یحیی به درد پرسپولیس میخورد؟
شرق/ در زير به تعدادي از دلايلي که چرا يحيي گلمحمدي به درد پرسپوليس ميخورد و چرا به درد اين باشگاه نميخورد، اشاره شده تا با جمعبندي بتوان به پاسخ نزديکتري به واقعيت رسيد.
پرسپوليس در جديدترين ديدارش در رقابتهاي ليگ برتر، در هفته بيستوهشتم برابر ذوب آهن، يکي از تيمهاي ميانه پايين جدول به ميدان رفت و با يک گل بازي را واگذار کرد. اين تيم که از پيش عنوان قهرمانياش مسجل شده بود، در اين بازي با وجود عطش زيادي که در نيمه دوم نشان داد، از فتح دروازه رقيب اصفهاني ناکام ماند تا بالاخره يحيي گلمحمدي هم طعم شکست با سرخهاي تهراني را بچشد. در واقع از زماني که گلمحمدي سرمربي پرسپوليس شده بود، براي اولين بار بود که تيمش شکست ميخورد.
با وجود تلخي اندکي که اين شکست براي بازيکنان به جا گذاشت، آنها بعد از ديدار با ذوب آهن، در جشن مفصلي که سازمان ليگ تدارک ديده بود، جام قهرماني را بالاي سر بردند تا براي چهارمين بار متوالي، نامشان را بهعنوان قهرمان ليگ برتر بر سر زبانها بيندازند. با وجود قهرماني پرسپوليس ترديدهاي اندکي از سوي هواداران و تعدادي از کارشناسان به گوش ميرسد که آيا يحيي گلمحمدي، سرمربي جوان اين باشگاه، به درد پرسپوليس ميخورد يا نه؟ در زير به تعدادي از دلايلي که چرا يحيي گلمحمدي به درد پرسپوليس ميخورد و چرا به درد اين باشگاه نميخورد، اشاره شده تا با جمعبندي بتوان به پاسخ نزديکتري به واقعيت رسيد.
يحيي به درد پرسپوليس ميخورد
آمار درخشان: بازيکن سابق همين باشگاه پرسپوليس، از نيمفصل، درست از زماني که گابريل کالدرون تهران را ترک کرد، هدايت سرخپوشان را بر عهده گرفت. يحيي تا همين جا، يعني تا پايان هفته بيستوهشتم ليگ برتر، کارنامه درخشاني دارد. او از ۱۲ بازي ۹ برد، دو تساوي و فقط يک شکست در کارنامه دارد. تنها شکست آنها هم بعد از ثبت قهرمانيشان در ليگ رقم خورده که بهنوعي يک بازي تشريفاتي بوده است. با نگاهي مختصر به همين کارنامه، ميتوان به صلاحيتهاي فني يحيي در پرسپوليس ايمان آورد. کاري که او کرده، در حد و اندازههاي کار يک مربي قهرمان است.
از قهرماني تا قهرماني: زماني که يحيي گلمحمدي هدايت پرسپوليس را بر عهده گرفت، اين تيم صدرنشين رقابتهاي ليگ بود. در واقع کالدرون، پرسپوليس را قهرمان نيمفصل کرد و رفت. در چنين شرايطي، کمتر مربياي حاضر است ريسک کند و هدايت تيمي را که بخت اول قهرماني است، به دست بگيرد. ترس از ناکامي احتمالي، بسياري از مربيان صاحبنام را از قبول هدايت چنين باشگاهي بر حذر ميدارد اما يحيي با شجاعت مثالزدنياش چنين مأموريتي را پذيرفت و دست آخر هم تيم را بهعنوان قهرمان تحويل داد. آنهايي که دستي بر فوتبال دارند، بهخوبي ميدانند حفظ ريتم نتيجهگيري تيم در راه رسيدن به موفقيت چقدر کار دشواري است و از عهده هر کسي برنميآيد.
مديريت موفقيت: گلمحمدي پيش از اين تجربه نشستن روي نيمکت پرسپوليس را داشت ولي موفقيتي به دست نياورد. آن زمان ستارههاي بزرگي مانند مهدي مهدويکيا و علي کريمي در تيمش بازي ميکردند ولي يحيي که خيلي جوانتر از اين روزها نبود، نتوانست مديريت مناسبي در مربيگرياش ايجاد کند و اولين تجربهاش با پرسپوليس بدون رسيدن به جام بود. اما در بازگشت دوبارهاش او بهخوبي نقطه ضعف اوليه را برطرف کرده بود. هدايت و مديريت رختکن تيمي که سه سال متوالي قهرمان شده و بازيکنانش خواهناخواه دچار غرور کاذب ميشوند، کار سادهاي نيست ولي يحيي بهخوبي از پسِ اين ماجرا برآمد و به کمک ديگر اعضاي کادر فنياش، توانست رگ و ريشه بازيکنسالاري در باشگاه را بسوزاند.
برتري در ديدارهاي ۶ امتيازي: ديگر نکتهاي که هوش مربيگري يحيي گلمحمدي را متمايز جلوه ميدهد، امتيازگرفتن در ديدارهاي سرنوشتساز است. او در راه رسيدن به قهرماني با پنج تيم سپاهان، استقلال، تراکتور، شهرخودرو و فولاد رقابت داشت. داستان سپاهان را که ديگر همه ميدانند. شاگردان قلعهنويي بهموقع در زمين مسابقه حاضر نشدند و کميته انضباطي رأي به برتري سه بر صفر پرسپوليسيها داد. به غير از آن يحيي در سه ديدار سرنوشتساز ديگر هم درخشيد. او همان ابتداي کارش در پرسپوليس بايد با رقباي مستقيم مبارزه ميکرد؛ بردن دو بر صفر تراکتور، نباختن در داربي، شکستدادن شهرخودرو و دست آخر بردن فولاد، کاري کرد که يحيي را در همه ديدارهاي ششامتيازياش، موفق نشان دهد. اگر او خوششانس بود و داربي را هم ميبرد، احتمالا زودتر از چهار هفته مانده به پايان ليگ ميتوانست جام قهرماني را به ارمغان بياورد.
