ماموریتی برای خرید جدید استقلال
ايلنا/ مطهري در نيمفصل اول پنج گل براي ذوبآهن به ثمر رساند؛ يعني درست به اندازه علي عليپور پرسپوليس. ارسلان مطهري سالها پيش در نفت تهران به عنوان يک پديده به فوتبال ايران معرفي شد. ما اصولا در ايران دو گروه بازيکن داريم؛ عدهاي که از همان اول فاش ميکنند پرسپوليسي هستند يا استقلالي و البته گروه دوم که منتظر ميمانند با يکي از اين دو تيم قرارداد ببندند و بعد بگويند از کودکي هوادار همان تيم بودهاند! ارسلان مطهري جزو گروه اول است و از همان زمان آغاز درخششاش در نفت تهران به دفعات به استقلال ابراز علاقه کرد. با اين وجود خيلي طول کشيد تا او آبيپوش شود. بسياري تصور ميکردند با حضور عليرضا منصوريان در استقلال او به آرزويش برسد، اما عليمنصور پديده خودش را به جمع آبيها نبرد تا اين انتقال چند سال به تعويق بيفتد. در اين چند سال فوتبال مطهري سير نزولي پيدا کرد، اما او امسال در ذوبآهن بار ديگر خودي نشان داد و به عصاي دست منصوريان، در يکي از بدترين فصول مربيگرياش تبديل شد. مطهري در نيمفصل اول پنج گل براي ذوبآهن به ثمر رساند؛ يعني درست به اندازه علي عليپور پرسپوليس. حالا ذوبآهن بازيکني را که 38 درصد کل گلهاي اين تيم را به ثمر رسانده بود تحويل استقلال داده؛ تيمي که بعيد است مطهري در آن فيکس شود. در حقيقت زوج آتشين به جا مانده از دوره استراماچوني يعني دياباته و قائدي، در مرحله اول به هيچ مهاجمي اجازه فيکس شدن نميدهد. در اين ميان ارسلان بايد از معدود موقعيتهايي که به دست ميآورد نهايت استفاده را ببرد و البته اميدوار باشد فرهاد مجيدي به اندازه کافي به او مجال درخشش بدهد. در نيمفصل اول بازيکني مثل مرتضي تبريزي نتوانست از فرصتهاي جسته و گريختهاش استفاده کند و يک جايگزين خوب براي شيخ يا قائدي باشد، اما حکايت ارسلان شايد فرق داشته باشد؛ بازيکني که بايد اميدوار باشيم عاقبت اظهار عشقهاي بيپايانش به استقلال شبيه بختيار رحماني نشود. بختيار هم سالها به لباس آبي ابراز ارادت کرد، اما وقتي به اين پيراهن رسيد هيچ کار مثبتي نتوانست انجام بدهد. شايد اين قبيل عاشقانهها براي جلب نظر هواداران و تا پشت در باشگاه کارايي داشته باشد، اما وقتي داخل شدي فقط بايد خودت را با کار، تمرين و تمرکز نشان بدهي. آيا ارسلان سخت به دست آمده را حفظ ميکند يا آن را مثل بختيار رحماني آسان به باد ميدهد؟