برای مشاهده نسخه قدیمی وب سایت کلیک کنید
logo

اسیدپاشی به خاطر نفرت!

منبع
خراسان
بروزرسانی
اسیدپاشی به خاطر نفرت!

خراسان/ زن جواني که با ردزني هاي پليسي در فرودگاه مشهد دستگير شد، ماجراي اسيدپاشي مرموز را فاش کرد.

به گزارش اختصاصي خراسان، عصر بيست و چهارم تير گذشته بود که ناگهان فريادهاي دلخراش مردي جوان، ساکنان محله اي در شهرستان طرقبه شانديز را از منازل بيرون کشيد. مرد جوان از شدت درد و سوختگي به خود مي پيچيد که شهروندان با نيروهاي امدادي و پليس 110 تماس گرفتند. دقايقي بعد امدادگران اورژانس در حالي پيکر نيم سوخته مرد 30 ساله را به بيمارستان انتقال دادند که بررسي هاي مقدماتي نشان داد مرد جوان در يک ماجراي اسيدپاشي عمدي دچار سوختگي شديد شده است.

از سوي ديگر نيروهاي گشت انتظامي نيز که در محل وقوع حادثه حضور داشتند، با انجام يک سري تحقيقات ميداني به سرنخ هايي رسيدند که بيانگر اسيدپاشي توسط زن 40 ساله بود. گزارش خراسان حاکي است، با توجه به حساسيت و اهميت موضوع، بلافاصله بررسي هاي تخصصي با صدور دستورات ويژه اي از سوي سرهنگ اويسي (رئيس پليس طرقبه شانديز) آغاز شد چرا که اسيدپاشي از جرايم مهم  به شمار مي رود واين گونه پرونده ها با ابلاغيه سردار تقوي (فرمانده انتظامي خراسان رضوي) به طور ويژه در دستور کار پليس قرار مي گيرد.

براساس اين گزارش، در حالي که مرد جوان در بخش سوختگي بيمارستان امام رضا(ع) مشهد بستري شده و تحت مداوا قرار داشت، گروه تخصصي کارآگاهان پليس آگاهي جلسه کارشناسي را به سرپرستي سرگرد زنگنه (رئيس پليس آگاهي طرقبه شانديز) تشکيل دادند و به بررسي ابعاد و زواياي مختلف اين پرونده حساس پرداختند.

طولي نکشيد که مشخص شد اسيدپاشي در منزل زني به نام «الف» صورت گرفته اما او لحظاتي پس از وقوع اين حادثه دلخراش به مکان نامعلومي گريخته است. اين گونه بود که گروه ورزيده اي از کارآگاهان با نظارت و هدايت مستقيم «سرهنگ اويسي» وارد عمل شدند و رصدهاي اطلاعاتي را با به کارگيري تجهيزات و فناوري هاي نوين علمي شروع کردند. با توجه به شايعات و حساسيت هايي که اين ماجرا در منطقه تفريحي طرقبه شانديز ايجاد کرده بود، گروه ويژه کارآگاهان به طور شبانه روزي و با استفاده از راهنمايي ها و تجربيات ارزنده مقامات قضايي شهرستان، دامنه عمليات هاي پليسي را به جنوب کشور کشاندند چرا که بررسي هاي اوليه حاکي از آن بود که زن 40 ساله به جزيره کيش گريخته است.

پيگيري اين سرنخ موجب شد کارآگاهان با دستورات ويژه قضايي، عمليات دستگيري متهم را در دو شاخه اطلاعاتي و انتظامي ادامه دهند اما زن جوان که زير چتر اطلاعاتي پليس قرار گرفته بود، در جزيره کيش و بندرعباس احساس ناامني کرد و تصميم به بازگشت به مشهد گرفت. به گزارش خراسان، از آن جايي که تنگ شدن حلقه محاصره و کشاندن متهم به مشهد، نقشه عملياتي و برنامه ريزي شده کارآگاهان بود، بنابراين آن ها ادامه عمليات را به فرودگاه بين‌المللي مشهد کشاندند و منتظر ورود زن متهم به اسيدپاشي ماندند تا اين که مشخص شد هواپيماي حامل متهم مذکور، ظهر شنبه دوم مرداد روي باند فرودگاه شهيد هاشمي نژاد بر زمين مي نشيند. همه چيز براي دستگيري متهم فراري مهيا بود و مبادي ورودي و خروجي فرودگاه با هماهنگي هاي قضايي، زير نظر کارآگاهان قرار داشت.

«الف» که تصور نمي کرد زير چتر اطلاعاتي نيروهاي انتظامي باشد، درحالي که با دقت اطراف خود را مي پاييد وارد کمين کارآگاهان شد و در يک لحظه باورناپذير، حلقه هاي قانون بر دستانش گره خورد. اين زن جوان که همچنان مات و مبهوت به  دست بندهاي نقره اي رنگ مي نگريست، بي سروصدا سوار خودروي پليس شد و به مقر انتظامي انتقال يافت.

گزارش اختصاصي خراسان حاکي است: اين زن جوان که روز گذشته مورد بازجويي هاي تخصصي قرار گرفته بود، در همان دقايق اوليه راز اين حادثه وحشتناک را فاش کرد و اسيدپاشي را به گردن گرفت.

او در ادامه اعترافات خود مدعي شد: حدود شش يا هفت سال قبل با مرد جواني آشنا شدم که يک باشگاه ورزشي داشت ، مدتي بعد که من هم باشگاهي را در همان رشته ورزشي راه اندازي کردم، او براي کمک به امور باشگاه نزد من مي آمد ولي آرام آرام از موقعيت و شرايط من سوء استفاده کرد به حدي که ديگر دست به اخاذي مي زد و ايجاد مزاحمت مي کرد.

اين زن جوان در ادامه اعترافاتش همچنين ادعا کرد:با شرايطي که برايم به وجود آمده بود بازهم مي ترسيدم با پليس تماس بگيرم  يا از او شکايت کنم چون او مرا تهديد مي کرد، به همين دليل تصميم گرفتم از طرقبه مهاجرت کنم. به ناچار کار و زندگي ام را رها کردم و به شهرهاي جنوبي کشور رفتم ولي متاسفانه او نشاني محل اقامتم را به دست آورد و دوباره مزاحمت ها شروع شد.

متهم به اسيدپاشي ادامه داد: اين گونه بود که ناچار شدم به طرقبه بازگردم اما اين بار کينه و نفرت عجيبي از «الف» در دلم داشتم ونمي دانستم با اين عصبانيت چه کنم! تا اين که نقشه اسيدپاشي به ذهنم خطور کرد. آن روز با ترفندي خاص، «الف» را به منزلم کشاندم و در يک لحظه بطري يک ليتري حاوي اسيد را به سرو صورت او پاشيدم و به همراه يکي از دوستانم از شهر خارج شدم ، سپس به جنوب کشور رفتم تا دستگير نشوم! اما خودم هم نفهميدم که چرا و چگونه به مشهد بازگشتم که در فرودگاه دستگير شدم و اکنون نيز از اين رفتار نابخردانه پشيمانم که بر اثر لحظه اي عصبانيت و نفرت شکل گرفت.
گزارش خراسان حاکي است: تحقيقات بيشتر درباره زواياي پنهان اين ماجراي هولناک با صدور دستورات ويژه قضايي همچنان ادامه دارد.

به پيج اينستاگرامي «آخرين خبر» بپيونديد
instagram.com/akharinkhabar

اخبار بیشتر درباره
اخبار بیشتر درباره