حدادی: با کمر درد طلای بازیهای آسیایی را گرفتم
خبر ورزشي/ پرتابگر طلايي ديسک آسيا گفت: ما عوضي و اشتباهي مدال گرفتيم، چون قرار بود نفرات ديگري مدال بگيرند و اينها گرفتند. پرتابگر طلايي ديسک آسيا، از حالا دلش براي المپيک مثل سير و سرکه ميجوشد. او که با چهارمين مدال طلاي بازيهاي آسيايي پرافتخارترين دووميدانيکار آسيا محسوب ميشود، براي اينکه اين روزها دل پري دارد. او حرفهاي نگفته زياد دارد، اما ترجيح ميدهد، بگذرد. بگذرد تا دور از حاشيه باشد. مرد طلايي دووميداني حالا مهمترين دغدغه اش المپيک ۲۰۲۰ است و طلايي که از آن طلب دارد. بابت همين همه حرفهايش را هفته پيش به وزير زد تا خيالش بابت تمرين، مربي و قول مدالي که داده، راحت شود. *اين روزها استراحت ميکني؟ نه. هفتهاي سه جلسه ميدوم فعلاً، چون نميتوانم استراحت کامل کنم. اگر استراحت کامل کنم بعدش نميتوانم درست شروع کنم. *از مک براي اين روزها برنامه داري؟ برنامه که نه، چون ديگر با او قرارداد ندارم. خودم تمرين ميکنم. * مک دوباره تمديد ميکند؟ مک تقريباً يک ماه و نيم قبل از بازيهاي آسيايي به فدراسيون ايميل زد که تکليفش را مشخص کنند، اما از فدراسيون جوابي نگرفت. خيلي هم ناراحت شد، چون دو، سه بار ايميل زده بود. اصلاً کار حرفهاي نبود. هيچ جاي دنيا حتي در ايران چنين کاري نميکنند. خيلي بايد غيرورزشي باشي که اين کار را بکني. اينکه بهترين مربي دنيا را آورديد خيلي بيشتر از اين بايد حواستان باشد، اما وقتي جواب ايميلش را ندادند و صحبتي با او نکردند، او هم رفت. * پس وضعيت براي المپيک چطور ميشود؟ نميدانم. متأسفانه فدراسيون فعلي خيلي دو دوتا چهارتا ميکند. اين کار درست است، اما در ورزش نه. *براي ستارهها اين کارها جواب نميدهد. بله. اينکه بگوييد دو ماه از اينجا ميزنم که ۱۴ هزار دلار ندهم و بعد با او تماس ميگيرم يه جورهايي کارهاي بانکي است نه ورزشي، اما من با آقاي وزير و داورزني و شهنازي صحبت کردم. با صالحياميري هم صحبت ميکنم تا براي المپيک کارهايم جدا شود و وزارت و کميته المپيک کارها را پيگيري کند. چراکه فدراسيون توانايي هدايت کارهاي يک ورزشکار شانس مدال را ندارد و نميتواند کارهايش را هندل کند. ديد وزير هم راجع به اين قضيه مثبت بود. چون من هم مشکل ويزا دارم، هم بليت و هماهنگي. متأسفانه هماهنگي درست انجام نميشود يادتان است اردوي کيش به چه شکل بود. بعد همه جا مينشينند و ميگويند ما هزينه کرديم. کيهاني، رئيس فدراسيون کاري براي من نکرده، هيچ کاري. کميته المپيک و وزارت ورزش خيلي کمک کردند، اما کيهاني نه، اما هرجا مينشيند ميگويد هزينه کردها م. هزينه اردو که همه فدراسيونها هم دارند و براي ورزشکار شانس مدال بايد هزينه شود، اين خرج که در جيب من نميرود. هزينه مربي و اردو است. در همه ۲۰ سالي که ورزشکار حرفهاي هستم، فدراسيون هزينه کرده و خدا را شکر هميشه دست پر برگشتهام به جز پکن که مصدوم بودم و ريو که اتفاقاتي افتاد. حالا هم با چهارمين مدال طلا پرافتخارترين ورزشکار بازيهاي آسيايي شدم، که افتخار بزرگي است. *براي مدال المپيک بايد از حالا شروع کني؟ دقيقاً. فکرهاي کوچک براي آدمهاي کوچک است. اينکه شما بگوييد دو ماه حقوق ندهيم و فلاني را سر کار بگذارم و... درست نيست. من بدنم جوري است که به خاطر تمرينها هر روز بايد ماساژ بگيرم. اگر يک روز ماساژ نگيرم و تمرين کنم آسيب ميبينم. حالا هم همه بدنم گرفته است، اما گفتند ماساژور نبايد داشته باشي. در حالي که بدنم سنگين است و تمرينهاي خيلي سختي انجام ميدهم بايد خون در پاهايم جريان داشته باشد تا عضلاتم نگيرد که متأسفانه کسي به فکر نيست. *انگار مديران هم بايد علم داشته باشند مثلاً اگر بدانند چه کارهايي براي ورزشکار خوب است انجام ميدهد. من فکر ميکنم ارزش مدال خيلي بيشتر از هزينه است. يک فوتباليست ۲ ميليارد ميگيرد، بعد نميگويند که در ۵ سال اخير چقدر هزينه شده. من تا پارسال مربي نداشتم و اختصاصي با حسين توکلي تمرين ميکردم. بعد ۶ ماه هزينه را ميبينند. بعد در اين وضع بد اقتصادي مردم ميبينند و ميگويند چقدر خرج ميکنيد و چقدر درآمد داريد؟ مسئولان جوري حرف ميزنند که عجيب است. بابا شما اگر ميخواهيد جلوي خرج را بگيريد ورزشکار را نفرستيد خارج که ورودي نياورند و مدال نگيرند. فکر ميکنم دليل اصلي اينکه دووميداني در بازيهاي آسيايي زياد مدال نگرفت، خود رئيس فدراسيون بود. چون علي ثمري بايد مدال ميگرفت. او در قهرماني آسيا مدال گرفت، اما مربي اش را عوض کردند. اتفاقاً ما ميتوانستيم ۵، ۶ مدال بگيريم که نشد. دووميداني پتانسيل زيادي دارد. من به وزير گفتم ما ميتوانيم ۴ طلا در پرتابها بگيريم. بايد بلد باشيم کار کنيم. نه اينکه ورزشکار را بفرستيم فلان کشور که مربي را نشناسيم. اين يعني علمش را هم نداريم. مثلاً من احسان حدادي رئيس فدراسيون بود، ميدانست کدام مربي با کدام ورزشکار کار کند. نه که بگوييم فلاني تو برو لهستان با مربياي که نميشناسي کار کن و فلاني تو با بهترين مربي دنيا کار کن. اصلاً کي گفته مربي قهرمان دنيا ميتواند ورزشکار خوبي تحويل دهد؟ شايد يک مربي سطح پايينتر بهتر به پيشرفت ورزشکار کمک کند. *قضيه اينکه کسي به استقبال تو نيامد چي بود؟ درست است کسي خبر نداشته؟ فدراسيون از ۵ روز قبل که برايم بليت گرفته بود، ميدانست من چه روزي ميآيم. هيچ بهانهاي ندارند. من کمرم درد گرفت و نرفتم جام بين قارهاي و آنها ميدانستند من جمعه صبح به تهران ميآيم، اما نيامدند استقبال. ميدانستند و نيامدند اصلاً هم برايم مهم نيست. * تو چهارمين مدال طلاي بازيهاي آسيايي را گرفتي. خوشحالي؟ من خيلي از رکوردم راضي نيستم. رکوردهاي تمرينيام خيلي خوب بود. حرکات وزنهبرداريام هم خوب بود که متأسفانه دو هفته قبل از بازيهاي آسيايي کمرم در حرکت دو ضرب وزنهبرداري گرفت. باد بود، حرکت زدم و نشستم، موقع وزنه زدن کمرم گرفت. در بازيهاي آسيايي ميدانستم طلا ميگيرم، اما دوست داشتم بالاي ۶۷، ۶۸ متر پرتاب کنم. با قرص و بستن کمر آمدم، اما نميتوانستم بچرخم که ۶۶ متر پرتاب کردم. دوست هم نداشتم فينال دايموند ليگ بروم، اما بعد از مراسم مدال يک ضرب رفتم فرودگاه و در فرودگاه دوش گرفتم. ۲۰ ساعت پرواز داشتم و رسيدم بلژيک ديدم قشنگ کمرم گرفت، اما باز هم ۶۳ انداختم. جام بين قارهاي را گفتم با آمپول و اينها شرکت کنم، اما وقتي خوب نشد مربيام گفت: شرکت نکن و با اينکه خيلي دوست داشتم، نرفتم. *بابت مصدوميت کمرت داد ميزدي؟ من فشار زيادي تحمل کردم. به خاطر اينکه تا قبل از مسابقه مدام همه ميگفتند حدادي يکي از طلاييهاي کاروان ايران در جاکارتاست، چون ديده بودم بچههايي مثل يوسف کرمي و خيلي قهرمانان ديگر که وقتي رويشان زوم ميکنند و در المپيک مدال نگرفته بودند. من هم ميترسيدم و مدام با خودم فکر ميکردم نکند سه پرتابم خطا شود. به خاطر همين فشارها و البته درد کمرم خيلي داد ميزدم. طوري که صدايم بعد از مسابقه گرفته بود و گلويم ميسوخت. البته بعداز پرتاب اول کمي حالم بهتر شد. * بازيهاي آسيايي رقباي قدري نداشتي. اکثر پرتابگران نيستند. يک هندي بود که رفت و محمد صميمي هم که نيست. * پرتاب ديسک آسيا افت نکرده؟ نه همين بوده ديگر. قديم يک قطري بود ۶۲ ميانداخت يک هندي ۶۳ و الان ۶۰ مياندازند. *انگار آسيا ديگر به درد تو نميخورد. بالاخره بازيهاي آسيايي براي همه کشورهاي آسيايي مهم است. ولي اميدوارم به زودي با راهاندازي کمپ پرتابها در کيش شرايط بهتر شود. دنبال راهاندازي کمپ آموزشي پرتابيها هستم. پرتابگران عراقي، کويتي و مالزيايي که دوم تا چهارم شدند، خيلي دوست دارند کنار ما تمرين کنند. خيلي هم پيگير هستند. با راهاندازي اين کمپ سطح پرتاب ديسک آسيا بالا ميرود. * از کي کارهايش شروع ميشود؟ اگر کارهايش شروع شود، چيزي حدود ۶ ماه راهاندازي ميشود. دو، سه زمين فوتبال کنار هم ميخواهيم با فنس و سالن بدنسازي. همه طرحهايش را بررسي کرديم. هزينه اش هم خيلي زياد نيست. اسپانسرش را هم پيدا کردم و مشکلي از اين بابت نيست. * اسپانسر داري؟ اسپانسر نه. يک شرکتي که وسايل دووميداني را تهيه ميکند، قول همکاري داده. اگر اين اتفاق بيفتد، فکر ميکنم ارز وارد مملکت ميشود، چون همه پرتابگران اروپايي به آفريقا ميروند، اما اگر اين اتفاق بيفتد به کيش ميآيند، هم ارز وارد کشور ميشود و هم براي دووميداني ما خيلي خوب است. * بعد از تو پرتاب ديسکي نداريم؟ نه متأسفانه. يک جاهايي فدراسيونيها ميگويند بعد از حدادي داريم، اما در بازيهاي آسيايي ديديد چه اتفاقي افتاد. چقدر اختلاف بود. من در المپيک با ۹ سانت اختلاف دوم شدم، اما اينجا نفر دوم ۵ متر کمتر از من داشت. *واقعاً پشتوانه نداريم. اينها بايد کار شود که نشده. فقط صحبت کرديم. اگر کار کرده بوديم الان بايد حداقل ۵ جوان داشتيم که ديسک را بالاي ۶۲، ۶۳ ميانداخت. ولي دورههاي قبلي خوب کار ميشد. در بازيهاي آسيايي ۵ مدال ميرفتيم. اميدوارم يک اتفاق خوب در دووميداني بيفتد. آن ورزش اول المپيک است و اين همه مدال در آن توزيع ميشود. * از کي کار تمرينات جدي را شروع ميکني؟ انشاءالله دو ماه ديگر. * تا آن موقع استراحت ميکني؟ استراحت که نه. از يک ماه ديگر شروع ميکنم، اما تمرين درست را، چون قهرماني جهان مهرماه سال آينده است. چون از الان کار کميم تابستان کم ميآوريم و ميخواهم تمرينات زمستانيم تا ارديبهشت طول بکشد. چون ورودي مسابقات جهاني عوض شده است و شما بايد در مسابقات مختلف امتياز جمع کنيد. *اينجوري بهتر شده؟ فرقي ندارد. قبلاً ۶۵ ميانداختيم ولي الان يا بايد جزو ۳۲ نفر برتر باشيد و سه امتياز بياوريد که امسال من سوم بودم. در مسابقات معتبر مثل قهرماني کشور يا آسيا. دايموند ليگ امتيازهاي خوبي دارد، اما تورنمنتهاي کوچک امتياز کمي دارد. * در چند مسابقه بايد شرکت کني؟ - يک حدي دارد که به آن امتياز برسيد. مثلاً ۱۰۰۰ امتياز. تورنمنتهاي کوچک ۱۵ امتياز دارد. * از رقيبهاي جهانيات خبر داري؟ چند وقت پيش جام جهاني بود که نفرات اول و دوم و سوم به ترتيب ۶۴، ۶۶ و ۶۷ متر ميانداختند. سه رقيب قدر و ۶ رقيب خوب هستيم. يک جامائيکا و نيجريه و سويدي است. *وزير در جلسهاي که داشتي چه قولي به تو داد؟ من با آقاي وزير حرف زدم و گفتند انشاءالله کارهايت را انجام ميدهيم. گفتم مطمئن باشيد اگر شرايط ذهنيام خوب باشد و آرام باشم، ميتوانم در المپيک طلا بگيرم اگر تيمم کنارم باشد. حسين توکلي، مربيام و مک و بدنسازم. * کيهاني بعد از برگشت با تو صحبت کرده؟ خير. او را نه ديدم و نه تلفن کردند که تبريک بگويند. از وزير تبريک نشنيدم و معاونش داورزني و شهنازي، اما از رئيس فدراسيون نه. * اختلاف داريد با هم؟ نه من با کسي اختلاف ندارم. من براي مردمم بازي ميکنم نه شخص خاصي. به خاطر خودم و خوشحالي مردم و خوشحالم که لحظاتي شادشان کردم. * يک قضيهاي است و آن اين است که حالا گراني قيمت ارز کارت را براي مربي و اردوها سخت کرده است. چطور بايد درستش کنيد؟ من با وزير حرف زدم و گفتم شما دستور بدهيد ما همه در ايران تمرين ميکنم. دوست ندارم خارج بروم. اگر امکانات باشد همين جا تمرين ميکنم. از خدايم است. چون آن طرف تنهايي اذيتم ميکند و در غربت بد است. مردم هم ميگويند فلاني مدام اروپاست. نميدانند که سختي و زجر ميکشيم. در ساعت ۵:۳۰ شام ميخورم و ۷ و ۸ ميخوابم دوباره صبح از ۵ ميروم سر تمرين. اصلاً تفريح نميکنم. يک موزه لوور در فرانسه نرفتم، اما ما در ايران امکانات نداريم و مک هم اگر زياد به ايران بيايد اذيتش ميکنند بالاخره من هم شرايط اقتصادي کشور و مردم را درک ميکنم. فقط ميخواهم امکانات اوليه پرتابي فراهم باشد. ما در ايران هم مشکل داريم. مثلاً هتل ميرويم پولش را نميدهند يا بليت اشتباه ميگيرند. در ايرانش اينگونه مشکل داريم. سال پيش پليس در چمن ريخت که بياييد بيرون. در فدراسيونهاي قبلي اينگونه نبود که ويزاي اشتباه بگيرند و مشکلي نداشتيم. * سه مدال دووميداني در جاکارتا حد بضاعتمان بود؟ ما عوضي و اشتباهي مدال گرفتيم، چون قرار بود نفرات ديگري مدال بگيرند و اينها گرفتند. حسين کيهاني را ميدانستم ميگيرد و ميگفتم در بدترين شرايط سوم ميشود، چون پارسال طلا گرفت و رقيبهايش را ميشناخت. واقعاً خيلي خوب رفت و اميدوارم در آسيايي بعدي و المپيک هم تکرار کند. آقاي مرادي هم خوب رفت، اما در دو سرعت و پرتاب چکش هم بايد مدال ميگرفتيم.