ورود زنان به آزادی، حال خوب در هفتهای بَد!
ايرنا/ ورود زنان به ورزشگاه آزادي تهران براي تماشاي ديدار تيم ملي ايران مقابل کامبوج، يکي از معدود اتفاقاتي بود که طي هفته گذشته و در جريان بازيهاي بينالمللي که آبستن حوادث ناخوشايندي بود، حال فوتبال را خوب کرد. شبکه تلويزيوني اياسپيان (ESPN) در گزارشي نوشت: تعطيلات بازيهاي باشگاهي در ماه اکتبر و از سر گيري مجدد رقابتهاي ملي (فيفادِي) بيش از هر چيز ديگري اين موضوع را به ما يادآور شد که فوتبال با وجود تلاش زياد نميتواند خود را تنها به عنوان صنعتي سرگرم کننده، مجزا و مستقل معرفي کند. فوتبال در دنياي واقعي در جريان بوده و با زيستبوم سياسي و بين المللي تنيده شده است؛ در واقع اينکه فوتبال چشمها را به خود مجذوب ميکند، اشتياق را در وجود انسانها به غليان مياندازد و فراهم کننده تريبوني جهاني است تنها و تنها باعث اين ميشود که بيشتر در معرض خطرات دنياي بيرون قرار گرفته و برخلاف ميل باطني اين ورزش، استقلال آن را تحت الشعاع قرار ميدهد. قوانين فدراسيون جهاني فوتبال (فيفا) به وضوح مقرر ميکند که فوتبال بايد از مداخله سياسي جدا باشد و اينکه نمادها يا رفتارهاي سياسي در ديدارهاي بينالمللي هيچ جايي ندارد. اما اين تلاشها هرچقدر هم گسترده اما در نهايت هيچ سودي نداشته و سياست هر کجا که بخواهد روي آن سايه مياندازد. ديدارهاي برگزار شده طي هفت روز اخير، شاهدي بر اين مدعا است. دوشنبه شب - پاريس: تعدادي از بازيکنان ترکيه شادي بعد از گل تساويبخش و لحظه آخري تيمشان را در برابر فرانسه، (در حمايتي آشکارا از اقدام نظامي آنکارا عليه کردهاي سوريه در شمال و شمال شرق اين کشور)، با سلام نظامي جشن گرفتند. آنها پيشتر در ديدار مقابل آلباني نيز چنين کاري را انجام داده بودند که يوفا را بر آن داشت تا تحقيقات خود را در اين خصوص آغاز کند. همان شب - بلغارستان: چند صد کيلومتر آنسوتر در صوفيه، «تايرون مينگز»، «مارکوس رشفورد» و «رحيم استرلينگ» هدف حملات نژادپرستانه هواداران تيم ملي بلغارستان قرار گرفتند؛ گروهي از آنان نيز با تقليد از نازيهاي آلمان سلام نظامي داده و برخي ديگر نمادهاي راستافراطي را به نمايش گذاشتند. براساس پروتکل سه مرحلهاي يوفا (اخطار، توقف، ترک زمين) بازي ۲ بار متوقف شد و توهينهاي نژادپرستانه، گروهي ۲۰۰ نفره از هواداران پر انرژي و مشتاق سياهپوست حاضر در ورزشگاه را به سکوت فراخواند و در نهايت منجر شد آنان در استراحت بين ۲ نيمه ورزشگاه را ترک کنند. بدنبال اين اتفاق رييس فدراسيون فوتبال بلغارستان با تهديد نخست وزير اين کشور استعفا کرد. چند ساعت بعد - پيونگيانگ: کره شمالي و جنوبي که مدتها است در وضعيت جنگي به سر ميبرند، پس از ۳۰ سال در پيونگيانگ پايتخت کره شمالي به مصاف يکديگر رفته و در ديداري سرد و بيروح که دست کمي از جنگ نداشت به تساوي بدون گل رضايت دادند؛ اگرچه تعدادي از ميهمانان گزينش شده در کنار «جياني اينفانتنيو» رييس فيفا در ورزشگاه کيم ايل سونگ حضور داشتند اما به غير از اين جمعيت انگشتشمار هيچ هوادار ديگري به چشم نميخورد؛ علاوه بر اين نماينده هيچ رسانهاي از هيچ کجاي دنيا براي پوشش اخبار بازي اجازه ورود به خاک کره شمالي را پيدا نکرد و بازي نيز پخش زنده نداشت به همين دليل پيش از بازي، مقامات کره شمالي متعهد شدند که يک ديويدي شامل فيلم بازي را در اختيار ميهمان قرار دهند که البته آن هم به دليل کيفيت پايين راهي سطل زباله شد. خارج از ديدارهاي ملي فوتبال، در ايتاليا تيم برشا در ديداري دوستانه از وويوودينا صربستان پذيرايي کرد؛ ديداري که در نهايت پس از درگيري مابين هواداران صرب و آلبانياييهاي مقيم ايتاليا، نيمهکاره رها شد تا سکوت در ورزشگاه هزار و ۵۰۰ نفري حکمفرما شود. باز هم دوشنبه - اسپانيا: بدنبال صدور حکم حبس براي سازماندهندگان کودتاي نافرجام استقلال کاتالونيا، «پپ گوارديولا» سرمربي اسبق باشگاه بارسلونا که خود زاده بارسلون است با محکوم کردن اقدام دولت اسپانيا، «توقف سرکوب» را تنها راه «توقف جنگ» دانست. علاوه بر اين، نخستين الکلاسيکوي فصل جديد نيز به دليل نگرانيهاي امنيتي به تعويق افتاد. سياست در تمام اين موارد به شکلي درون فوتبال رخنه کرده و از طريق اين تريبون قوي سعي در ارسال پيامي دارد؛ اتفاقي که هياتهاي حاکم بر فوتبال دوست ندارند به هيچ عنوان رخ دهد. با اين وجود، حال فوتبال بينالمللي در هفته اي که گذشت هميشه به اين بدي نبود؛ هفته گذشته زنان ايراني پس از چيزي در حدود ۴۰ سال جواز حضور در يکي از ورزشگاههاي اين کشور را به دست آوردند؛ بيش از ۳ هزار تن از آنان براي حمايت از تيم ملي ايران برابر کامبوج جايگاه اختصاصي زنان در ورزشگاه آزادي تهران را پر کردند؛ ديداري که در نهايت با پيروزي ۱۴ بر صفر ميزبان همراه شد. اگرچه براي سر و سامان دادن موضوعات حساسي همچون مبارزه با نژادپرستي و دفاع از حقوق زنان، اجماع نزديک به حداکثري وجود دارد اما تحقق آن به حمايت دولتها و فراهم آوردن منابع و زيرساختها بستگي دارد؛ اين در حالي است که وقتي پاي موضوعات لاعلاجي همچون جنگ ۲ کره، استقلال کاتالونيا، حمله ترکيه به سوريه يا نزاع صربستان و آلباني به ميان آيد، نهادهاي حاکم بر فوتبال بدون حمايت دول درگير، حتي با وجود تمايل شخصي نميتوانند شانسي براي پايان دادن به مناقشات داشته باشند.