علی دایی: برانکو که هیچ فرگوسن هم نمیتواند برای پرسپولیس کاری کند!
جام نيوز
بروزرسانی
جام نيوز/ سرمربي صباي قم گفت: در زندگي و فوتبال چيزهاي مهمتر از قهر و آشتي من و علي کريمي هم وجود دارد!
ماجرا از يکشنبه هفته گذشته شروع شد. سردبير روزنامه سفارش يک مصاحبه داغ و اختصاصي علي دايي با خبرورزشي را داد و بلافاصله با شهريار تماس گرفتم. بهانههاي فراواني هم وجود داشت. از ملاقات با محمد مايليکهن در بيمارستان بگيريد تا برعهده گرفتن هدايت صباي قم، شرايط پرسپوليس و... و... و...
مصاحبه با سرمربي صباي قم مثل هميشه سخت شروع شد اما روان و بيپرده ادامه يافت. به نظر خودمان که مصاحبه بدي نشد. البته تا نظر شما خواننده گرامي چه باشد.
براي سؤال اول ميخواهيم از اينجا شروع کنيم که چه شد به ملاقات محمد مايليکهن رفتيد؟
همه چيز يک مرتبه اتفاق افتاد. يک لحظه احساس کردم وظيفهام است که به ملاقات ايشان بروم و رفتم.
کسي به شما سفارش نکرد حالا که مايليکهن در بيمارستان بستري است بهتر است سراغ او برويد و...؟
اصلاً و ابداً! گفتم که وظيفه خودم دانستم به بيمارستان بروم. شايد خيليها فکرش را نميکردند اما بايد اين کار را ميکردم. نه کسي سفارش کرد و نه توصيه!
سرمربي پيشين تيم ملي هم بلافاصله با ديدن شما اشکهايش سرازير شد. آن لحظه چه احساسي به علي دايي دست داد؟
به هر حال يک چيزهايي احساسي است و نميشود توصيف کرد. آن لحظه احساس کردم کار درستي انجام دادم.
بگذريم، چرا صباي قم؟ انتخاب اين تيم براي شما بازگشت به عقب نبود؟
نه که نبود! اولاً صباي قم تيم دوستان نزديکم است و حضور اين عزيزان باعث شد سرمربي اين تيم شوم. از آن گذشته من خاطرات خوبي با صبا دارم. با اين تيم قهرمان جام حذفي شدم و در ليگ قهرمانان آسيا بازي کردم. وقتي آقاي موسوي آمدند و صبا را خريدند، بلافاصله به من پيشنهاد مربيگري دادند. ميدانستم آمدهاند به فوتبال و جوانان اين مملکت خدمت کنند و به همين دليل پاسخ مثبت دادم.
اگر بر حسب اتفاق صباي قم ناکام ماند يا به دسته پايينتر سقوط کرد، لطمهاي به اعتبار شما وارد نميشود؟
(کمي با دلخوري) به هيچ عنوان در صباي قم به ناکامي يا چيزي که شما گفتيد فکر نميکنم. مطمئن هستم صبا در آينده نزديک خود را در جدول بالا ميکشد و حتي ما به تکرقمي شدن هم فکر ميکنيم. انشاءا... با حمايت مالک باشگاه صبا و مردم فوتبالدوست قم نتايج خوبي را در ليگ پانزدهم رقم خواهيم زد کمااينکه هفته اول و مقابل استقلال اهواز هم فقط بدشانسي و خراب شدن چند موقعيت مسلم گل جلوي پيروزي ما را گرفت.
از خريدهاي خود راضي هستيد؟
بچههاي خوبي جذب صبا شدند و شما در طول فصل توانايي آنها را خواهيد ديد.
ولي حامد لک، اميرحسين صادقي، هاشم بيکزاده و... در فصل گذشته در تيمهاي تراکتورسازي و استقلال چندان موفق ظاهر نشدند.
