و حالت طبيعي نداشتم وقتي با خودروام از خيابان رد ميشدم به يکباره چشمم به 2 تا دختر افتاد. چون خيلي ديروقت بود فکر کردم که دخترهايي که تا 3 صبح تنها در خيابان هستند حتماً مشکل اخلاقي دارند به همين دليل يکي از آنها را به زور سوار ماشينم کردم.
در ادامه پزشکي قانوني نيز بعد از معاينه سارا اعلام کرد که وي مورد تعرض قرار گرفته است.
با تکميل اطلاعات اوليه، پرونده به شعبه 7 دادگاه کيفري استان تهران فرستاده شد. متهم در بازجوييها تجاوز به عنف را رد کرد و مدعي شد با رضايت دختر اين کار را کرده است اما نحوه ربايش و گفتههاي اوليه متهم و شاهدان پرونده نشان ميداد که متهم با زور به قرباني تعرض کرده است.
متهم در دادگاه
در جلسه رسيدگي، ابتدا سارا خواستار اشد مجازات براي متهم شد. سپس پارسا بهعنوان شاهد پرونده در جايگاه قرار گرفت و گفت: من همراه سيما و سارا به پارک رفته بوديم و پدر و مادر آنها به خاطر اينکه من همراهشان بودم اجازه داده بودند تا بتوانيم آن ساعت به پارک برويم.
بعد از بازگشت از پارک ماشين متهم کنار ما ايستاد و سؤال نامربوطي پرسيد که متوجه شدم حالت عادي ندارد من جوابش را ندادم اما يکدفعه از ماشين پياده شد و چاقو کشيد. او من و سيما را تهديد کرد که اگر نزديک شويم ما را ميکشد و در همين لحظه هم دست سارا را کشيد و به زور سوار ماشين کرد و با خودش برد.
سپس متهم در جايگاه قرار گرفت با تأکيد بر اينکه در زمان وقوع جرم حالت عادي نداشته، گفت: از کاري که کردم پشيمانم و از شاکي و دادگاه درخواست گذشت و بخشش دارم.
وي در پاسخ به اين سؤال که چرا جرم قبلي خود را دوباره تکرار کردهاي گفت: چون دفعه قبل فقط به شلاق محکوم شدم، فکرمي کردم اگر اين بار هم گرفتار شوم بازهم به شلاق محکوم ميشوم و نميدانستم کاري که ميکنم مجازاتش سنگين باشد.
با پايان جلسه دادگاه، قضات وارد شور شدند و متهم را به مجازات اعدام محکوم کردند.