اخراج بدون هشتگ!
بانک ورزش/ از اسپانيا خبرهاي جالبي به گوش ميرسد. گويا شکست سنگين و تاريخي بارسلونا برابر بايرنمونيخ در ليگ قهرمانان اروپا، همچنان قرار است پيامدهاي بيشتري داشته باشد. تغيير در کادرفني، اتفاقي بود که در ۲۴ ساعت اول رخ داد. اين اما مسلما کافي نبود. باشگاه بهدنبال خريد نفرات جديد است و فيليپه کوتينيو را هم به کاتالونيا بازگردانده، اما هواداران عطش بيشتري براي يک «انقلاب» دارند. همين يکي، دو هفته گذشته چيزي نمانده بود ليونل مسي براي هميشه بارسا را ترک کند، اما بند فسخ قرارداد، او را در جمع آبيواناريپوشان نگه داشت. حالا ظاهرا کسي که بايد باشگاه را ترک کند، خوان بارتومئو است؛ مديرعاملي که از سال ۲۰۱۶ رسما هدايت بارسلونا را به دست گرفت و چيزي جز ويراني بهدنبال نياورد.
اصل خبر اين است؛ مکانيزم عزل خارج از تاريخ بارتومئو فعال شده و احتمال بسيار زيادي وجود دارد که او دو هفته ديگر شغلش را از دست بدهد. با توجه به اساسنامه باشگاه اسپانيايي، هواداران رسمي بارسلونا يعني کساني که شناسنامهدار هستند و حق عضويت ميپردازد، قادر خواهند بود در شرايط فوقالعاده با جمعآوري امضا، ادامه حضور تيم مديريتي را به چالش بکشند. اگر ۱۵ درصد اعضاي رسمي باشگاه (حدود ۱۶۵۰۰ نفر) خواهان عزل مديرعامل شوند، مکانيزم به جريان خواهد افتاد. در همين راستا کمپيني که از ۱۰ روز پيش شروع شده بود، پنجشنبه شب موفق شد بيش از ۲۰ هزار امضا براي عزل بارتومئو جمع کند. حالا نوبت تاييد اصالت و اعتبار امضاهاست؛ فرآيندي که نهايتا تا ۱۰ روز ديگر به پايان ميرسد. پس از آن در صورتي که تعداد امضاهاي تاييد شده از حد نصاب عبور کرد، باشگاه يک نظرسنجي برگزار ميکند. در صورت شرکت ۱۰ درصد اعضا در اين نظرسنجي و تاييد عزل مديرعامل توسط دو سوم شرکتکنندگان، کار بارتومئو به پايان خواهد رسيد و سرپرست موقت منصوب خواهد شد. سپس تاريخ انتخابات زودهنگام براي تعيين مديرعامل جديد مشخص خواهد شد. پيشتر قرار بود انتخابات باشگاه روز اول فروردين سال آينده برگزار شود، اما حالا ممکن است اين تاريخ جلو بيفتد؛ مخصوصا که در اسپانيا عزم هواداران براي پايين کشيدن بارتومئو جزم است.
در تمام اين داستان چيزي که براي ما در ايران ميتواند مهم باشد، شکل شسته و رفته اين مدل برخورد با بحران است؛ جايي که اساسنامه باشگاه پيشبيني هر شرايطي را کرده و به هواداران حق ميدهد حتي در مهمترين مسائل تيم هم دخالت کنند. در ايران اما بسياري از مواقع به هوادار به چشم «سياهيلشکر» نگاه ميشود؛ کسي که در سرما و گرما روي سکو بايد از تيم حمايت کند، اما حق هيچگونه اظهارنظري ندارد. در اين صورت طبيعي است که هوادار خشمگين ايراني، يا روي سکو شعارهاي آنچناني سر ميدهد يا کف خيابان تجمع ميکند. باشگاههاي ايراني در گذار به سمت مدرن شدن، حتما بايد چنين حقوقي براي هواداران خود قائل شوند. آيا عمر ما به ديدن آن روز قد ميدهد؟
دنياي اقتصاد