زاهدی: برانکو در حقم کملطفی کرد
آخرين خبر/ مهاجم المپيک دونتسک مي گويد با وجود تمامي تلاشي که در زمان حضور در پرسپوليس انجان داده مورد کم لطفي و بي توجهي برانکو ايوانکوويچ قرار گرفته است.
به گزارش فوتبالي، شهاب زاهدي مهاجم باشگاه المپيک دونستک که فصل گذشته ليگ اوکراين را با ثبت 10 گل با پيراهن اين تيم به پايان رساند، براي نقل و انتقالات تابستاني فوتبال ايران يک شکار بزرگ براي دو تيم پرطرفدار پرسپوليس و سپاهان محسوب ميشد که اين انتقال بدليل درخواست 500 هزار يورويي براي صدور رضايتنامه، به اين دوباشگاه ناکام ماند. تا زاهدي يک فصل ديگر در باشگاه اوکرايني به فوتبال حرفهاياش ادامه دهد. برهمين اساس خبرنگار فوتبالي با اين مهاجم 25ساله پيرامون مسائل مختلف گفتگويي داشت که در ادامه آن را ميخوانيد:
از شرايط خودتان و تيم المپيک دونتسک برايمان توضيح دهيد؟
خداراشکر هم خودم و هم باشگاه در شرايط خوب هستيم. در حال حاضر هفته دوم ليگ است ما توانستيم چند روز پيش مقابل يکي از بهترين تيمهاي ليگ اوکراين "دنيپرو" که سال گذشته توانسته بود سهميه ليگ اروپا را بگيرد در زمين حريف به ميدان برويم با نتيجه 3 بر1 به پيروزي دست پيدا کنيم. خوشبختانه عملکرد خوبي در اين بازي داشتم. موفق شدم گل اول تيمم را به ثمر برسانم و روي گل دوم تاثيرگذار باشم. روي گل سوم هم از داور پالتي بگيرم. شرايط تمرينات تيم ما به نسبت سال قبل بسيار شادابتر است. چرا که ما سال گذشته 60_70 درصد نيم فصل اول ليگ را بدليل عدم هماهنگي بازيکنان تيم و تغيير سرمربي از دست داديم. ولي امسال غالب تيم حفظ شد اکثر بازيکنان نيمکتنشين حذف شدند بازيکنان بهتري جاي آنها را در باشگاه گرفتند که اين اتفاق خيلي کار را براي ما راحت ميکند. خوشبختانه شرايط خودم هم در تمرينات عالي است چرا که من هميشه در انجام کارهايم برنامهريزي داشتهام قصد دارم همين روند کاري را ادامه دهم.
شما توانستيد به واسطه عملکرد خوبتان عنوان بهترين بازيکن فصل را در باشگاه "المپيک دونستک" بدست آورديد کمي در مورد اين موفقيت برايمان بگوييد؟
از سن 16 سالگي براي خودم يک هدف تعيين کرده بودم که بتوانم در فوتبالم موفق باشم. در حال حاضر خيلي خوشحالم که توانستم راه خودم را پيدا کنم. اين را يک خوش شانسي ميدانم. و بعد از آن تلاش کردم تا جدا از يک فوتباليست خوب بودن مسير موفق شدن را ياد بگيرم. زيرا معتقدم هر کسي که بخواهد در هر کاري فعاليت داشته باشد بايد جدا از توانايي ذاتي در آن کار با تلاش و کوشش راه برنده شدن را نيز در آن کار بياموزد . اخيرا خيلي روي موفقيتم تمرکز کردم. متاسفانه من دو سال محروم بودم، مدتي رباط صليبي پاره کردم، تصميمات اشتباه زيادي گرفتم و انتقال بد زياد داشتم. ولي در نهايت همه اينها باعث شد تا من قويتر بهتر از قبل عمل کنم. چرا که به آن چيزي که ميخواستم ايمان داشتم با تمام وجود برايش تلاش کردم. در حال حاضر هم تنها چيزي که از آن اتفاقات حس ميکنم گرفتن يک نشانه براي روزهاي فوق العاده آينده است که به اميد خدا به سمت آن قدم برميدارم.