با توجه به زماني که در اختيار داشتيم، بهترين خريدها را انجام داديم. شما به بازيکناني که اسم برديد با دقت بيشتري نگاه کنيد، آنها بازيکنان ملي با سابقه روشن هستند. حتم بدانيد در صباي قم خيلي چيزها را ثابت خواهند کرد.
اميرحسين صادقي قصد داشت مصاحبه کرده و عليه يکي، دو استقلالي کنوني افشاگري کند اما شنيديم شما جلوي او را گرفته و توصيه کرديد چنين کاري نکند؟
(با طمأنينه و شمرده شمرده) نه، اميرحسين يا ساير بازيکنان صباي قم براي مصاحبه کردن آزادند. هيچکس را بيدليل محدود نکرديم. به او توصيه کردم تمرکزش را روي فوتبال بگذارد و گذشته را فراموش کند. شخم زدن گذشته هيچ دردي دوا نميکند. دوري از حاشيه کمک ميکند تا صادقي در کار فني موفقتر باشد.
اغلب کارشناسان فوتبالي اين انتقاد را به شما وارد ميدانند که چرا علي دايي از برادر خود در کادرفني تيمش استفاده ميکند؟
متأسفانه جلوي حرف ديگران را نميشود گرفت اما محمد برادر من براساس تواناييهايش الان کنار من است. همه ايران ميدانند علي دايي در کارش با احدي شوخي ندارد. شايد آنها نميدانند برادر من نه تنها فوتباليست بوده بلکه مدرک A مربيگري آسيا را دارد و به کارش اعتقاد دارم.
بحث رزومه کاري مطرح است و...
ببخشيد، برادرم در خيلي تيمها کار کرده است. در ابومسلم و منتخب اردبيل بازي کرده است. مربي تيمهاي نساجي مازندران، داماش و... بوده است. نميخواستم اين حرف را بزنم ولي محمد برادرم زمان جنگ در جبهه بوده و از لحاظ شخصيتي، اجتماعي و اخلاقي از خيليها بالاتر است. متأسفم که توي فوتبال اين مملکت برخيها دنبال چنين مسائلي ميگردند. اگر بخواهم به اين مسائل اهميت بدهم بايد کارم را رها کنم و بروم. مطمئناً علي دايي ميداند دارد چه کار ميکند و هر کس را صلاح بداند به کار ميگيرد. شما مشکلي داريد؟!
نه! اين فقط سؤال ما نيست بلکه پرسش بسياري از اهالي فوتبال بود که پرسيديم.
چرا هيچکس نگفت پرسپوليس با همين کادرفني ناجوانمردانه در ليگ سيزدهم نايبقهرمان شد؟ (با حرارتي بيشتر) متأسفانه همواره دنبال چنين مسائلي ميگرديم که... اتفاقاً بنويسيد محمد دايي زير سايه اسم علي دايي مانده است وگرنه لياقت و شايستگي فراواني دارد.
باز هم ببخشيد، اين حرف دل علي دايي است؟
شک نکنيد! در اين فوتبال که سالهاست منِ علي دايي در آن فعاليت ميکنم، بدون اغراق محمد برادرم يکي از بهترينهاست.
بسيار خوب، از زمان بازگشت برانکو به ايران هرگز اظهارنظري درباره او نداشتيد. آيا ميتواند در پرسپوليس موفق باشد؟
برانکو بزرگتر و مربي من بوده و همواره احترام خاصي براي ايشان قائل هستم. به نظرم براي موفقيت در باشگاهي مثل پرسپوليس بايد يک تيم پشت صحنه قوي به امثال برانکو کمک کند. وقتي در باشگاهي چون پرسپوليس همدلي پشت صحنه و کادرفني نباشد، برانکو که هيچ، الکس فرگوسن هم نميتواند نتيجه بگيرد.
