هیس ضعیفکش!
بانک ورزش/ متاسفانه روحيه خشک طلبکاري در وجود خيلي از ما ايرانيها شکل گرفته و تثبيت شده است. البته که طلبکاري با مطالبهگري فرق دارد. مطالبهگري يعي تلاش براي گرفتن حقوق مشروع شهروندي که اتفاق بسيار خوبي است. آنچه ما را زجر ميدهد اما طلبکاري و پرخاشگري کور و بيمنطق است. انگار از زمين و زمان طلب داريم. مدام با اين توهم دست به گريبانيم که ديگران سهممان را خوردهاند و به حق واقعيمان در زندگي نرسيدهايم. در حالي که خيلي از ما کار واقعي براي کشورمان انجام نميدهيم و سود منطقي و متناسب به جامعه نميرسانيم، توقع داريم لاي پر قو باشيم و از بيشترين امتيازات بهره ببريم. اين روحيه همه جاي زندگي روزمره ما ديده ميشود، پس چرا فوتبالمان بايد مستثني باشد؟ به همين شادي گل زشت و بدخيم مرتضي تبريزي در بازي با العين امارات نگاه کنيد تا يک مصداق عالي از اين طرز تفکر را ببينيد. طرف در يک بازي تشريفاتي، به عنوان بازيکن حذفشده به يک تيم حذفشده ديگر گل زده و بعد حدود يک دقيقه انگشتش را روي دماغ نگه داشته تا يک علامت «هيس» مصرانه و دنبالهدار به مخاطبانش حواله بدهد. البته از ديروز بعضي دايههاي مهربانتر از مادر ماله دست گرفتهاند و ميگويند هدف مرتضي ساکت کردن تماشاگران العين بود! بچه گير آوردهايد؟ 200 نفر تماشاچي تيم 2 امتيازي العين که در شرايط عادي هم حال ندارند دماغشان را بالا بکشند، چه چيزي ممکن است به مرتضي تبريزي گفته باشند که او وسط زمين و با آن نگاه مجهول خاص دنبال آرام کردنشان باشد؟ لااقل آنقدر شجاعت داشته باشيد که مسووليت اتفاق رخ داده را بپذيريد. مرتضي تبريزي با قيمت بسيار بالا و در قامت يک سوپراستار به استقلال منتقل شد. جابهجايي او آنقدر حاشيه داشت که مديرعامل ذوبآهن تا همين يک ماه پيش دنبال حکم جلب اميرحسين فتحي بود. بعد اين آقا کلا 5 گل در ليگ هجدهم زده که بعضي از آنها خيلي سرنوشتساز بوده؛ مثل يکي از سه گل تيم به تراکتورسازي يا يکي از 4 گل تيم مقابل پيکان و استقلال خوزستان! زور آقاي ضعيفکش در آسيا هم فقط به العين اوت شده رسيد تا تنها بار غم را از حذف تشريفاتي آبيها کم کند، غافل از اينکه بابت اين شاهکار قرار است منتي به وزن «هيس» بر سر مردم بگذارد. حالا لابد تبريزي به گمان خودش هزينه 3 تا 4 ميلياردي انتقالش به استقلال را توجيه کرده و موقعيت را براي تسويهحساب با منتقدان مناسب ديده؛ کساني که انتظار داشتند خريدي چنين پرسروصدا و گرانقيمت حداقل در يکي از مصافهاي مهم با امثال پرسپوليس و سپاهان خودي نشان بدهد و کار را براي تيم در بياورد. تبريزي البته پارسال هم نشان داده بود بازيکن بازيهاي آسانتر است. از 13 گل پارسال او براي ذوبآهن، فقط 5 گل در دو بازي رفت و برگشت برابر استقلال خوزستان به ثمر رسيد. با اين همه، اصل موضوع چيز ديگري است. اصلا فرض کنيم مرتضي تبريزي کريستيانو رونالدو است؛ اما آيا واقعا واکنش او به مشتي انتقاد بايد چنين باشد؟ اين همه طلبکاري از کجا ميآيد؟ در فوتبال زيانبار ايران که دستش تا آرنج توي جيب ملت است، شما چه گلي به سر هوادار زديد که اينطور قيافه ميگيريد؟