برای مشاهده نسخه قدیمی وب سایت کلیک کنید
logo

پ مثل پدرخوانده!

منبع
نود
بروزرسانی
پ مثل پدرخوانده!
نود/ چهره‌هاي ليگ برتر در فصلي که گذشت چه کساني بودند؟ جولاي 2003 بازي رئال-منچستر، هت‌تريک رونالدوي برزيلي و حذف منچستريونايتد. اين بازي سرآغاز ورود يکي از بي‌ارتباط‌ترين افراد با فوتبال به فوتبال شد. رومن آبراموويچ، سرمايه دار روس با ديدن اين مسابقه به سرمايه گذاري در فوتبال علاقه مند شد و چندي بعد، باشگاه چلسي را از کن بيتس، مالک قبلي آن خريداري کرد. مگر مي‌شود اتفاقي در دنيا بيفتد و به ايران راه پيدا نکند؟ ورود ميلياردها به فوتبال هم بعد از انگليس و اروپا راهش را به ايران باز کرد و البته به ايرانيزه‌ترين شکل ممکن گسترش پيدا کرد. همزمان با آبراموويچ، برادران شفيع‌زاده باشگاه استقلال خوزستان را خريداري کردند. امروز و در سال 2019 که حرف از حضور ميلياردها مي‌زنيم آبراموويچ هنوز در راس باشگاه موفقش قرار دارد و از براداران شفيع‌زاده سال‌هاست خبري نداريم. بعد از اين دو برادر خيلي از ميلياردهاي ديگر ناپديد شدند و حالا دوران زنوزي است. انتظار نداشته باشيد در مورد زنوزي از بازي يا اتفاقي که او را به فوتبال علاقمند کرد صحبت کنيم يا نقل خاطره کنيم. هنوز هم مشخص نيست که زنوزي علاقه‌اي به فوتبال يا اطلاعي از آن داشته باشد که اگر داشت احتمالا مي‌دانست اداره دو تيم در يک ليگ با يک مالک محال است. اما در مورد تاريخ ورود او به تراکتورسازي مي‌شود صحبت کرد. خردادماه سال 97 بود که تراکتورسازي طي مزايده‌اي به محمدرضا زنوزي واگذار شد و او را تبديل به بزرگ‌ترين مالک خصوصي ايران کرد. زنوزي به فوتبال آمده بود تا اين تصور که تيم‌هاي خصوصي محکوم به فنا هستند را تغيير دهد. او براي ايجاد يک قانون جديد اما از همان راه قديمي رفت. خريد ستاره‌ها، ترکاندن بمب‌ها و رديف کردن اسم‌ها کار جديدي از زنوزي نبود. روش امتحان پس‌داده‌اي بود. در فوتبال ايران شايد با پول خيلي چيزها بشود بدست آورد اما تجربه نشان داده که جام جزو آن چيزها نيست. ورود زنوزي به فوتبال منطقي‌تر از همتايان ديگرش بود. گسترش فولاد او تيمي تقريبا حرفه‌اي بود با ورزشگاه و امکانات اختصاصي و شبيه تر از بقيه تيم‌ها به يک باشگاه حرفه‌اي. اما از آن جا که حرفه‌اي بودن در فوتبال ايران به اندازه کافي سروصدا به پا نمي‌کند و به عکس و فيلم و شهرت منجر نمي‌شود زنوزي هم قدم در راه هميشگي گذشت. سروصدا کردن و معروف شدن. تيم او نسبت به تيم‌هايي مانند استيل آذين سروشکل بهتري داشت. بيشتر شکل يک تيم بود و فقط از حضور چند بازيکن معروف کنار هم تشکيل نشده بود. همين مساله باعث شد تا آنها بتوانند تا بخشي از ليگ مسير را درست بروند و مدعي اصلي قهرماني شوند. برخي از اتفاقات غيرحرفه‌اي اما تراکتور تبريزي‌ها را از مسير خارج کرد. خريد بازيکن غيرحرفه‌اي و همچنين دخالت بدموقع و بدشکل در ماجراي فروزان اتفاقاتي بود که ضربه بزرگي به اين تيم زده و آنها را از مسير خارج کرد. تاريخ مي‌گويد که نمي‌شود اميدوار بود زنوزي، آبراموويچ فوتبال ما و تراکتورسازي هم چلسي باشد. آنها هم بعد از يک يا چند فصل ديگر به تاريخ مي‌پيوندند و از آنها يک نام و يک خاطره باقي مي‌ماند. خاطراتي که براي ميلياردر بعدي مثال زده مي‌شود تا او بداند آينده‌اش چه خواهد بود. پول عابربانک‌هاي ايراني شايد جام و افتخار نداشته باشد اما براي مدتي به جذاب‌تر شدن ليگ ما کمک مي‌کند. مثل ليگي که يک تيم با حضور مهدوي‌کيا و علي کريمي کنار هم داشت. يا تيم فعلي که مسعود شجاعي و دژاگه را به ايران کشاند. دستاورد نداشت اما حاشيه و جذابيت به ليگ اضافه کرد.

ما را در کانال تلگرامي «کانال ورزش» دنبال کنيد
اخبار بیشتر درباره
اخبار بیشتر درباره