منظور شما اين است که در حال حاضر همدلي و کمکهاي پشت صحنه ديده نميشود؟ يا به عبارت بهتر شايعات مطرح شده مبني بر اختلافات علياکبر طاهــري و حسين عبدي با برانکو مدنظر شماست؟
نه، من کاري به شايعات ندارم و آن را باور هم نميکنم. شايد طي همين 10، 15 روزي که به فوتبال برگشتم برخي وقايع را دنبال ميکنم. (تمايلي به ادامه بحث نشان نميدهد و خيلي کوتاه ميگويد) انشاءا... برانکو بتواند در پرسپوليس موفق باشد و من هم از ته دل براي او دعا ميکنم.
عليرضا منصوريان سرمربي نفت تهران چندي پيش در مصاحبهاي عنوان کرد که پيام صادقيان بعد از رفتن علي دايي از پرسپوليس بدون پشتيبان شد. تا چه حد نظر او را قبول داريد؟
آن مصاحبه را نخواندم ولي يک چيزهايي شنيدم. صادقيان از لحاظ فني بازيکني بسيار قوي است که ميتواند سالها در اروپا بازي کند اما متأسفانه نه پيام قدر خودش را دانست، نه مربيان او!
اين مربيان شامل حال علي دايي هم ميشود؟!
شايد، همگي نتوانستيم به پيام کمک کنيم البته خودش هم قدر خودش را ندانست
به نکته خوبي اشاره کرديد. اينکه صادقيان هم قدر خودش را ندانست و به خودش هم اين حرف را زديم و...
بله، متأسفانه پيام در زندگي شخصياش دوستان خوبي انتخاب نکرد اما ما چه کرديم؟ فقط اين بچه را تنبيه کرديم. او را محروم کرديم و کاري کرديم روز به روز از سطح اول فوتبال و استعدادش فاصله بگيرد.
اگر جاي برانکو بوديد، به جاي اخراج، پيام صادقيان را حفظ ميکرديد؟
من جاي برانکو نيستم. هرکس صلاح کارش را بهتر ميداند و نميتوان درباره تصميم يک مربي قضاوت کرد. حالا که اين اتفاق افتاده، به پيام صادقيان توصيه ميکنم از محيط بيحاشيه نفت براي اثبات خودش استفاده کند. او در اين محيط، با امکانات مناسب، مديريت و مربي خوب بايد خودش را پيدا کرده و ثابت کند فقط پيام صادقيان مقصر نبوده است.
شما در ليگهاي سيزدهم و چهاردهم دو پديده به اسامي محمد عباسزاده و مهدي طارمي را معرفي کرديد. اولي نزول عجيبي داشت و حالا در بلاتکليفي به سر ميبرد. نگران دومي نيستيد؟
من وظيفهام را انجام دادم. اين دو نفر را از ليگ يک آوردم و انتقاداتي هم به جان خريدم ولي خوشحالم که با عملکرد فني خود ثابت کردند علي دايي اشتباه نکرده است. الان هم نميدانم چه شده که عباسزاده به اين وضعيت رسيده است اما در استعداد او کوچکترين شکي ندارم.
راستي خبر بازگشت محسن قهرماني به عرصه داوري را شنيديد؟
حتماً کميته داوران يا دپارتمان داوري صلاح دانستهاند که قهرماني به قضاوت برگردد.
اگر محسن قهرماني به عنوان داور يکي از مسابقات صباي قم در ليگ پانزدهم انتخاب شد، شما اعتراض نميکنيد يا بهتر است بگوييم مشکلي نداريد؟
نه مشکلي با داوري او در بازيهاي صبا ندارم. اميدوارم با قدرت برگردد و اشتباهات گذشته را با قضاوتهاي عادلانه در همه ديدارها (تأکيد ميکند نه فقط بازيهاي صباي قم) جبران کند. براي محسن قهرماني آرزوي موفقيت ميکنم. حالا ممکن است هر کس اشتباهي مرتکب شود و ما هم از اين قاعده مستثني نيستيم.
