قانون سرباز - فوتبالیست، از بیعدالتی تا اجرای عدالت
ايسنا/ سرباز شدن فوتباليستهاي جوان از آن دست مشکلاتي است که کليد حلش در دست يک نهاد نيست، به نظر ميرسد براي حل اين موضوع فدراسيون فوتبال بايد نهادهاي نظامي و قانونگذار را مجاب کند که در قانون سرباز-فوتباليستها بازنگري صورت گيرد. يکي از مسائلي که در فوتبال ايران بايد مورد توجه بسيار زياد قرار گيرد و نقاط ضعف بيشمارش برطرف شود، موضوع سرباز- فوتباليستها است، افرادي که به دليل سرباز شدن، ناچار ميشوند فوتبالشان را در يک تيم نظامي دنبال کنند تا مجبور نباشند براي انجام خدمت سربازي راهي پادگانها شوند. به اين مساله از چند جهت ميشود نگريست: يک - زاويه نخست از آن کساني است که اساسا مخالف اين طرح هستند و ميگويند چرا فوتباليستها بايد از چنين امکاني برخوردار باشند و چرا نبايد مانند هر جوان ديگري خدمت سربازيشان را در پادگانها و يگانهاي نظامي بگذرانند؟ اين افراد قائل به نوعي بيعدالتي هستند و معتقدند که با اين کار، در حق ساير جوانها که در بينشان تحصيلکردهها و متخصصان هم يافت ميشوند، اجحاف ميشود. مخالفان اين افراد اما ميگويند که سود اين کار بسيار بيشتر از ضرر آن است. موافقان طرح سرباز-فوتباليستها معتقدند که تداوم حضور فوتباليستهاي با استعداد در فوتبال به ايجاد حس رضايتمندي در بين جوانان کمک ميکند و باعث ميشود که آنها با ديدن بازي فوتباليستها روحيه خوبي پيدا کنند و به اين ترتيب از پتانسيل بالاي ورزش فوتبال ميشود بخشي از اوقات فراغت جوانان را با تفريحي سالم پر کرد و در ضمن بار رواني مثبتي از اين طريق به جامعه تزريق کرد. راه انجام اين کار را هم حضور فوتباليستهاي مشمول خدمت در تيمهاي نظامي ميدانند. دو - دومين زاويه نگاه به مساله متعلق به کساني است که نظرشان با دسته اول، کاملا مخالف است و از پايه و اساس با سرباز شدن فوتباليستها يا دست کم رفتنشان به تيمهاي نظامي مخالفاند. اين دسته اعتقاد دارند که نبايد حاصل تلاش و هزينه يک باشگاه را - آن هم وقتي به سن 18 سالگي ميرسند و ميتوانند بهترين بازده را براي تيم خود داشته باشند – در اوج توانايي به تيم ديگري فرستاد. در طول سالهاي اخير بارها اين مساله مورد انتقاد تيمهاي بازيکنسازي مانند ذوبآهن قرار گرفته است. اين باشگاهها سالها روي يک بازيکن سرمايهگذاري ميکنند تا بتوانند در آينده از او بهره ببرند اما وقتي موعد بهرهبرداري از آنها ميرسد، بازيکنان به حکم قانون وظيفه عمومي به تيمهاي نظامي ميروند و بعد از دو سال، با قراردادي بالاتر به تيمهاي ديگر ميروند و دست باشگاه سازنده از هرگونه سودي کوتاه ميماند. موافقان اين نظر، اميدوارند که سازمان نظام وظيفه شرايط بهتري براي فوتباليستها فراهم کند و حتي آنهايي را که داراي توانايي بالا هستند، از خدمت معاف کند. سه – سومين دسته افرادي هستند که نظري ميانه دارند. آنها معتقدند فوتباليستها هم بايد مثل هر جوان ديگري به سربازي بروند اما طبق همان قاعدهاي که از سربازان ير اساس تخصصشان استفاده ميشود، فوتباليستها هم بايد به تيمهاي نظامي بروند تا به فوتبالشان آسيبي