جواني و دريافت به تومان: شايد ديگر موضوع مهمي که يحيي گلمحمدي را مربي مناسبي براي پرسپوليس جلوه ميدهد، جواني اوست؛ اما در عين جواني، يحيي تجربه بسيار زيادي در سرمربيگري در ليگ دارد. شايد اغراق نباشد اگر او را بهترين مربي نسل جوان کنوني ايران دانست. با همين فاکتور جواني که البته با انگيزه هم مخلوط شده، يحيي سالهاي زيادي ميتواند در پرسپوليس بدرخشد و جام بياورد. علاوه بر آن، او يک مربي ايراني است که براي باشگاه مشکلات مالي ناشي از نوسانات ارز را به بار نخواهد آورد. اين که او مربي ارزاني است يا گرانقيمت، فعلا چندان مشخص نيست ولي همين که قرار نيست به دلار دستمزد بگيرد، ميتواند مورد مهمي براي پرسپوليس باشد.
يحيي به درد پرسپوليس نميخورد
کسلکننده: پرسپوليسِ يحيي گلمحمدي با وجود رسيدن به عنوان قهرماني، چندان چشمنواز بازي نميکند. اين تيم بيش از آن که خلاقيت در خط حمله داشته باشد، متکي به خط دفاعي خوب و البته دروازهبانهاي خوبترش است. درخشش بيرانوند از يک سو و عملکرد مقبول بوژيدار رادوشوويچ (منهاي ديدار با ذوبآهن) نگاه بسياري را به خود جلب کرد؛ نتيجه آن شد که پرسپوليس بهطور مشترک کمترين شکست در ليگ را دارد و البته عنوان بهترين خط دفاع ليگ را هم از آنِ خودش کرده است. شايد اگر درخشش مدافعان تيم نبود، پرسپوليس با گلمحمدي، در راه رسيدن به قهرماني دشواري زيادي داشت.
بردهاي ناپلئوني: حاصل بازيهاي نهچندان زيباي پرسپوليس شد ثبت بردهاي زياد با حداقل نتيجه. از ۹ برد پرسپوليس با گلمحمدي ششتايش با اختلاف يک گل به دست آمد. بسياري از همين بردها هم روي درخشش انفرادي مهدي ترابي حاصل شد. اگر خلاقيت اين بازيکن نبود، مشخصا پرسپوليس گلمحمدي در راه رسيدن به قهرماني، سختي بيشتري بايد متحمل ميشد. اين نتايج در شرايطي به دست آمد که سرخهاي تهران با سپاهان هم روبهرو نشدند؛ وگرنه بردن در آن بازي با اختلاف بيش از دو گل هم در آن بازه زماني شايد خوشبينانه به نظر ميرسيد.
تيمي که مال خودش نبود: حميد مطهري، يکي از دستياران گلمحمدي، در جشن قهرماني پرسپوليس گفت اين تيم «خوب بسته شده است»؛ خوببستهشدن تيم قطعا ارتباطي به يحيي گلمحمدي نداشته است. او تيمي را به دست گرفت که ابتدا برانکو شالودهاش را گذاشته بود و بعد کالدرون و چندين نفر ديگر از باشگاه، آن را پروراندند. حالا که خود مربيان پرسپوليس هم به اين موضوع اعتراف کردهاند، شايد اگر خود يحيي تيم را ميبست، نتيجهاي را که ميخواست، نميگرفت. البته همانطور که مشخص است، قيد «شايد» نقش پررنگي را ايفا ميکند و ممکن بود نتايج از اين هم بهتر ميشود.
با اين حال با نگاهي به دغدغه آن عده که يحيي را گزينه چندان مناسبي براي پرسپوليس نميدانند، ميشود هنوز با استدلالهايي، نگرانيهاي اين عده را بياساس دانست؛ آنهايي که يحيي و تيمش را به بازي کسلکننده متهم ميکنند، حتما بايد نيمفصلهاي دوم پرسپوليس با برانکو را يک بار ديگر مرور کنند؛ مرد محبوب کروات، عمده بازيهاي جذاب را از تيمش در نيمفصل اول ميخواست و در نيمفصل دوم با احتياط بيشتري وارد زمين ميشد. شايد و تنها شايد يحيي هم از دست برانکو کپي کرده است؛ براي بررسي اين مورد ميشود منتظر شروع فصل جديد ماند؛ جايي که امتيازات صفر ميشود و تفکرات مربيان براي بازي هجومي به همراه گرفتن امتياز، شکل جديدي به خود ميگيرد.
مورد چيدن تيم از طرف نفر ديگر هم در همين زمينه ميگنجد؛ چهبسا يحيي در فصل آتي، با تزريق بازيکنان مد نظرش به پرسپوليس، هم روند نتيجهگيري را ادامه دهد، هم بتواند با ارائه بازي زيبا، دوباره خواسته هواداران را که فوتبالي زيبا و تهاجمي است، در زمين اجرا کند.