راستي به بايگاني شدن شماره پيراهن بازيکنان بزرگ در پرسپوليس و استقلال اعتقاد داريد؟
نه، موافق نيستم. از نظر من همه بازيکنان و فوتباليستهاي ايراني محترم هستند اما ببخشيد، شما به من بگوييد مگر بزرگتر از مارادونا و پله داريم؟ (منتظر جواب ما نميشود و ادامه ميدهد) نداريم که! مگر پيراهن شماره 10 پله و مارادونا در سانتوس يا تيم ملي برزيل، ناپولي يا تيم ملي آرژانتين بايگاني شد؟ اگر يک جوان شماره پيراهن بازيکن بزرگ بازنشسته را بپوشد، هيچ اتفاقي نميافتد. به جاي آنکه دنبال اين چيزها باشيم، بهتر است به رشد فوتبالمان کمک کنيم.
ببخشيد سؤالات ما کمي پراکنده است اما چارهاي نداريم! ميخواهيم درباره توافق هستهاي کشورمان با گروه 1+5 بپرسيم.
اين يک اتفاق بزرگ و ملي بود که باعث خوشحالي مردم شد. من آدم سياسي نيستم و از مناسبات سياسي هم سردرنميآورم اما به خاطر خوشحالي مردم خوشحالم. ضمن آنکه به نوبه خودم هم از گروه مذاکرهکننده هستهاي تشکر ميکنم و اميدوارم همه چيز خوب و به نفع کشور ايران و مردم پيش برود.
ميخواهم به دو خاطره شخصي از شما و علي کريمي اشاره کنم. هرگز فراموش نميکنم روزي اگر اشتباه نکنم در هتل المپيک خود شما به من گفتيد برخي مليپوشان در زمان اردوهاي تيم ملي به اتاق علي کريمي ميرفتند و او را عليه من تحريک ميکردند. (سري به نشانه تأييد تکان ميدهد) آن روز عنوان کرديد همان آدمها نزد من ميآمدند و پشتسر کريمي حرف ميزدند در حالي که همه چيز را ميدانستم. شما گفتيد که علي کريمي از همه آنها صاف و روراستتر است و حداقل ظاهر و باطنش يکي است... همينطور يک خاطره از علي کريمي دارم. در مقطعي که پرسپوليس با مربيگري شما خوب نتيجه نميگرفت و چند باخت پيدرپي آورده بوديد، بر حسب اتفاق در محوطه بيروني هتل آزادي به علي کريمي برخورد کردم. علي کريمي در استيلآذين توپ ميزد. جلو رفتم و به او پيشنهاد دادم دسته گلي بخرد و سر تمرين پرسپوليس برود تا به علي دايي و تيم محبوبش روحيه بدهد. آن روز علي کريمي مکثي کرد و گفت که اگر بخواهد اين کار را بکند، رسانهها رهايش نخواهند کرد. حتي رو به من کرد و گفت خود شما خبرنگاران هزار تا قصه درست ميکنيد و...
خدا را شکر ميکنم و وجدانم راحت است که در اين چند سال حضور در فوتبال هيچ دعوايي را شروع نکردم. هرگز نشد پشتسر کسي حرف بزنم و همين اخلاق را هم ميپسنديدم. آغازکننده هيچ چالشي نبودم. اين بحث قهر و آشتي را هم شما ژورناليستها راه انداختيد!
آقاي دايي به ما چه ارتباط دارد؟ چند تا هنرپيشه اعلام کردند که قصد دارند در جام ستارگان شما و علي کريمي را آشتي بدهند!
در زندگي و فوتبال چيزهاي مهمتر از قهر و آشتي ما دو نفر هم وجود دارد!
جالب است. اتفاقاً عين همين حرف را علي کريمي به ما زد.
گفتم که من شروعکننده هيچ دعوايي نبودم. آخرين بار هم در يک برنامه ورزشي صحبتهاي يک نفر عليه ديگري پخش شد تا آن اتفاقات بيفتد. متأسفانه من نميدانم هدف شما (اشاره به نگارنده ميکند) از مطرح کردن اين سؤالات چيست؟ باور کنيد دامن زدن به اين قهر و آشتيها وقت تلف کردن است و خندهدار! يک زماني ما دو نفر همبازي بوديم، تمام شد و رفت. حالا ممکن است اختلاف نظر داشته باشيم. دليل ندارد که همه با هم صميمي باشند. مگر خود شما با همه همکارانتان صميمي هستيد؟ طبيعي است که اينچنين نباشد.
