جام جم/ پرده دوم استراماچوني را ديديم. هنر عصباني کردن مردان آرام در دست مديران باشگاهي در ايران است و بس. مردي که تا پيش از اين در فوتبال هيچ حاشيهاي نداشت در کمتر از يک ماه در ايران دو حاشيه بزرگ رقم زد. ابتدا طغيان عليه باشگاه به دليل برآورده نشدن خواستههايش و تهديد به ترک استقلال پيش از شروع فصل جديد و حالا خشم در نخستين نشست خبري تيم در آغاز ليگ. اما درد او ديگر مترجم نيست.
استراماچوني نشان داده که وقتي عصباني شود عواقب متعددي در انتظار باشگاه استقلال خواهد بود. حالا تصويري که از او در ذهن هواداران استقلال شکل گرفته عصبانيتي است که بعد از شکست تيمش مقابل ماشين سازي تبريز در هفته نخست ليگ برتر فوتبال ايران از خود نشان داد، گلايهاش از نداشتن مترجم و مردي که با چشمان وحشت زده و ظاهري کاملا مضطرب کنار او نشست تا حرفهايش را ترجمه کند و اکثر ترجمههايش هم اشتباه بود. واکنش استراماچوني را پس از اينکه متوجه شد چقدر حرفهايش اشتباه ترجمه شده را نمي دانيم اما قطعا بر نااميدي او افزوده است و باعث شده او تصميمات جديدي در ذهن خود آماده کند تا در صورت رخ دادن يک اتفاق غيرمنطقي ديگر آن را به همه بگويد. به هر حال نبود مترجم در کنار دست استراماچوني آن هم پس از پايان نخستين مسابقه ليگ برتر را هنوز کسي بر عهده نگرفته است، نه روابط عمومي و نه مديرعامل باشگاه. البته ديگر کسي دنبال تقصير نيست. آنچه که اهميت دارد اتفاقات پيش روي آبيهاي پايتخت خواهد بود. استراماچوني تا به حال دو بار طغيان کرده، يکي قبل از ليگ و يکي در هفته نخست. بار اول به دليل ديپورت شدن بازيکن مورد نظرِ خارجياش از فرودگاه بود و بار دوم به دليل نداشتن مترجم. بار سوم چه زماني طغيان ميکند؟ گويا طغيان کرده است و خبر نداريم! استراماچوني اکنون ناراحتتر از آن است که فکر کنيم قضيه هفته اول ليگ برتر و البته قبلتر از آن فراموش شده است. واقعيت اين است که حرف و حديثهاي جديدي به گوش ميرسد، حرف و حديثي که ممکن است استقلال را در همين هفتههاي ابتدايي ليگ زمينگير کند. به نظر ميرسد چه با استراماچوني و چه بدون او روزهاي سختي در انتظار استقلال است به خصوص اکنون که آبي پوشان نخستين مسابقه ليگ را با شکست پشت سر گذاشتند.
مصاحبه طوفاني آندرهآ
روزنامه گازتا دلو اسپور ايتاليا يکي از جنجاليترين روزنامههاي ورزشي شناخته ميشود و در کنار روزنامههايي چون توتو اسپورت، کوريره دلو اسپورت، گورين اسپورتيوو، گازتا دل سود و گازتا مودنا تيراژ بسيار بالايي دارد. اين روزنامه ايتاليايي پر است از خبرهاي حاشيهاي درباره بازيکنان فوتبال و زندگيهاي شخصي شان. ميزان حاشيه سازي گازتا دلو اسپور ايتاليا آنچنان بالاست که يکي از خانمان براندازترين روزنامههاي ايتاليايي قلمداد ميشود به حدي که اگر اشاره کند کمر يک فوتباليست و يا يک مربي را زير بار سنگيني از حاشيه و رسوايي خم ميکند. کافي است يک بازيکن به صورت سري و مخفيانه به يک کلوب شبانه برود اما از بداقبالياش عکسهاي او ثبت شود. آنگاه اين روزنامه ايتاليايي بدون اينکه کوچکترين رحمي به اين بازيکن بکند و بدون تار کردن صورت او فردايش اين عکسها را در صفحه نخست به چاپ ميرساند. اين فوتباليست بخت برگشته نيز تا مدتهاي طولاني از شر حواشي مربوط به اين اتفاق رهايي نخواهد داشت. اين روزنامه در تمام سالهاي اخير جنجالهاي فراواني در فوتبال ايتاليا رقم زده و داستانهاي زردي را منتشر کرده است. از ارتباط الکساندر پاتو بازيکن بزريلي با دختر برلوسکوني مالک سابق ميلان گرفته تا طلاق بوفون و اختلافات فرانچسکو توتي با همسرش و کلي داستان عامه پسند ديگر که البته گاهي اوقات با شکايتهاي سفت و سخت هم روبرو ميشود.