شما اين فصل گزينه اصلي "پرسپوليس_ سپاهان" بوديد. گويا اين انتقال بدليل يک درخواست 500 هزار يورويي براي صدور رضايتنامه، ناکام ماند کمي در مورد اين اتفاق برايمان بگوييد؟
بله. اين پيشنها کاملا صحت دارد باشگاه پرسپوليس به صورت کتبي نامهاي رسمي براي جذب من به باشگاه "المپيک دونتسک" ارسال کرد در مورد شرايطم سوال کرد. ولي بندي در قرارادادم بود که گفته ميشد بايد مبلغ مذکور براي صدور رضايتنامه من پرداخت شود ولي با توجه به شرايطي که باشگاه پرسپوليس داشت نشد که اين انتقال صورت بگيرد. صادقانه اين را ميگويم که درست است پرسپوليسي هستم دوست دارم به اين تيم برگردم. ولي ترجيحم بعنوان يک ايراني اين بود که اگر قرارباشد باشگاه پرسپوليس چنين مبلغي را براي به خدمت گرفتن من به باشگاه اوکرايني بدهد بهتر است که با همين مقدار پول چند بازيکن خيلي خوب را به خدمت بگيرد. من اين را به باشگاه نگفتم ولي خيلي به آن فکر ميکردم که با اين مبلغ بازيکنان فوق العادهي زيادي را پرسپوليس ميتوانست به تيم اضافه کند. ولي بع اين دليل که اکثر باشگاههاي ايراني درگير مسائل مالي هستند اصلا دلم نميخواست اين فشار مالي به باشگاه وارد شود. به همين دليل اصلا نميدانستم تصميم درست چيست؟ اينکه برگردم به تيم محبوبم؟ يا اينکه همينجا به فوتبالم ادامه دهم تا باشگاه متحمل چنين هزينه زيادي نشود زير فشار نرود؟؟؟ چرا که ميدانستم مسئولين پرسپوليس بعد از پرداخت چنين پولي قطعا با توجه به بازيهاي آسيايي پيش رو، هزينههاي ليگ برتر و مطالبات "آقاي برانکو" به مشکل خواهند خورد. از طرفي هم باشگاه ديناموکيف با مبلغ 400 هزار دلار براي صدور رضايتنامه من موافقيت نکرد تا اين انتقال رخ ندهد من همين جا به فوتبالم ادامه دهم.
لطفا کمي از علت جداييتان از پرسپوليس برايمان صحبت کنيد؟ آيا از زمان حرف و يا دردو دلي داريد؟
من قبل از اينکه آن مسئله برايم پيش بيايد. در پرسپوليس بازي ميکردم.يک نيم فصل در اين تيم بودم. گرچه در همه ديدارها فيکس نبودم و در بالاي 80 درصد از تمامي بازيها حضور داشتم. عملکرد کليام هم در مجموع خوب بود. در آن زمان آقاي درخشان سرمربي بودند که در نيم فصل آن اتفاق برايم رخ داد. که بعد از آن مدت زمان طولاني در پرسپوليس حضور نداشتم زمانيکه برگشتم اصلا قرادادي با باشگاه به طور رسمي نداشتم و مهلت قراردادم تمام شده بود. به نوعي مثل يک بازيکن تستي بدون هيچ واسطهاي مستقيما به سر تمرين رفتم. فقط به خاطر پيش زمينهاي که در اين تيم داشتم آقاي برانکو من را ملاقات کرد. بعد از گذشت يک هفته متوجه شدم که هيچ اتفاق مثبتي برايم نميافتد. يعني نه قرادادي داشتم و نه کسي من را جدي ميگرفت. رفتم به آقاي برانکو گفتم: که من شرايطم به اين شکل است من به اينجا آمدم چون اين تيم جايي است که در آن بزرگ شدم تنها چيزي بسيار بااهميت هم براي من بازي کردن است. ولي در حال حاضر قراردادي ندارم. اگر به حضور من نيازي نيست بروم. درست است که اين تيم را دوست دارم ولي آيندهام را بيشتر دوست دارم. فرداي آن روز از طرف باشگاه سر تمرين آمدند با من يک قرارداد 4 ساله با يک مبلغ خيلي پاييني امضا کردند. که در قياس با قراردادهايي که آن زمان وجود داشت و حتي از مبلغ قرارداد قبلي خودم هم که دوسال از انعقاد آن گذشته بود هم پايينتر بود. ولي من قراداد را امضا کردم چرا که پرسپوليس جايي بود که من در پرسپوليس رشد کرده بودم آنجا را خيلي دوست داشتم. به پايان فصل آن سال فقط 5_6 بازي مانده بود که من در هيچکدارم از آنها فرصت بازي پيدا نکردم. درست همان فصلي که تيم ما با تفاضل گل به مقام نائب قهرماني رسيد، استقلال خوزستان قهرمان ليگ برتر شد. اما در فصل بعدي من عملکرد خوبي داشتم تا جايي که پيش فصل ما در اوکراين بود من در تمامي بازيهاي دوستانه گل زدم، خيلي خوب کار ميکردم به شدت آمادگي و انگيزه داشتم. تمامي مدت زماني که بچهها در استراحت بودند من تمرين ميکردم. حتي بعد از تمرينات تيم هم دوباره به صورت انفرادي تمرين ميکردم بدون اينکه حتي يک روز را از دست بدهم. بعد از آن وقتيکه از اوکراين برگشتيم يک مهاجم اوکرايني به تيم ما اضافه شد "مهدي طارمي" هم در آن زمان از ترکيه برگشت. يک دفعه در اولين بازي فصل من در ليست هجده نفره هم نبودم. در صورتيکه آن مهاجم اوکرايني اصلا با تيم تمرين نکرده بود. ولي درمورد مهدي همه چيز حتي براي خودم هم فرق ميکند چرا که او بازيکن آماده و کاربلدي بود. اما خوب من در ليست نبودم متاسفانه اين قضيه به همانجا ختم نشد نزديک به 10 هفته ادامه پيدا کرد. خيلي ناراحت و متحير بودم و نميدانستم چرا تمامي تلاشهايم به در بسته ميخورد. باز در بين بازيهاي ليگ برتر من در تمامي بازيهاي دوستانه حضور داشتم خوب کار ميکردم ولي درست در بازي اول بعد از ديدار دوستانه در ترکيب هجده نفره هم حضور نداشتم.
