اللهیار: ایسکو خوب بازی نکرد، او را زدم!
ورزش 3/ ستاره نوظهور فوتبال ايران اميدوار است روند موفقيتهاي خود را ادامه دهد و روزي براي منچستر سيتي بازي کند. اللهيار صيادمنش که خيلي زود خود را در استقلال تبديل به يک بازيکن تاثيرگذار کرد و با فرصتهايي که وينفرد شفر به او داد و از آن استفاده کرد، تبديل به يکي از نفرات محبوب بين تماشاگران استقلال شد و در سن ۱۸ سالگي به فنرباغچه ترکيه رفت. صيادمنش پس از حضور در بازيهاي پيش فصل فنرباغچه، با تصميم مسؤولان و کادر فني اين تيم بهعنوان بازيکن قرضي راهي تيم ليگ يکي استانبول اسپور شد و اکنون براي آن به ميدان ميرود؛ او که اخيرا تجربه بازي در تيم ملي بزرگسالان را نيز به دست آورده، اميدهاي زيادي دارد تا به سرعت در فوتبال پيشرفت بيشتري کند تا به تيمهاي مطرح اروپايي برسد. اللهيار صيادمنش در گفتوگو با «آنتن» در مورد ورودش به فوتبال، شرايط تيم ملي اميد، حضور کوتاه مدت در سايپا، شرايط بازي در استقلال، جدايي از جمع آبيها و رفتن به فوتبال ترکيه صحبت کرده که مشروح اظهارات او را در زير ميخوانيد: * تو پارسال جوان ترين بازيکن تاريخ ليگ برتر شدي، درست است؟ بله، فکر کنم جوان ترين بازيکن تاريخ ليگ برتر هستم. * تو در جام جهاني نوجوانان خيلي خوب بازي کردي ولي در سايپا اصلا فرصت بازي نکردي. چطور شد علي دايي به تو بازي نداد؟ من قبل از جام جهاني با سايپا قرارداد امضا کرده بودم. بعد از جام جهاني به تمرين سايپا رفتم و خودم هم دوست نداشتم در آنجا بمانم، چند جلسه با آنها تمرين کردم و بعد هم جدا شدم و به استقلال آمدم. * درست است که تو در سايپا به اين فکر افتادي که از فوتبال خداحافظي کني؟ من نمي خواستم اصلا بازي کنم و آنقدر شرايط بد بود، مي دانستم فرصت بازي به من نمي رسد. خدا را شکر به استقلال آمدم و براي من يک انگيزه جديدي شد. * ولي در آن زمان مسوولان سايپا مصاحبه مي کردند و مي گفتند تو به حاشيه رفتي. مي خواستند مانع بگذارند و من را خراب کنند در حالي که من هيچ کاري نکرده بودم. * درست مي خواستي از فوتبال خداحافظ کني؟ بله درست است، شرايط خيلي سخت بود و من وقتي توانستم جدا شوم و به استقلال بيايم دوباره اميد به زندگي پيدا کردم. * پدرت دوست داشت تو کشتي گير شوي. درست است؟ بله، او اول دوست داشت من کشتي گير شوم ولي من پافشاري کردم فوتبال بازي کنم، من يواشکي کلاس فوتبال ثبت نام کردم و بعد که پدرم علاقه من را ديد از من خيلي حمايت کرد. * حالا در کشتي خوب بودي؟ بله خيلي خوب بود، همين الان هم خوب هست. * اگرکشتيگير مي شدي شايد نمي توانستي درآمد الان را داشته باشي. بله درست است، خودتان مي بينيد درآمد کشتي گير ها نسبت به فوتباليست ها خيلي بدتر است. * چه کسي به تو کمک کرد که بتواني با استقلال قرارداد امضا کردي؟ آقاي پندار توفيقي خيلي زحمت کشيد، من دو ماه قبل با استقلال قرارداد بسته بودم ولي مشکل گرفتن رضايت نامه از سايپا داشتم. ايشان خيلي براي من زحمت کشيدند. * چطور قراردات را با سايپا يک طرفه فسخ کردي؟ نه پول گرفته بودم، نه بازي کرده ام و به همين دليل يک طرفه قراردادم را فسخ کردم. * در ابتداي حضورت در استقلال کمتر در تمرين گروهي بودي، شفر چه صحبتهايي با تو کرد؟ من در بازي هاي دوستانه بازي کردم و گل و پاس گل دادم، همان موقع آقاي شفر گفت بايد بيشتر تمرين کنم و من خودم مي دانم چه زماني به تو بازي بدهم و چه زماني به نفعم است فوتبال بازي کنم. * در آن زمان بحثي مطرح شد که شفر از تو خواسته به فوتبال اروپا نروي تا خودش به يک باشگاه بزرگ اروپايي معرفيت کند. درست است؟ اين بحثهايي بود که خودشان در رسانه ها مطرح کرده بودند و به من چيزي نگفتند. * تو خانوادهات پرسپوليسي هستند. درست است؟ بودند ولي الان همه استقلالي ۴ آتيشه هستند. * حتي داييهايت؟ نه داييهايم هنوز پرسپوليسي هستند. من خودم نبودم ولي مادرم مي گويد پارسال زماني که استقلال بازي داشت پدرم مبل را به وسط خانه مي آورد تا جلوي تلويزيون بازي هاي من را ببيند. * چطور شد استقلال را براي ادامه فوتبالت انتخاب کردي؟ من صادقانه مي گويم فقط يک سال طرفدار سايپا بودم که علي دايي در آن بازي مي کرد و همان سال هم قهرمان شد. بعد از آن ديگر طرفدار تيم خاصي نبودم. اما وقتي از دو پيشنهاد دريافت کردم با دلم استقلال را انتخاب کردم و الان يک استقلالي ۴ آتيشه هستم. * تو که هيچ علاقه رنگي نداشتي و آن زمان نيز شرايط پرسپوليس نيز بهتر بود، چرا اين تيم را انتخاب نکردي؟ نميدانم ولي يک حس قلبي به من ميگفت بايد به استقلال بروم؛ با وجود اينکه تمام خانوادهام دوست داشتند من به پرسپوليس بروم، اما به استقلال رفتم و ۱۲۰ درصد از اين انتخاب رضايت دارم. * در استقلال چه کسي بيشتر از همه به تو کمک کرد؟ نميشود يک نفر را نام برد؛ همه بازيکنان بزرگ تيم با من صحبت ميکردند و حتي در خلوت نکاتي را ميگفتند، اما بيشتر از همه سرمربي تيم به من کمک کرد که با حرفهاي خود، نکات زيادي را به من ياد داد. * ميگويند وقتي بازيکنان جوان وارد ترکيب ميشوند، اين اتفاق براي بازيکنان بزرگتر و به ويژه همپستيهاي او خوشايند نيست؛ تو از طرف کسي با اين مسئله مواجه شدي؟ نميدانم کسي دوست داشت يا نداشت من در استقلال بازي کنم؛ شايد يکي خوشش نميآمد من بازي کنم، اما به اين مسائل توجهي نداشتم. خودم چنين چيزي احساس نکردم و کارم را انجام ميدادم. به مربي اعتماد ميکردم که اگر نياز بود من را به بازي ميفرستاد ولي هر زمان به زمين ميرفتم، سعي ميکردم براي تيم مثمر ثمر باشم و بدرخشم. * در گذشته يک مصدوميتي داشتي که بخاطر آن نيمفصل نتوانستي بازي کني و به همين دليل حواشي زيادي براي تو به وجود آمد که گفتند با يک تيم ديگر قرارداد بستي و استقلال بخاطر اينکه ميخواهد هزينه انتقال اللهيار را دريافت کند، به اين بازيکن بازي نميدهد تا مبادا مصدوم شود. چنين چيزي بود؟ تمام داستان مصدوميتم اين است که من در بازي هفته چهارم دور برگشت مقابل فولاد در اهواز از ناحيه همسترينگ شديدا آسيب ديدم و به همين دليل دو ماه بيرون نشستم و فيزيوتراپي ميکردم؛ همين جا زمزمه شده بود اللهيار خودش را به مصدوميت زده و نميخواهد بازي کند. به همين دليل من خيلي اصرار کردم تا بازي کنم و به شايعات خاتمه دهم چون دوست داشتم براي استقلال به ميدان بروم. عجله کردم و به تمرينات رفتم که در آخرين جلسه تمريني قبل از ديدار آسيايي برابر الهلال در قطر، دوباره همسترينگم پاره شد و نتوانستم تا آخر فصل بازي کنم. * خيلي درمورد تو حرف زده شد؛ از اين اتفاق ناراحتي نيستي؟ خيلي راجع به من حرف زدند، بياحترامي کردند و اظهارات بيجايي داشتند، اما نميشود چيزي گفت. البته پوشيدن پيراهن استقلال خيلي بيشتر از اين قضاوتهاي بيمورد ارزش داشت. * پارسال بيشتر از مهدي قائدي بازي کردي ولي در اين فصل او فرصت بيشتري به دست آورده است؛ بازيهاي استقلال و او را نگاه ميکني؟ بله، همه مسابقات استقلال را بدون استثنا نگاه ميکنم ولي متاسفانه تمام بازيها با تمرين تيم باشگاهيام همزمان ميشود. تا قبل از تمرين گوشي دستم است و بازي را نگاه ميکنم. واقعا بازيهاي استقلال براي من جذاب است و براي آن عرق دارم. * خيليها دوست داشتند تو در استقلال بماني چون سن و سالت کم بود و عملکرد خوبي داشتي، اما با وجود اينکه هواداران و شفر از تو تعريف ميکردند، تصميم به جدايي گرفتي؛ صادقانه دوست نداشتي يک فصل ديگر در استقلال بماني؟ واقعا دوست داشتم و الان هم دوست دارم در فوتبال اروپا بازي کنم و هر بازيکني دوست دارد به سطح بالاتر برود. من هم چنين حسي داشتم. ميخواستم يک فصل ديگر براي استقلال بازي کنم ولي قسمت شد که بروم. حالا اين اتفاق افتاده و از رفتن به ترکيه پشيمان نيستم. نميشود گذشته را برگرداند و تصميم بگيرم دوباره در استقلال بمانم. * شرايط تو چطور بود که در فنرباغچه نماندي و بهعنوان بازيکن قرضي به استانبول اسپور رفتي؟ نميشد در فنرباغچه بازي کني؟ فنرباغچه امسال بازيکنان سطح بالايي گرفت و تيمش را براي قهرماني بست. من ميتوانستم امسال هم در فنرباغچه بمانم و در دو، سه بازي در ميان ۲۰ دقيقه به ميدان بروم ولي واقعا خودم به اين شکل دوست نداشتم و با ميل خودم به باشگاه رفتم و گفتم يک فصل بهعنوان بازيکن قرضي به تيم ديگري بروم و بازي کنم تا به شرايط ايدهآل در فوتبال ترکيه برسم و با آن آشنا شوم تا دوباره به فنرباغچه برگردم. * يک تورنمنت پيش فصل خيلي جذاب داشتي و به همراه فنرباغچه مقابل بايرن مونيخ و رئال مادريد قرار گرفتي و در بازي دوستانه مقابل هرتابرلين آلمان گلزني کردي. وقتي در اين سن و سال برابر رئال به ميدان رفتي، فکر ميکردي خيلي زود به اين رويا برسي؟ آدم هميشه يک رويايي دارد که آن را دنبال ميکند و همين رويا، براي ادامه زندگي روحيه ميدهد. من هم چنين هدفي داشتم و ميخواستم به آن برسم. خدا را شکر به آن دست پيدا کردم که البته روياي من تکميل نشده و مسير خيلي خيلي طولاني در پيش دارم. کارهاي زيادي مانده که بايد انجام دهم. تازه ابتداي راه هستم و اميد زيادي دارم. * يک تکل خشن هم روي پاي ايسکو زدي که او را شوکه کرد. چه اتفاقي در آن لحظه افتاد؟ جوگير نشدم ولي روز قبل از آن پلي استيشن بازي ميکردم که ايسکو براي من خوب بازي نميکرد(با خنده). * رئالي هستي؟ نه، طرفدار منچستر سيتي هستم. * بخاطر گوارديولا؟ نه، کلا منچستر سيتي را دوست دارم. * ايسکو به تو اعتراضي نکرد؟ نه چيزي نگفت؛ اين بازيکنان هم با آن مدل ضربات مصدوم نميشوند. * خيلي زود به تيم ملي دعوت شدي و در کل به همه چيز مثل پيراهن استقلال، تيم ملي و ... خيلي زود رسيدي. چه اتفاقي افتاد ويلموتس تو را دعوت کرد و در اردوي بعد تو را خط زد؟ من مصدوم بودم و اصلا ۶-۵ ماه بازي نکرده بودم. به يکباره ليست تيم ملي اعلام شد که ديدم نام من در آن هست! البته خيلي حس خوبي بود و به آرزوي خودم رسيدم. به اولين اردوي تيم ملي بزرگسالان هم رفتم و خدا را شکر در اولين بازيام توانستم گلزني کنم و جوانترين گلزن تيم ملي شوم. * فکر ميکني با توجه به ترافيک شديدي که در خط حمله تيم ملي وجود دارد آيا نوبت به تو خواهد رسيد؟ من تمام تلاش خودم را ميکنم و بقيه ديگر بستگي به نظر سرمربي وقت تيم ملي دارد. * حالا که در دو تيم پرطرفدار ايران و ترکيه بازي کردي کدامشان پرشورترند؟ صادقانه بايد بگويم که هر دو واقعاً پرشور هستند و وقتي در مقابل اينهمه تماشاگر بازي ميکنيد انگيزه زيادي داريد و قوت قلب زيادي به تو ميدهند ولي در کل اگر بخواهم در خصوص اتمسفرش صحبت کنم بايد اعتراف کنم اتمسفر ترکيه تا حدي بهتر است. منظورم ازلحاظ شکل و ساختار استاديوم است. اما ورزشگاه آزادي وقتي پرمي شود خيلي وحشتناک ميشود. * آيا هيچوقت کنجکاو شدي که چرا ويلموتس تو را دوباره به تيم ملي دعوت نکرد؟ در فرودگاه آخرين حرفهايش به من اين بود که تلاش کن و من به تو حتماً فرصت خواهم داد. ضمن آنکه در ترکيه که بودم با من تماس گرفت و عقيده داشت با توجه به اينکه چند باشگاه عوض کردم بهتر است تمرکز خودم را در همانجا معطوف کنم تا بتوانم در تيم خودم جا بيفتم و وقتيکه فيکس شدم آنوقت به تيم ملي دعوت شوم. * تو به هرحال يکي از بازيکنان تأثيرگذار تيم اميد هستي و با توجه به اين موضوع شرايط تيم اميد را چطور ميبيني؟ به هرحال يک ماه ديگر مسابقات آغاز ميشود و حميد خان استيلي هم که هدايت تيم را بر عهده گرفتند. ولي به آن صورت بچهها اردوي هماهنگي باهم نداشتند و فکر ميکنم تيم ازنظر هماهنگي ضعيف است و بايد تا حدي با برگزاري اردوها ميزان هماهنگي بيشتر شود تا بتوانيم نتيجه بگيريم. البته فکر نميکنم درحاليکه يک ماه ديگر مسابقات آغاز ميشود فرصت برگزاري اين اردوها ميشرنباشد و حالا بايد در بازيها ببينيم چه نتايجي حاصل ميشود. * آيا حس نميکني با اين رفت آمدهاي زياد تيم، اميد چنداني براي صعود به المپيک نداشته باشد؟ اتفاقي است که افتاده و حالا بايد کل بچهها تمرکزشان را به مسابقات پيش رو بگذارند تا تيم بتواند نتيجه بگيرد و بهنوعي شگفتيساز اين جام شويم. * آيا شما به همراه دلفي و مهدي خاني ميتوانيد تيم اميد را در رقابتهاي نهايي که در تايلند برگزارمي شود همراهي کنيد؟ تا آنجا که من ميدانم اين بازيها در روزهاي فيفا دي برگزار نميشود و من خبري ندارم که با باشگاه من صحبتي دراينارتباط انجامشده است يا خير. اما خودم واقعاً خيلي دوست دارم که بتوانم بازي کنم و همانطورکه ميدانيد رقابتهاي مقدماتي المپيک از اهميت زيادي برخوردار است و نام کشور ايران مطرح است و اگر تيم بتواند به المپيک صعود کند براي تمام بچهها و خودم بسيار سرنوشتساز است ولي درنهايت اميدوارم مربيان تيم ملي با رايزنيهايي که انجام ميدهند اجازه بازي من را بگيرند. * درجايي که گفتي بودي که امکانات ترکيه قابلمقايسه با ايران نيست. آيا ميتواني بيشتر در اين مورد توضيح دهي؟ خب اينکه چيز خيلي طبيعي است. براي مثال ما فصل پيش چند روز حتي زمين تمرين نداشتيم آنهم براي بازي بزرگي مثل دربي ولي در جاييکه هستم خودتان ديديد که چه امکانات زيادي وجود دارد. * آيا استقلال اين فصل را با استراماچوني دنبال ميکني؟ بله کل بازي ها را ميبينم و در جريان کامل نتايج هستم. ضمن اينکه با همه بچهها در ارتباطم و خداروشکر تيم بسيار خوب بازي ميکند و واقعاً جدا از هر رنگي تيم استقلال الآن بهترين فوتبال ليگ را بازي ميکند و اين در حالي است که فصل قبل هم تيم فوتبال خيلي خوبي بازي ميکرد ولي با باخت به پديده کار خيلي براي ما سخت شد. * دو ماه پيش اخباري مبني بر انتقال تو به استقلال در نشريههاي ترکيه منتشر شد که تو به استقلال منتقل شدي؟ نه، من هم مثل شما ديدم اما هر بار مصاحبه کردم و اين خبر را رد کردم. * اگر قرار باشد نيمفصل به صورت قرضي به استقلال بيايي و به جاي استانبول اسپور، اين امکان وجود دارد؟ فکر نميکنم اين اتفاق بيفتد چون خود باشگاه فنرباغچه هم تصميم ميگيرد که خود بازيکن را به کدام تيم قرضي بدهد. استانبول اسپور در شهر استانبول و زير نظر فنرباغچه است؛ مربيان و مسؤولان اين باشگاه به محل تمرينات استانبول اسپور ميآيند و شرايط بازيکنان خود را نگاه ميکنند؛ پس از هر مسابقه استانبول اسپور، مديران و مربيان فنرباغچه با من صحبت ميکنند و همه چيز را تحت نظر دارند. به همين دليل ميگويم حضورم در استقلال امکانپذير نيست. * يعني استانبول اسپور تيم دوم فنرباغچه است؟ تيم دوم باشگاه نيست ولي ارتباطهاي دو تيم خيلي خوب است و هر دو در شهر استانبول هستند؛ به همين دليل مديران فنرباغچه نظارت بهتري دارند. * شرايط استانبول اسپور در ليگ يک ترکيه به چه صورت است؟ استانبول اسپور نه سقوط ميکند و نه براي صعود ميجنگد؛ يک تيم ميانه جدولي است. ليگ يک ترکيه نيز شرايطي دارد که بازيکنان مسن در آن کمتر ديده ميشوند و بيشتر نفرات تيمها را جوانان تشکيل ميدهند و ميخواهند خودنمايي کنند تا به سوپر ليگ ترکيه بروند. بازيکنان جوان تيمهاي بزرگي مثل بشيکتاش، فنرباغچه، گالاتاسراي و ... نيز که ميخواهند کسب تجربه کنند، يک فصل به ليگ يک ميآيند. در مجموع جو و محيط جواني در ليگ يک ترکيه است. * بيشتر بازيکنان ليگ يک ترکيه، اهل اين کشور هستند؟ قالب نفرات جوان ليگ يک، ترکيهاي هستند. * سطح ليگ يک ترکيه در چه اندازه است؟ مردم شايد الان بازيهاي اين ليگ را نبينند و قضاوتهاي بيموردي انجام بدهند که اين حرفها، آدم را اذيت ميکند. مردم نميبينند ولي سطح خيلي خوبي دارد. من براي آشنايي با فوتبال ترکيه، يک سال به ليگ يک اين کشور رفتم و واقعا از شرايطم در استانبول اسپور رضايت دارم. همه چيز خوب است و امکانات عالي دراختيار داريم. از نظر امکانات، خيلي بهتر از تيمهاي ليگ برتر ايران هستيم، در آنجا کسب تجربه ميکنم و از شرايطم رضايت دارم. * دوست داري پس از اينکه ماموريت حضورت در اروپا تمام شد، دوباره به استقلال برگردي؟ ۱۰۰ درصد دوست دارم. سن خواستي براي بازگشتم به ايران مد نظرم نيست ولي خيلي دوست دارم دوباره برگردم و در استقلال بازي کنم. * هدفت حضور در کدام يک از تيمهاي اروپايي است؟ منچستر سيتي. هدف هر بازيکني، بازي در يک تيم بزرگ است و من دوست دارم روزي در منچستر سيتي بازي کنم. * به نظرت امکان دارد يک بازيکن ايراني به چنين سطحي برسد؟ براي مثال عليرضا جهانبخش با قرارداد چشمگيري به برايتون رفت ولي از نظر بازي کردن شرايط خوبي ندارد... عليرضا بازيکن خيلي بزرگي است و پتانسيل بالايي دارد. شايد امسال سبک دلخواه مربي برايتون طوري است که عليرضا فرصت بازي به دست نميآورد چون فصل قبل او در برايتون بازي ميکرد. اميدوار هستم دوباره جهانبخش در برايتون به ميدان برود. به نظرم ايرانيها ميتوانند به تيمهاي بزرگ اروپايي بروند؛ همين الان سردار آزمون در ليگ قهرمانان اروپا و در ليگ روسيه شرايط خوبي دارد و به نظرم يکي از انتقالهاي بزرگ بازيکنان ايراني را خواهد داشت. خواستن، توانستن است و تا به امروز به هر چيزي که خواستم، رسيدم. هيچ چيز غير ممکني وجود ندارد. * خيليها ميگويند ايرانيها با توجه به محدوديتهايي که دارند، نميتوانند به تيمهاي بزرگ بروند و از سوي ديگر باتوجه به اينکه بازيکنان ژاپني و کرهاي به دليل پخش بينالمللي بازيهاي خود بيشتر ديده ميشوند، شرايط بهتري براي انتقالهاي بزرگ دارند. تو با چنين مشکلي برخورد کردي؟ نه، اصلا چنين مشکلي نداشتم. اولين روزي که به فنرباغچه رفتم، بازيکنان بزرگ زيادي را مثل ويکتور موزس که قهرمان ليگ جزيره بود را ديدم و فکر ميکردم جو خيلي سنگيني در اين تيم باشد ولي وقتي داخل تيم رفتم، جو خيلي خوب و صميمانهاي بود و انگار نه انگار بازيکنان بزرگي هستند. خيلي آدم را تحويل ميگيرند و کاري نميکنند که احساس غربت کني. همان روز اول آنقدر راحت بودم که انگار چند ماه است در فنرباغچه هستم. * فکر ميکني بتواني در جام جهاني ۲۰۲۲ بازي کني؟ نميخواهم خلي درمورد آينده صحبت کنم و دوست دارم درباره شرايط حال حرف بزنم. سعي ميکنم در گذر زمان، بهترين فرم را به دست بياورم و اگر شرايط مهيا شد، براي تيم ملي کشورم در جام جهاني به ميدان بروم.