خذیراوی: مجازاتم این نبود که از فوتبال کنارم بگذارند
خبر ورزشي/ پيشکسوت باشگاه استقلال گفت: الان فتحي يک چيزي ميگويد و استراماچوني يک چيز. معلوم نيست کي به کي است. بگذارند استراماچوني کارش را بکند. مجاهد خذيراوي. از آن استعدادهاي ناب. هنوز بعد از سالها درباره اش با حسرت حرف ميزنند. ميگويند کاش او از فوتبال حذف نميشد. با مجاهد آرزوهاي بزرگي داشتيم که تمام آنها پرپر شد. خذيراوي اين روزها دور از فوتبال است. با او درباره آخرين وضعيتش و البته گذشتهها گفتوگويي داشتيم. *مجاهد همه را بيخبر گذاشتهاي. اين روزها کجا هستي و چه ميکني؟ متأسفانه پدر خانمم فوت شده و در اين چند روز درگير مراسم او بودهايم. *چرا؟ چه اتفاقي افتاد؟ به امامزاده داوود رفته بود براي زيارت. متأسفانه در حرم قلبش ميايستد و عمرش را به شما ميدهد. *خدا رحمتشان کند. ممنون. خدا رفتگان شما را هم بيامرزد. *مجاهد کلاً از فوتبال دور هستي؟ تا برج سه و چهار در ليگ دسته سه به عنوان مربي- بازيکن تيم پيشگامان تهران بودم. اين تيم هم در ليگ ماند. همراه با توکليان به اين تيم رفته بوديم. چند بازيکن اضافه کرديم که جواب گرفتيم. اما براي فصل جديد هنوز وضعيت مشخص نيست و منتظريم ببينيم چه اتفاقي ميافتد. *پس جايي مشغول نيستي. نه، فعلاً بيکارم و در فوتبال حضور ندارم. *نتايج استقلال را دنبال ميکني؟ بله، مگر ميشود يک استقلالي نتايج و اتفاقات استقلال را دنبال نکند؟ اين باشگاه زندگي ما بود و هست. *استقلال دوباره فصل را بد شروع کرد. الان شرايط تيم را چطور ميببيني؟ به اين استقلال اميدوار هستي؟ اگر شرايط خوب باشد و بگذارند که استراماچوني کار کند به نظر من استقلال موفق ميشود. من کلاً فوتبال ايتاليا را دوست دارم. به مربيان ايتاليايي هم علاقه دارم. آنها از لحاظ نظم تيمي عالي هستند. استراماچوني هم مربي خوبي است که به استقلال آمده و اگر بگذارند کار کند، به نظر من موفق ميشود. الان فتحي يک چيزي ميگويد و استراماچوني يک چيز. معلوم نيست کي به کي است. بگذارند استراماچوني کارش را بکند. فراموش نکنيد امسال استقلال چقدر تغييرات داشت. *منظورت جدايي بازيکنان است ديگر. بله، ۱۶ بازيکن از تيم رفتند. خيلي از آنها بازيکنان خوب و باتجربهاي بودند. من نميدانم چرا باشگاه يکي از اين بازيکنان باتجربه را نگه نداشت. شما بازيکناني مثل مهدي رحمتي، پژمان منتظري و خسرو حيدري را در اختيار داشتيد. اينها بازيکنان خوبي بودند و هر تيمي آرزو داشت چنين مهرههايي در اختيار داشته باشد. حداقل يکي از اين سه بازيکن را نگه ميداشتيد. به نظر من باشگاه در اين زمينه خوب عمل نکرد. بايد طوري برنامهريزي ميکردند که حداقل يکي از آنها بماند. موقعي عمل کردند که ديگر دير شده و اين بازيکنان رفته بودند. *فکر ميکني امسال استقلال شانسي براي قهرماني داشته باشد؟ خيلي از طرفداران هنوز نااميد هستند. استقلال نتايج خوبي به دست نياورده است. اين را نميتوان کتمان کرد ولي زمان زيادي از شروع رقابتهاي ليگ برتر نگذشته است. اگر بگذارند اين استقلال مدعي قهرماني ميشود. من شک ندارم. فقط لازم است که همراه سرمربي تيم باشند. همينطور همراه بازيکنان باشند و از آنها حمايت کنند. بايد به تيم بها بدهند و هر چيزي که معقول است در اختيارشان قرار بگيرد. بايد امکانات لازم را به تيم بدهند. الان زيرساختها خراب است. همه چيز در باشگاه خراب است. ديگر همه ميدانيم وضع چطور است ولي باشگاه بايد حداقل امکانات را در اختيار استراماچوني بگذارد. اگر اين اتفاق بيفتد به اميد خدا تا نيمفصل استقلال به شرايط ايدهآل برميگردد و ميتواند نتايج خوبي در ليگ برتر بگيرد و حتي در پايان فصل يک جام بياورد. *مجاهد هنوز خيليها ميگويند تو حيف شدي. بارها اين را شنيدهايم که ميگويند خذيراوي يک چيز ديگري بود و روي دستش نيامد. آنهايي که اين صحبت را ميکنند نظر لطفشان است. واقعاً به من محبت دارند. چه بايد بگويم؟ ديگر خودتان ميدانيد. نگذاشتند من بازي کنم. نميگويم خودم مقصر نبودم. من هم اشتباهاتي کردم ولي نگذاشتند بازي کنم. اين اشتباه من ربطي به فوتبال نداشت. الان کسي اشتباه نميکند؟ شما بگوييد؛ کسي اشتباه نميکند؟ *چرا. در همين استقلال و پرسپوليس و تيمهاي ديگر چنين اشتباهاتي بوده و گاهي وقتها حتي پرونده بازيکنان به دادسرا رفته است... پس چرا آنها بازي ميکنند؟ مورد کم نبوده. حالا طرف را جريمه کردهاند ولي فوتبالش را بازي کرده است. با مجاهد خذيراوي چه کار کردند؟ زندگيام داغان شد. زندگي مجاهد خذيراوي را داغان کردند. کساني که اين تصميم را گرفتند و با من آن رفتار را کردند، بيايند و صحبت کنند. بيايند و ثابت کنند من چه کاري کردم که مجازاتش اين بود که از فوتبال کنارم گذاشتند. الان نميخواهم زياد حرف بزنم. خدا شاهد است با زندگي فوتبالي من بازي کردند. اصلاً نگذاشتند به چيزي که حقم است، برسم. خيلي حرفها دارم. دلم شکسته است. من نتوانستم چيزي باشم که بايد ميشدم. به خاطر يک تصميم غلط بود. نميخواهم زياد به قديم برگردم و حرف بزنم. از قديم تا امروز خيليها درباره من صحبت ميکنند. خيلي از مردم محبت دارند. هنوز من را ميبينند ميگويند تو حيف شدي. من از همه تشکر ميکنم همينطور از شما که ياد من هستيد. دست مردم را ميبوسم. *يکجورهايي تو قرباني جو آن موقع شدي، چون الان واقعاً جو متفاوت است. مگر آن موقع عکس و فيلم بدتر بيرون نيامد؟ آمد. همين الان مگر کم بيرون ميآيد؟ واقعاً ناراحت اين قضيه هستم که چرا آنطور با من رفتار کردند و قرباني شدم. شما برويد از بازيکنان قديمي بپرسيد. خيلي از آنها داستانهايي را که برايم درست کردند، هيچوقت قبول نکردند و نميکنند. من هميشه سر به زير بودم. حتي يکسري حرفهايي که درباره من زدند ناراحتشان کرد. *بلاژويچ هم چقدر تو را دوست داشت. يادم هست يک بار پاسپورت من را پنهان کرده بودند که همراه تيم نروم. *اين را شنيدهايم. ماجرا چه بود؟ بلاژ گفته بود تيم را نميبرد تا تو بيايي. متأسفانه از داخل فدراسيون فوتبال پاسپورت من را قايم کرده بودند تا بازيکناني که خودشان ميخواستند، باشند و البته بازي کنند. مجاهد خذيراوي آن موقع بچه بود ولي در ترکيب ثابت تيم ملي بازي ميکرد. بلاژويچ خيلي دوستم داشت. يادم هست با اسلوواکي بازي داشتيم. پاسپورت من را قايم کرده بودند. بلاژويچ فکر کرد پاسپورت دستم خودم است. او به من با ناراحتي گفت من به خاطر تو ميجنگم و تو پاسپورتت را قايم کردي؟ گفتم دست من نيست. خيلي ناراحت شد که اين رفتارها با من ميشد. همان موقع ميخواستند من را کله کنند. ميخواستند کاري کنند نباشم. دوست نداشتند در فوتبال باشم. ديگر چه بگويم؟ بلاژويچ خيلي من را دوست داشت. مدام ميگفت مجاهد. حتي يادم هست يک بار در برنامه ۹۰ گفت سه بازيکن در مقدماتي جام جهاني فيکس من هستند. رحمان رضايي، علي دايي و مجاهد خذيراوي. ولي اين حرفها ديگر فايدهاي ندارد. چه بگويم؟ زندگيام رفت. آيا زندگيام برميگردد؟ فوتبالم برميگردد؟ نه. همه چيز گذشته و تمام شده.