آيا هيچوقت علت اين اتفاق و يا ديده نشدن را از کسي پرسيديد؟
بله. درست بعدِ سه هفته اول از شروع مسابقات ليگ برتر با آقاي برانکو صحبت کردم. اصلا قصد ندارم از خودم تعريف کنم ولي واقعا شرايط بدني و تمرينيام در آن زمان خوب بود حتي وقتي با بچههاي تيم هم صحبت ميکردم آنها هم از اين تصميم متعجب بودند. ولي هفته سوم رفتم با آقاي برانکو صحبت کردم که چرا من را بازي نمي دهد؟ چون نقل و انتقالات تا هفته چهارم باز بود. ايشان گفتند که نياز داري يک سري چيزها را برطرف کني و اگر اين کار را نکني من تورا به تيم پايههاي پرسپوليس ميفرستم. در صورتي که من اصلا سنم به حضور در تيمهاي پايه نميخورد. همچنان متعجب بودم که چرا چنين برخوردي با من انجام ميشود. راستش دليل اين کم لطفيها را نميدانم ولي اين قانون يک تيم قهرمان و برنده است. مثلا شما رئال مادريد را هم نگاه کنيد هميشه يک سري بازيکنان هستند به اين خاطر که تيم با حضور آنها نتيجه خوب ميگيرد به ساير بازيکنان فرصت بازي داده نميشود. جدا از آن آقاي برانکو اصلا به سيستم و ترکيب برنده تيم دست نميزد بهتر بگويم در چيدمان بازيکنان ريسک نميکرد که تا حدودي قابل درک هم است. خلاصه که اين شرايط خيلي برايم خسته کننده شده بود ناراحت بودم به اين خاطر که خيلي بيشتر از سايرين تلاش ميکردم ولي ديده نميشدم. هميشه 1 ساعت قبل از شروع تمرينات گروهي در زمين حاضر ميشدم 1 ساعت بعد از اينکه تمرين تمام ميشد دوباره تمرينات اختصاصيام را شروع ميکردم. به جرات ميتوانم بگويم من 200 درصد تلاش کردم تا دوباره در ترکيب پرسپوليس قراربگيرم. مثلا زمانيکه با وحيد اميري صحبت ميکردم وحيد به من ميگفت: شايد تو در حال حاضر شرايط خوبي نداشته باشي ولي تو قطعا به هر تيم ديگري بروي موفق ميشوي چرا که خيلي تلاش ميکني اين از نوع رفتار و عملکردت کاملا مشخص است. اين حرفها به جاي اينکه من را دلگرم کند بيستر من را به فکر فرو ميبرد که چرا نبايد همينجا ديده شوم. ولي خوب در يک کلام قسمت نبود. تقريبا يک هفته مانده بود که نيم فصل اول تمام شود دوباره رفتم با آقاي برانکو صحبت کردم گفتم که من نميخواهم اينجا بمانم. او به من گفت: که تورا به تيم اميدهاي پرسپوليس ميفرستم. من هم گفتم: شما نميتوانيد اين کار را انجام دهيد چون شرايط سني من با آنجا جور نيست. نميدانم چرا ولي کاملا مشخص بود که او دلش نميخواست من را ببيند حالا به هر دليلي نميدانم. اين درصورتي اتفاق افتاد که رابطه من با کادر او خيلي خوب بود. زمانيکه با آنها هم حرف ميزدم ميگفتند: بايد برانکو من را بازي دهد ولي نميدانم چرا اين اتفاق نيفتاد. درست خاطرم هست که بازي با سياه جامگان بود اسم من در ليست هجده نفره قرار گرفت ولي من رفتم با آقاي برانکو صحبت کردم. به جرات ميتوانم بگويم هيچ بازيکني اين کار را انجام نميدهد. آن هم بازيکني که يک نيم فصل منتظر مانده تا به او فرصت بازي داده شود. حالا که اسمش در ليست هجده نفره قرار گرفته