logo

مکانی: هندوانه در بسته بودم، باید برمی‌گشتم

منبع
ايران ورزشي
بروزرسانی
مکانی: هندوانه در بسته بودم، باید برمی‌گشتم
ايران ورزشي/ حدود يک نيم‌فصل بازي براي نفت مسجدسليمان و سپس بازگشت به نروژ. گويا اين برنامه سوشا مکاني بود براي بعد از دوران مصدوميت که در ميوندالن نصيب او شد. حالا مکاني بعد از درخشش در ليگ ايران به نروژ برگشته تا دوباره براي باشگاهي بازي کند که پيش‌تر در ترکيبش نقشي کليدي ايفا کرده بود. سوشا مثل هميشه بي‌پرده پاسخ سؤال‌هاي ايران ورزشي را داد، بخصوص جايي که گفت اگر پاسپورت ايراني نداشت، در بازار نقل و انتقالات فوتبال اروپا ميليون‌ها دلار مي‌ارزيد. چه شد از نفت مسجدسليمان جدا شدي و دوباره به نروژ برگشتي؟ برنامه‌ريزي من اين بود که نيم‌فصل در ايران بازي کنم تا بعد از پايان مصدوميت به شرايط گذشته برگردم. بعد از مصدوميت هندوانه در بسته بودم و انتظار داشتم که مثل قبل خوب باشم اما اين امکان هم وجود داشت همانقدر هم ضعيف کار کنم. روي هم رفته ريسک بود اما خدا را شکر که توانستم با آمادگي کامل به فوتبال برگردم. قراردادت قرضي بود که خيلي راحت به ميوندالن برگشتي؟ قطعي بود اما من روزي که با نفت مسجدسليمان قرارداد بستم، با کادر فني حرف زدم و آنها هم مي‌دانستند که قرار است نيم‌فصل جدا شوم. بايد به ميوندالن برمي‌گشتم، چون امکان داشت اقامت من کنسل شود. اين همه سال ماليات داده بودم و هر چقدر هم در ايران پول مي‌گرفتم، جبران اين هزينه نمي‌شد. من از نقطه صفر به نروژ آمدم و براي خودم پايگاه و جايگاه درست کردم. حيف بود اين شرايط را از دست بدهم و برايم سنگين تمام مي‌شد. به همين دليل در نفت مسجدسليمان همه را در جريان قرار داده بودم که مي‌خواهم به نروژ برگردم. اقامت ارزشش را داشت که ايران نباشي و در آينده از چشم مربيان تيم ملي دور بماني؟ بايد اقامتم را نگه دارم و آن را به پاسپورت تبديل کنم. يک بحث ديگر هم اين بود که تيمم در ليگ برتر ماند و مثل قبل اعتماد به من هم وجود داشت. ضمن اينکه مي‌دانستم مسئولان ميوندالن بازي‌هاي مرا در ليگ ايران نگاه مي‌کنند. همين مسأله مزيد بر علت شد تا سفت و سخت‌تر از قبل کار کنم تا با اعتماد بيشتري دنبالم بيايند. با اينکه از من شناخت داشتند اما همه اينها در بازگشتم به نروژ تأثيرگذار بود. در بازگشت به ميوندالن به من گفتند که دروازه‌بان اول هستي و به همين دليل منتظر شروع فصل هستم تا بهترين عملکرد را به نمايش بگذارم. مگر ميوندالن در ليگ نروژ ماند؟ ماند اما با توجه به اينکه در 30 بازي، 57 يا 58 گل خوردند نياز داشتند که دروازه‌بان جديدي جذب کنند. اين اتفاق خوبي براي من بود تا دوباره برگردم. يک شناخت دوطرفه هم ميان ما بود که کار را براي‌مان راحت کرد. حالا با آرامش کامل بايد بازيکن مؤثري براي ميوندالن باشم. البته در مسجدسليمان ماجراهاي عجيبي هم براي تو به وجود آمد بخصوص زماني که مي‌خواستي جدا شوي. در اين باره بيشتر توضيح مي‌دهي؟ اتفاق خاصي نبود. البته من تا اسفند مي‌توانستم در ايران بمانم و هفت، هشت بازي ديگر براي نفت مسجدسليمان انجام بدهم چون ليگ نروژ فروردين 99 آغاز مي‌شود و تا آن زمان وقت داشتم که در ايران بازي کنم. باشگاه نفت مسجدسليمان و کادر فني صلاح ديدند که دروازه‌بان جديدي جذب کنند که تا پايان فصل در تيم باشد. به همين دليل او را جانشين من کردند. من هم تصميم گرفتم در تمرينات پيش‌فصل ميوندالن شرکت کنم تا با آمادگي کامل وارد ليگ شوم. منظور من مديريت باشگاه بود که گويا با هم به مشکل خورديد و او عليه تو حرف‌هايي به زبان آورد. اشکالي ندارد. هر کسي شخصيتي دارد. من نمي‌توانم شرايط آدم‌ها را طوري پيش ببرم و همه را اجبار کنم که شبيه من فکر کنند. هر کسي طرز فکري دارد و هر صحبتي که انجام مي‌دهد، به کاراکترش مربوط مي‌شود. در فوتبال خيلي وقت‌ها اختلاف نظر پيش مي‌آيد اما دليل نمي‌شود به يکديگر بي‌احترامي کنيم. اخلاق من طوري است که اگر يک نفر يک روز هم از من بزرگتر باشد به او احترام مي‌گذارم. ضمن اينکه هميشه حرف‌هايم را رک زده‌ام و ترسي هم از کسي ندارم. يکسري اما به خاطر اينکه جايگاه خود را از دست ندهند قادر نيستند حرف دل‌شان را به زبان بياورند. آنها به جاي اينکه به اصل فوتبال رسيدگي کنند، حواس‌شان را به فرع معطوف مي‌کنند. اگر من هيچ‌وقت از گفتن حقيقت فرار نمي‌کنم، دليل بر خودخواهي‌ام نيست. دوست دارم اوضاع باشگاهم، هم از نظر فني و هم سخت‌افزاري خوب باشد. متأسفانه گروهي از مسئولان دوست ندارند ايرادها برطرف شود و براي خودشان و باشگاه فرصتي نمي‌سازند که ضعف‌ها برطرف شود. هميشه سعي کرده‌ام اگر جايي نواقصي مي‌بينم به زبان بياورم تا شايد مسئولان بتوانند آن را برطرف کنند. اين موضوع را هم با احترام گفته‌ام اما نمي‌دانم چرا عده‌اي دوست داشتند از حقيقت فرار کنند. اتفاقاً اين حرف‌هاي تو يکي از سؤال‌هاي من بود. مي‌خواهم بدانم وقتي به ايران برگشتي، آيا تفاوتي نسبت به قبل ديدي؟ يک فرق خيلي عمده و اساسي که ديدم اينکه ليگ ايران ضعيف‌تر شده. از چه نظر؟ از همه نظر. هم امکانات و هم فني. کم بود امکانات و بحث تحريم‌ها فشارش را مثل موارد سياسي و اقتصادي روي فوتبال گذاشته و اين در ليگ ايران محسوس است. شرايط هم روز به روز بدتر مي‌شود و فوتبال ايران مسير خود را با تکيه بر استعدادها ادامه مي‌دهد. از تيم ملي گرفته تا تيم‌هاي باشگاهي، همه در حال پسرفت هستند. هر از چند گاهي هم اگر نتيجه‌اي به‌دست مي‌آيد، به خاطر برنامه‌ريزي دقيق و منظم نيست. فقط بر پايه استعدادهاي ذاتي بازيکنان است و البته مربياني که تلاش مي‌کنند. نمونه هم مي‌آوري. مثلاً در نفت مسجدسليمان چه امکانات اوليه‌اي کم داشتيد که خيلي به چشم مي‌آمد؟ بحث من فقط تيم خودمان نيست. نمي‌دانم چرا هميشه با تعصب و کورکورانه مي‌گوييم استقلال و پرسپوليس بهترين تيم‌هاي آسيا هستند. اينکه طرفدار دارند ملاک نمي‌شود که چنين حرفي بزنيم. اين دو تيم با اين همه هوادار ورزشگاه ثابتي ندارند و هميشه چشم‌انتظار کمک‌ها هستند. ضمن اينکه از 10سال قبل هم بدهي دارند و اينها مدام روي هم انباشته مي‌شود. شما مي‌بينيد که مربيان موفق خارجي با دلخوري از اين باشگاه‌ها جدا مي‌شوند و علاقه‌اي به ادامه حضور در ليگ ايران نشان نمي‌دهند. شما اين اتفاق‌ها را در هيچ باشگاه بزرگي نمي‌توانيد ببينيد. حتي در تيم‌هاي بزرگ مشکلات مالي به اين اندازه وجود ندارد. اينها مشکلاتي است که باشگاه‌ها در ايران با آن مواجه هستند و هيچ‌وقت هم کسي نمي‌آيد تا به اين وضعيت بحراني سر و سامان بدهد. پول قراردادت را از نفت مسجدسليمان گرفتي؟ نه، من به خاطر پول به ايران نيامدم. قيمت من يک ميليون يورو است و اگر مي‌توانستم بازي کنم و مصدوم نبودم، با تيمي زير اين مبلغ مذاکره نمي‌کردم. اما قبول کن که هيچ تيمي چنين مبلغي را در ليگ ايران هزينه نمي‌کند. من اگر با مديرعامل باشگاه نفت مسجدسليمان مذاکره کردم و پيراهن اين تيم را پوشيدم، فقط به اين خاطر بود که خودم را اثبات کنم. دوست داشتم همه بدانند اگر سوشا بخواهد مي‌تواند بهترين خط دفاع ليگ ايران را داشته باشد. قبل از حضور ما، بازي‌هاي نفت مسجدسليمان را خارج از اين شهر پيگيري نمي‌کردند اما حالا اين تيم طرفداران بسياري در ساير شهرها و استان‌ها دارد. همه به نفت مسجدسليمان به عنوان يک تيم قابل احترام نگاه مي‌کنند. من نمي‌گويم فقط و فقط من بودم، چون ساير بازيکنان و بخصوص خط دفاع ما هم تلاش کرد اما همه مي‌توانند شهادت بدهند که چه عملکردي در اين تيم داشتم. آيا به نروژ که رفتي توانستي يک ميليون يورو بگيري؟ در فوتبال دوست ندارم خيلي زياد وارد مسائل مالي شوم و درباره اين موضوع حرف بزنم. اگر قيمتم در فوتبال، از نظر شرايط ترانسفر 10 ميليون يورو باشد، به خاطر پاسپورت ايراني يک دهم آن را هم به من نمي‌دهند. اگر پاسپورت اروپايي داشتم، قيمتم به چند ميليون يورو مي‌رسيد. پاسپورت ايراني کمک‌مان که نمي‌کند هيچ، به عنوان يک مانع جلوي پيشرفت را هم مي‌گيرد. الان در کشورهاي اروپايي، يک بازيکن آسيايي به حساب مي‌آييم که پاسپورت جلوي ترقي‌مان را مي‌گيرد. به همين خاطر بايد يک سر و گردن از بقيه بالاتر باشيم تا بتوانيم به موفقيت برسيم. اما هستند بازيکنان ايراني که با همين پاسپورت در فوتبال اروپا به مدارج بالا رسيده‌اند. نمونه‌اش علي دايي، مهدي مهدوي‌کيا، علي کريمي و خيلي‌هاي ديگر. اين اسامي را که شما گفتيد بهترين بازيکنان تاريخ فوتبال ايران هستند و استثنا محسوب مي‌شوند. من مي‌گويم اگر سطح دروازه‌باني‌ام با يک دروازه‌بان اروپايي يکسان باشد، مربي يا مدير رأي به انتخاب او مي‌دهد. چرا؟ چون پاسپورت اروپايي دارد، عبور و مرورش راحت‌تر است و هم اينکه اسمش را مي‌گذارند بازيکن اروپايي. قبول کنيد که شرايط براي چنين بازيکناني راحت‌تر از بازيکنان آسيايي است. به عنوان آخرين سؤال. در مصاحبه‌هاي قبلي با خودم گفته بودي که ديگر به ليگ ايران برنمي‌گردي اما راهي نفت مسجدسليمان شدي و پيراهن اين تيم را پوشيدي. اين کلمه «هرگز» از يادم نمي‌رود. چه شد که روي حرف قبلي‌ات نماندي و به ايران برگشتي؟ واقعيتش برنامه‌ام اين بود که برنگردم. به تازگي قرارداد سه ساله هم بسته بودم و مي‌توانستم در ميوندالن بمانم. خب مصدوم شدم و وقتي اين اتفاق افتاد ترجيح دادم در يک محيط جديد فعاليت کنم. مي‌خواستم با حضور در تيم جديد اعتماد به نفس از دست رفته‌ام را برگردانم. مي‌دانيد که بعد از آسيب‌ديدگي، بازگشت به ورزش کار راحتي نيست. من نياز به اعتماد داشتم و اين را کادر فني نفت مسجدسليمان به من دادند. در يک مدت کوتاه توانستم اعتماد به نفس را با عملکرد خوب همراه کنم. خوشبختانه شرايط مناسبي به دست آوردم و الان به جايي رسيده‌ام که مي‌توانم همان مسير قبلي را ادامه بدهم. هنوز هم روي همان حرفم هستم و زير آن نمي‌زنم اما اتفاق‌هاي غيرمترقبه مانند مصدوميت را پيش‌بيني نکرده بودم. اينها هم جزيي از فوتبال است و نمي‌توان آن را از اين ورزش جدا کرد. حالا اما اميدوارم به روزهاي خوب خودم در ميوندالن برگردم و با کمک کادر فني و هواداران اين تيم بتوانيم يکي از مدعيان فصل جديد ليگ برتر نروژ باشيم. ما را در کانال تلگرامي «کانال ورزش» دنبال کنيد
اخبار بیشتر درباره
اخبار بیشتر درباره