وقتی فوتبال هم شرمنده میشود
آخرين خبر/ به آخرين روزهاي رقابتهاي باشگاهي در قاره سبز نزديک ميشويم و با بسته شدن پرونده اين رقابتها، دنياي فوتبال خود را براي شروع بزرگترين تورنمنت در روسيه مهيا خواهد کرد. در سالهاي گذشته در چنين مقطعي از فصل همواره شاهد خداحافظي تعدادي از اسطورههاي دنياي فوتبال بودهايم. مالديني از ميلان، توتي از رم، ژاوي از بارسا، لمپارد از چلسي، گيگز از منيونايتد، فيليپ لام از بايرن و اين داستان همچنان ادامه دارد. اين فصل هم هواداران تيمهاي بزرگ اروپايي به ناچار با چشماني اشکبار از اسطورههاي خود خداحافظي ميکنند. در اين گزارش نگاهي خواهيم داشت به خداحافظيهاي تلخ فوتبال اروپا در فصلي که رو به اتمام است. جيان لوئيجي بوفون يوونتوس که پيش از اين توانسته بود عنوان قهرماني خود را در ليگ ايتاليا قطعي کند در ورزشگاه خانگي خود از هلاس ورونا پذيرايي کرد و توانست با نتيجه ۲ - يک به پيروزي برسد تا با ۹۵ امتياز فصل را به پايان برساند. اين ديدار آخرين بازي بوفون با پيراهن يوونتوس بود و در دقيقه ۶۳ تعويض شد تا در ميان تشويق و اندوه هواداران يووه براي هميشه از اين تيم خداحافظي کند. 6111 روز پر از شور و اشتياق ناب؛ از لذت بردن، گريه کردن و از شکستها و پيروزيها. داستان 17 ساله بوفون و يوونتوس سرانجام در اين فصل به اتمام رسيد. در اين 17 سال ستارگاني مثل ليليان تورام، فابيو کاناوارو، جانلوکا زامبروتا، آندرا پيرلو، الساندرو دلپيرو، پاول ندود و زلاتان ايبراهيموويچ به تورين آمدند و رفتند اما بوفون نام ماندگاري بود که به تاريخ يک تيم و يک شهر گره خورده بود. بوفون در تابستان 2001 گرانقيمتترين دروازهبان تاريخ شد و يوونتوس با 50 ميليون يورو او را از پارما خريد. بوفون طي اولين فصل حضورش در بينکونري، اسکودتو را برد. 11 قهرماني در سري آ، 4 قهرماني کوپا ايتاليا، 5 قهرماني سوپرکاپ ايتاليا و يک قهرماني در جام جهاني تنها بخشي از افتخارات اسطوره فوتبال ايتالياست. آدام ديگبي، نويسنده کتاب تاريخ سياه و سفيد ميگويد: «زماني که يکي از هواداران فوتبال از من پرسيد جيجي بوفون براي يوونتوس چه معنايي دارد؟ من خيلي ساده فقط در يک کلمه گفتم همه چيز.» آندرس اينيستا در همان روزهايي که ريوالدو و کلايورت داشتند با آن لباس نوستالژيک 1999 بارسلونا در نيوکمپ جادو ميکردند، يک نفر با همان لباس- ولي چند سايز کوچکتر- بازوبند کاپيتاني بسته بود و شروع کرده بود به نوشتن تاريخ خودش و بارسا! خيلي طول نکشيد که آندرس يکي از مهرههاي کليدي بارسا شد و زير نظر رايکارد طعم قهرماني چمپيونزليگ را چشيد. يک سال بعد صاحب پيراهن شماره 8 شد و پروازش را شروع کرد. فقط يک سال کافي بود تا اينيستا و دوستانش نشان بدهند به رهبري پپ چه تيم قدرتمندي هستند. اينيستا با انريکه به يک سهگانه ديگر رسيد. ويترين افتخارات او ديگر حسابي شلوغ شده بود اما ذرهاي از انگيزه اين بازيکن کم نميشد. بياعتنا به موهاي سفيد صورتش، اينيستا همچنان چشمنوازترين بازيها را به نمايش ميگذارد و هنوز هم بهترين هافبک بارساست. شايد به خاطر همين است که خداحافظياش با بارسا اينقدر عجيب به نظر ميآيد. شرمندگي فوتبال چند روز پيش نشريه فرانتس فوتبال از اينيستا بابت اينکه هرگز برنده توپ طلا نشده عذرخواهي کرد. توپ طلا از اينيستا عذرخواهي ميکند، در مادريد- در دل دشمن!- به احترامش ميايستند و دست ميزنند. اي کاش فرانتس فوتبال يا بهتر است بگوييم خود فوتبال از بوفون هم عذرخواهي ميکرد. توپ طلا ميتوانست بهترين پاداش براي گلري باشد که در دوران ورزشي خود به همه چيز دست يافت؛ توپ طلايي که سال 2006 نيز ميتوانست به وي برسد اما نصيب کاناوارو شد.