حالا اين روزنامه چه ارتباطي با استراماچوني دارد؟ ارتباطش اين است که خبرهاي عجيبي روز گذشته شنيديم. گفته ميشود آندرهآ استراماچوني گفت و گويي با اين روزنامه ايتاليايي انجام داده که در آن از شرايط بد خود در ايران، بينظميهاي شديد و موجود در باشگاه استقلال و پشيماني خود از پذيرفتن سرمربيگري اين تيم گفته و تاکيد کرده است تمايل زيادي دارد تا در نخستين فرصت از سرمربيگري آبيهاي پايتخت ايران استعفا بدهد و برود. بر اساس آخرين اطلاعات دريافتي گويا او ميخواهد خيلي زود يعني کمتر از 10 روز ايران را ترک کند. البته اين مصاحبه هنوز منتشر نشده است و نميدانيم که آيا اصلا چنين مصاحبهاي وجود خارجي دارد يا نه. اما منابع آگاه مي گويند استراماچوني عصبانيتر از آن است که حتي با عذرخواهي رسمي بالاترين مقام باشگاه استقلال از او بابت نداشتن مترجم در هفته نخست ليگ برتر همه چيز را فراموش کند و بدون ناراحتي و عصبانيت به استقبال هفتههاي برود. در واقع خبرهاي جديدي در راه است. استراماچوني در حالي که فقط يک هفته از ليگ برتر فوتبال ايران گذشته کاملا به تنگ آمده و ديگر نميخواهد شرايط موجود در باشگاه را تحمل کند. او به اطرافيانش هم گفته در صورت به وجود آمدن مشکل ديگري تاب نميآورد و به سرعت از ايران ميرود. شايد مصاحبه احتمالي او با روزنامه گازتا دلواسپور ايتاليا ضربه آخر او به ميخ باشد.
نکته ديگر اينکه حتي اگر مصاحبهاي هم با اين روزنامه ايتاليايي در کار نباشد باز هم نميتوان عصبانيت استراماچوني را تکذيب کرد. او عصباني است و ناراحت و البته نااميد. اينها را کنار هم قرار بدهيد متوجه ميشويد هر اتفاقي ميتواند بيفتد. طغيان يکباره و ترک ناگهاني باشگاه در اعتراض به بينظميهاي بيپايان باشگاه و سوءمديريتهاي شديد.
تغيير نامها
واقعيت در رابطه با مديران باشگاه استقلال در سالهاي همين بوده است: فقط نامها عوض ميشوند و گرنه عملکرد همان بوده است. اما بهتر است اميرحسين فتحي در رابطه با عملکرد خود حتي بيشتر هم فکر کند. از ماجراي ديپورت شدن ميلوويچ از فرودگاه به دليل نداشتن ويزا تا فقدان مترجم کنار دست استراماچوني در هفته نخست رقابتهاي ليگ برتر فوتبال ايران. تصور اينکه بعد از کنار رفتن استراماچوني چه دردسرهايي براي استقلال و مديرانش پديد ميآيد بسيار سخت خواهد بود و کشتي طوفان زده آبيها اينبار با دردسر جديدترين روبرو ميشود. به هر حال به نظر ميرسد طوفاني براي استقلال در راه باشد، طوفاني از طرف سينيور آندرهآ استراماچوني.
بازار