ميرود تا با مربياش در مورد جدايي صحبت کند. مطمئنم که آقاي برانکو در آن زمان انتظار شنيدن هر حرفي را از من داشت جز اينکه من بخواهم در چنين شرايطي بحث جدايي از تيم را آن هم به طور جدي مطرح کنم. بعد اين از پرسپوليس جدا شدم يک نيم فصل قرضي به ماشين سازي رفتم که تيم خيلي شرايط سختي داشت به اين دليل که خود من هم در ان تايم نزديک به دوسال و نيم بود که هيچ بازي رسمي انجام نداده بودم کار برايم سخت تر شده بود. ولي خوب توانستم از 15 بازي در 12 تا حضور پيدا کنم. فقط تجربه کسب کردم دوباره به پرسپوليس برگشتم ولي دوبرابر پولي را که از باشگاه طلب داشتم را براي صدور رضايتنامه و اجازه جداييام از تيم در آنجا هزينه کردم. تا همين يکي دو سال پيش هم در حال دادن بدهي مربوط به همين موضوع بودم چرا که پول را قرض کرده بودم بايد آن را پس ميدادم.که خوشبختانه تسويه شد.
يعني هنوز چرايي آن رفتار براي شما مشخص نشده است؟
چرا. الان ديگر برايم مشخص است. قرار بوده اين اتفاقها برايم بيفتد تا من بتوانم در يک تيم اروپايي بدرخشم.
شما به واسطه حضور در تيم "وستمانايا" اولين فوتباليست شاغل در ليگ ايسلند بوديد که ورزشگاه خيلي عجيب نزديک به دريا داشت لطفا از تجربه بازي در اين تيم حضور در اين ورزشگاه برايمان توضيح دهيد؟
آن زمين در شمال ايسلند واقع شده بود. که اتفاقا هر زمان که براي بازي به آنجا ميرفتيم من خيلي عملکرد خوبي داشتم. البته ورزشگاه خيلي هم به دريا نزديک نبود فکر ميکنم به اين خاطر که عکس برداري از بالا انجام شده است اينطور بنظر ميرسد. جدا از آن ورزشگاه تيم " وستمانايا" هم بسيار جذاب بود يک کوه بسيار زيبا در کنارش قرارداشت جو فوق العادهاي در آنجا حاکم بود.
شما عملکرد خوبي که در فصل گذشته داشتيد فکر ميکنيد در اين مقطع زماني چقدر شانس براي دعوت شدن به تيم ملي داريد؟
واقعيتش را بخواهم بگويم شانس بسيار زيادي براي خودم ميبينم. بنظرم کمترين فرصتي که ميتواند به من داده شود اين است که حداقل در اردوها تيمملي جزو دعوت شدگان باشم تا بتوام خودم را ثابت کنم. اميدوارم که اين اتفاق رخ دهد چرا که پوشيدن پيراهن تيم ملي آرزوي هر بازيکني است.
بهترين بازيکن ليگ امسال بنظر شما چه کسي است؟
اگر بخواهم صادقانه بگويم "مهدي قائدي" بهترين بازيکن ليگ امسال است. تابحال با او از نزديک ملاقات نداشتم ولي خيلي او را دوست دارم. معتقدم که بسيار بازيکن مستعد و آيندهداري است. برايش آرزوي موفقيت روزافزون دارم.
بعنوان سوال پاياني کمي از احساستان نسبت به "پوکر قهرماني پرسپوليس" در ليگ نوزدهم برايمان بگوييد؟
بدون شک رسيدن به يک موفقيت سخت نيست اما حفظ اين موفقيت به طور مداوم کار دشواري است و تلاش بسياري را ميطلبد. پرسپوليس نشان داد که شايسته اين همه تقدير،درخشش داشتن هواداران ميليوني است. چرا که قطعا چهارسال قهرمان شدن در ليگ فوتبال کشور تلاش تمرين و زحمات شبانهروزي يک مجوعه فوق العاده را به همراه داشته است.