آخرين خبر/ جام بيستويکم براي فرعون مصري به يک 90 دقيقه کمفروغ ختم شد که با کابوس مصدوميت در فينال ليگ قهرمانان زير چرخهاي بيرحم راموس شروع شد و با قبول شکست مقابل روسيه و حذف از تورنمنت همراه بود. محمد صلاح، ستاره اوجگرفته آسمان مصر که با گل دقيقه 94 از روي نقطه پنالتي مقابل کنگو به اسطوره سرزمين فراعنه تبديل شد، در باشگاه ليورپول و زير نظر يورگن کلوپ به سطحي از آمادگي رسيد تا همه نه تنها به درخشش او در جام جهاني بلکه به پايان دادن به سلطه 10 ساله مسي و رونالدو و تصاحب توپ طلاي جهان اميدوار شدند؛ اميدي که از سوي هواداران پسر مو فرفري مصري کمي جاهطلبانه و زيادهخواهانه بود. صلاح در فصلي که فوتبال جهان گذراند ستاره بود اما بيترديد کهکشاني نبود؛ مولفهاي که براي پشت سر گذاشتن فوق کهکشانيهاي دنياي فوتبال (مسي و رونالدو) نياز بود. محمد خلاق بود اما نه آنقدر شبيه مسي که به گفته آرسن ونگر توپ به پايش چسبيده باشد و جاذبه زمين را تعريف کرده باشد. صلاح ماشين گلزني بود اما نه آنقدر با تداوم بالا که به کريس رونالدو تبديل شود. فرعون، فرعون بود. نه يک کلمه بيشتر و نه يک کلمه کمتر. صلاح ستارهاي بود که با عملکرد تحسينبرانگيزش در طول فصل هواداران مسي و رونالدو را نگران کرد اما براي چنگ انداختن به آسمان اين فرازمينيها به چيزهايي بيش از اين نياز داشت. موصلاح به زمان نياز داشت. چيزي که فرازمينيها براي رسيدن به اين جايگاه آن را سپري کردند. مسي با درخشش در جام جهاني جوانان و ورود پلهپله به ترکيب اصلي بارسا در لاماسيا و رونالدو با مشق موفقيت زير نظر فرگوسن و در کنار بزرگاني چون فيگو، کاستا، دکو. پسر مسلمان سرزمين فراعنه نه تنها در تيم ملي فوتبال کشورش تجربه بازي کنار بزرگان را براي فرا گرفتن بزرگي نداشت بلکه در باشگاهش هم بعد از گذراندن دوران پرفراز و نشيب از بازل و چلسي گرفته تا فيورنتينا و رم دست آخر به ايستگاه شانس، يعني آنفيلد رسيد. صلاح فقط يک سال در آنفيلد توپ زد و اين کافي نبود. صلاح در جام بيستويکم براي شگفتيسازي مصريها، نه عصاي موسي داشت و نه يد بيضا. او چهرهاي فوتوژنيک و اميدوارکننده براي هوادارانش داشت و يک دنيا بيتجربگي.
بازار