وارد نشود اما اين کار بايد به صورت عادلانه انجام شود. در شرايطي که فوتبال ايران – حداقل از روي اسم – حرفهاي شده است و تيمها براي در اختيار گرفتن ستارههاي ليگ بايد پولهاي زيادي خرج کنند، يک تيم ليگ برتري با استفاده از قدرتي که به واسطه نهاد نظامي بالادستياش دارد، بازيکنان تراز اولي را که سرباز ميشوند به خدمت ميگيرد. قبل از آن هم در حالي که چند تيم نظامي ديگر مانند ملوان و فجرسپاسي در ليگ برتر بودند، باز هم بازيکنان بهتر و قويتر راهي اين تيم خاص ميشدند و حتي از پرداخت رقمهايي به عنوان دستمزد به آن بازيکنان اخباري به گوش ميرسيد. بختيار رحماني زماني که در تراکتورسازي، سرباز بود از پرداخت «400-500 ميليون تومان» به يکي از بازيکن-سربازهاي آن تيم خبر داده بود. آيا پرداخت پولي هنگفت به بازيکني که قرار است براي گذراندن خدمت سربازي به تيمي برود، قانوني است؟ آيا اين کار شائبه برانگيز نيست؟ آيا ساير تيمهاي نظامي ليگ برتر در آن زمان حق نداشتند تصور کنند که تيم تبريزي با اين کار، سرباز-فوتباليست مطرح را به سمت خود سوق داده است؟ عقيده دسته سوم بر اين پايه استوار است که اگر قرار است هر سال بازيکناني به جرگه سربازان اضافه شوند، سهميه اين کار در اختيار نهادي مثل فدراسيون فوتبال داده شود تا طبق يک قاعده و بر اساس عدالت بين تيمهاي نظامي تقسيم شود نه اين که اين قانون يک تيم را تقويت و تيمي ديگر را با مشکل روبهرو کند. ضمن اين که برخي شايعات هم درباره دخالت يک دلال در تصميم چند بازيکن براي سرباز شدن و پيوستن به يک تيم نظامي مطرح شده که اگر واقعيت داشته باشد، بايد به حال فوتبال ايران و نظام وظيفه، هر دو گريست. مبحث سرباز-قهرمان در فوتبال ايران قبلا هم جنجالآفرين بوده است، زماني که چند فوتباليست به دليل آشکار شدن تقلبشان در کسب معافيت از خدمت، مورد محروميت قرار گرفتند، سازمان نظام وظيفه آنها را مجبور کرد که به تيمهاي نظامي بروند. در همان زمان، کارلوس کيروش برخي از اين بازيکنان را به تيم ملي دعوت کرد اما چون به آنها اجازه خروج از کشور داده نميشد، سرمربي تيم ملي نتوانست از حضورشان بهره ببرد. در همان ايام، بازيکن-سربازهاي ممنوعالخروج با تيم باشگاهي خود در ليگ قهرمانان آسيا بازي کردند و با تيم خود به کشورهاي ديگر سفر کردند. در مجموع به نظر ميرسد بايد براي حل و فصل اينگونه مشکلات، بين فدراسيون فوتبال و نهادهاي نظامي بالادستي مانند ستاد کل نيروهاي مسلح و سازمان وظيفه عمومي تعامل درستي شکل بگيرد. البته اخيرا مهدي تاج بعد از جلسهاي که با سردار باقري، رئيس ستاد کل نيروهاي مسلح داشته از موافقت او براي بازبيني در قوانيني سرباز-فوتباليستها خبر داده بود. موضوعي که سردار باران چشمه نيز درباره آن گفته که هيچ طرح مکتوبي تاکنون براي اصلاح رويه سابق سرباز - فوتباليست ارائه نشده است. اميد است که با تعامل ميان فدراسيون فوتبال و ستاد کل نيروهاي مسلح يک بار براي هميشه اين موضوع اصلاح و مشکلات کنوني نيز رفع شود تا همه تيمها - حتي با وجود پيش شرط هايي - بتوانند از عوايد فوتباليستهاي سرباز بهره ببرند.