منظورتان از خندهدار بودن بحث قهر آشتي چيست؟
آخر مگر فيلم هندي است؟ يعني چه که ما دو نفر هر روز آشتي کنيم؟ شما به آرشيو روزنامهها يا تلويزيون مراجعه کنيد، يک بار هم نخواهيد ديد که من آغاز کننده دعوا بوده باشم. هرگز به کسي توهين نکردم و همه نيز از ديد من محترم هستند البته تا زماني که بياحترامي نبينم. به عبارت بهتر بايد بگويم هرکس احترام بگذارد، احترام ميبيند و همان طور که گفتم همه برايم محترم هستند مگر خلاف آن ثابت شود.
بگذريم، پرسپوليسيترين آدمي که در زندگي ديدهايد، چه کسي بوده است؟
(بعد از کمي مکث و فکر کردن) خيليها هستند که زندگيشان پرسپوليس است اما به اعتقاد من محمد يوسفي يکي از دوستانم که در دبي زندگي ميکند، پرسپوليسيترين آدم دنياست!
شايد کمي کليشهاي باشد اما در پايان ميخواهيم تيم منتخب تاريخ فوتبال ايران از نگاه علي دايي را بپرسيم.
ببخشيد نميتوانم به اين سؤال پاسخ بدهم. به هر حال من فوتبالهاي قبل از انقلاب و قبلتر را به خاطر ندارم و اگر اسمي از کسي ببرم، قطعاً در حق ديگران اجحاف ميشود. به همين دليل بهتر است شما هم از خير اين سؤال بگذريد! (در همين لحظه نورا دخترش که در طول مصاحبه کنارمان حضور داشت را بغل کرده و از ما خداحافظي ميکند.)
يادت ميآيد تو برف مجبورم ميکردي تمرين کنم؟!
مهرداد ميناوند يکي از معدود فوتباليستهاي ايراني است که سابقه بازي در ليگ قهرمانان اروپا را دارد. او که در سالهاي حضورش در اتريش و تيم فوتبال اشتروم گراتس موفق شد در اين ليگ معتبر اروپايي بازي کند، بدون هماهنگي قبلي راهي تمرين صباي قم شد تا با اسطوره فوتبال ايران و آقاي گل جهان ديداري تازه کند اما اين حضور يک اتفاق جالب به همراه داشت و او ژلکو مياچ، مربي سابقش در تيمملي در زمان توميسلاو ايويچ را هم ديد. البته مياچ، ميناوندي که نسبت به زمان بازياش تغييرات زيادي در ظاهر و رفتار داشته را نشناخت که طبيعي بود. مهرداد هم مجبور شد براي اينکه مربي سابقش او را بشناسد، آدرس بدهد و بگويد: «من زمان اوسيم در تيم اشتروم گراتس بازي ميکردم و تو هم مربيام در زمان ايويچ بودي، يادت ميآيد من را تو برف در اردوي تيمملي تمرين ميدادي؟» مياچ هم که بعيد به نظر ميرسيد يادش آمده باشد فقط سري به علامت تأييد تکان ميداد و ميخنديد... مياچ در ادامه از شاگرد سابقش پرسيد در فوتبال هستي؟ که ميناوند پاسخ داد: «بله تو فوتبال هستم. البته کمي دير شروع کردم و پارسال در ليگ دو بودم. امسال انشاءا... در ليگ يک ادامه ميدهم و ميروم جلو!» ميناوند که حسابي از ديدن مربي پيشين خود خوشحال شده بود، تأکيد کرد آن زمان يکي از بهترين دوران زندگياش بود و روزهاي خوبي را با مياچ، ايويچ و در ادامه اوسيم (سرمربي اشتروم گراتس) سپري کرده بود.