مسعود شجاعی را داور اخراج کرد یا ویلموتس؟
ورزش 3/ جلال چراغپور صحبت هاي تکان دهنده اي در مورد ويلموتس و نحوه مربيگري او در ديدار برابر عراق مطرح کرده است. تيم ملي فوتبال ايران شب گذشته در کمال تعجب دومين شکستش را در مرحله مقدماتي جام جهاني 2022 قطر و جام ملت هاي آسيا 2023 چين تجربه کرد، تا حالا در اولين مرحله مقدماتي، خطر حذف شدن تهديدش کند. با جلال چراغپور کارشناس فوتبال کشور در مورد اين بازي و نمايش هاي تيم ملي با ويلموتس و همينطور آينده مربي بلژيکي صحبت کرده ايم که در ادامه مي خوانيد. بهتر است باخت به بحرين و عراق را يکپارچه ببينيم در مورد اين بازي خيلي مطلب هست. مطالب زيادي در اين باره مي توان نوشت. دو سه در اصلي هم دارد که براي بحث کردن مي توان از طريق آنها وارد شد. با اين حال بهتر است که ما باخت مقابل بحرين و عراق را در يک ظرف ببينيم؛ يعني يک حادثه و بهتر است يکپارچه بررسي کنيم. ويلموتس انتظارات رويايي از بازيکنان دارد در وهله اول آن چيزي که بايد اساس اشکال و عيب قرار بدهيم، اين است که کاملا مي بينيم تيم ما براساس تجربه و خطا چيده مي شود و اين اشتباه است. يعني با ماجراجوهاي پستي و رويايي شدن؛ يعني انتظاراتي از بازيکناني دارند که آن انتظارات در توان و پتانسيل آن آدم نيست، ولي سرمربي تيم ملي برآن تاکيد و اصرار مي کند. وقتي اشتباه مي شود، سرمربي در دفعه بعدي سراغ يک تئوري جديد مي رود ! قايق تيم ملي با پاروزن هاي قوي بي حرکت است وقتي ما يک بازي را از دست مي دهيم، اين از دست دادن بازي و باختن به اين دليل که ما متغيرهاي زيادي را دستکاري کرديم و اشتباهات زيادي را مرتکب شديم، بهره اي براي ما به همراه ندارد. در بازي بعد مجدد باز سراغ چيدمان توهمي و رويايي و استراتژي خلاف آنچه داريم، مي رويم. بدون اينکه سرمربي از توان يک يک بازيکنان اطلاعي داشته باشد، چيدماني براي بازي انتخاب مي کند. اين مانند اين است که ما در قايق دو آدم قوي داشته باشيم، و اين دو آدم يکي به چپ پارو بزند و يکي به راست و در واقع اين دو آدم قوي در حال پارو زدن برخلاف هم هستند و قايق حرکتي نخواهد کرد. خب اين قايق از جايش تکان نمي خورد. وضعيت تيم ما با اتفاقاتي که در دو بازي بحرين و عراق افتاد در همين وضعيت است. ما در پروسه تجربه و خطا گير کرده ايم آيا الان کسي مي تواند بگويد از دو بازي تجربه ويژه اي به دست آورده ايم که در آينده به اين شکل بازي خواهيم کرد. اينکه سيستم يا ارنج يا آرايش پيدا کرديم. کسي مي تواند اين ادعا را داشته باشد؟! به طور قطع در اولين بازي تيم ملي، چهار تغيير خواهيم داشت. پس ما در پروسه تجربه و خطا گرفتار شديم و اين عامل خطرناکي براي تيم ما است و اگر ادامه پيدا کند براي ما خطرناک تر از اين هم مي شود. از شروع بازي واضح بود 10 نفره هستيم در بازي عراق اشکالات روشني داشتيم که يک چشم غيرمصلح هم آنها را مي بيند و لازم نيست من به عنوان کارشناس يا شما به عنوان خبرنگار اين ها را ببينيد. ما از شروع بازي داشتيم 10 نفره بازي مي کرديم. از دقيقه 10 که عراق ما را تحت فشار قرار داد و ما گل خورديم، معلوم بود يک يار کم داريم. اين اتفاق که بايد ترميم مي شد و نشد، اشکالات ديگر توليد کرد. آيا نبايد ويلموتس، در دقيقه 15 ، 20 کاري مي کرد؟ اشکال اساسي در بازي عراق اين بود که در مهم ترين قسمت زمين که راس جلو نام دارد؛ يعني مثلثي که زاويه به طرف زمين حريف است؛ آنجايي که شجاعي بازي مي کرد، شرايط درستي نداشت. آنجا که به آن راس جلو، بازيکن سايه يا بازيکن چرخنده مي گويند؛ يعني بازيکني که بايد از دو هافبک پشت توپ بگيرد و به دروازه حريف برگردد. اگر فرض کنيم شجاعي را به اين دليل گذاشته، وقتي مي بيند تا دقيقه 15،20 شرايط خوبي ديده نمي شود، نبايد کاري بکند؟ ! فضاي پشت شجاعي شد، باتلاق کارت گيري ! از طرفي شجاعي چون بايد از دو بازيکن پشتي اش فاصله مي گرفت، آن فضا شد باتلاق کارت گيري و اينجا بود که همه درگيري ها آمد وسط نيمه زمين ما و بعد جلوي خط دفاعي تيم ما. از آن طرف به جز اينکه بازي به آنجا آمد، اتفاق بعدي اين بود که در قوس محوطه جريمه به آنها کاشته داديم. دليل کاشته هاي زيادي که به آنها داديم هم همين بود. پس ما يک مهره اي را نفهميديم بايد تغيير بديم که باعث خطا شد، توپ را به نيمه ما آورد و تيم را در معرض خطر قرار داد. آنها خطا مي کردند، بدون خطر؛ ما خطا مي کرديم با خطر. اخراج شجاعي به خاطر فشار زياد آن منطقه بود همه اين آثار زماني کامل شد که اين بازيکن به خاطر همين فشارهاي زياد، تحت فشار روحي و رواني هم قرار گرفت. اخطار گرفت، اخطار دوم و اخراج. ضمن اينکه حرکتي کرد که فکر نمي کنم آسيا از آن بگذرد. با سر مي خواست داور را بزند. اين تقريبا کل چيزي بود که براي ما اتفاق افتاد. مسعود شجاعي را داور اخراج کرد يا ويلموتس؟ مسعود شجاعي را داور اخراج کرد يا سرمربي تيم؟ اگر قرار باشد کسي از روي نيمکت بازيکنان را حمايت نکند و به موقع از خطر اخراج رها نکند و خستگي را نبيند، پس چه نيمکتي است. مسعود هم بچه همين آب و خاک است و در تيم خودش هم زياد بازي نمي کند. در بازي هاي قبلي هم ويلموتس به طور کامل از او استفاده نکرد. خب چقدر ماجراجويي مي کني؟ بعد که فهميديد اشتباه کرديد، چرا تغيير نداديد؟ شايد کاوه رضايي مي آمد و بازي مي کرد و يک پتانسيل خوب به تيم مي داد و داستان ميانه زمين عوض مي شد. چرا اين کار نشد؟ آيا سرمربي فعلي مي تواند نظم را به تيم بازگرداند؟ در اينجايي که قرار گرفتيم، در اين موقعيت بازي ها و جدولي، همه چيز تمام نشده است و بحرين دو امتياز به جدول تزريق کرد. بايد اين موضوع را قبول کنيم. اما آيا مربي تيم ملي ما اين پتانسيل را دارد که در باقي مانده بازي ها، نظم قابل قبولي به تيم بدهد. اگر مي خواهيم شانس هايي که در پيش داريم از دست نرود، بايد به اين موضوع فکر شود. من قبلا گفته بودم که ويلموتس را مربي باهوشي نمي بينم و حالا 10 درصد به شک قبلي ام اضافه شد. چه چيزي براي بردن داشتيم؟ از جلال چراغپور در مورد عدم دعوت از بازيکناني نظير عزت اللهي و جهانبخش و همينطور استفاده نکردن از بازيکناني نظير ترابي و قلي زاده پرسيديم. او به اين سوال اينگونه واکنش نشان داد: آنچنان اشتباهات چيدمان تيم را فلج کرده بود که اجازه نداد از خوب ها هم استفاده کنيم. وقتي طارمي و آزمون تقريبا صفر شدند، باز آن بازيکن بيست ساله پاس گل را داد. منظور اين است که وقتي چيدمان اشتباه شد، استراتژي از بين رفت، وقتي استراتژي از بين رفت، تاکتيک هاي رسيدن به گل از دست رفتند و ديگر نتوانستيم مهاجمان را تغذيه کنيم. با اين وصف، حالا بگوييد چه چيزي براي بردن داريد؟ ويلموتس آنقدر باهوش نيست که از اين بحران خارج شود اين آدم (مارک ويلموتس) تفاوت معناداري با يک مربي تيزهوش که بتواند از اين بحران سالم خارج شود، دارد. البته آن طرف قضيه هم يک فدراسيون خاص مي خواهد که مسئوليت اين موضوع را در اين شرايط حساس برعهده بگيرد.