زومجي/ نسخه دوم Unravel تجربه فوقالعادهاي نيست، اما ساختهاي به شمار ميرود که قطعا، ارزش بازي کردن را دارد. همراه بررسي بازي باشيد.
در دوراني که بازيهاي ويديويي معمولا با پشت سر گذاشتن کمپينهاي تبليغاتي متنوع و انواع و اقسام هايپها روانه بازار ميشوند، يک سري آثار هم هستند که بدون سر و صدايي خاص منتشر ميشوند و گاهي هم در بين همين آثار، تجربههاي بسيار ارزشمندي پيدا ميشود. Unravel 2 که البته در فروشگاهها با نام دقيقتر Unravel Two در دسترس قرار دارد، يکي از همين دست بازيها است که الکترونيک آرتز، چند روز پيش در جريان EA Play 2018 آن را معرفي و بلافاصله هم منتشر کرد و ما هم در اين مطلب، سراغ بررسي آن رفتهايم.
اگر نسخه اول بازي Unravel را تجربه کرده باشيد، ميدانيد که در اين بازي يک شخصيت کاموايي قرمز رنگ را کنترل ميکنيم و معماهاي بازي هم با توجه به همين ماهيت کاموايي شخصيت حل ميشوند. در نسخه دوم، مجددا با اين شخصيت که يارني نام دارد همراه ميشويم اما اين وسط، يک تفاوت بزرگ هم در بازي وجود دارد؛ يارني ديگر تنها شخصيت حاضر در بازي نيست و اين بار، يک يارني آبي رنگ هم او را همراهي ميکند. در واقع، هسته اصلي گيمپلي بازي Unravel 2 بر پايه همکاري اين دو شخصيت پيريزي شده است و اين مساله، تفاوت اصلي نسخه دوم Unravel با قسمت قبلي است. همچنين به لطف حضور دو شخصيت، بازي از حالت Co-Op هم پشتيباني ميکند که در آن، هر يک از بازيکنان کنترل يکي از اين شخصيتها را بر عهده ميگيرد و دو بازيکن با همکاري هم مراحل را پشت سر ميگذارند.
عنوان Unravel 2 به عنوان يک بازي تکنفره ۲۰ دلاري کيفيت خيلي خوبي دارد ولي تجربه Co-Op خيلي جذابي نيست
طي سالهاي اخير، بازيهاي پلتفرمر و معمايي فوقالعادهاي منتشر شدهاند؛ به عنوان يک نظر شخصي، در اين سبک بازيها علاقه خاصي به ساختههاي استوديو پليدد دارم و دليل اين علاقه، نه اتمسفر خاص آن بازيها که گيمپلي جذابشان است که باعث ميشود از حل کردن هر يک از معماهاي بازي، دود از سرمان بلند شود و به خلاقيت سازندگان براي طراحي چنين معمايي آفرين بگوييم. خب وقتي از اين جنبه به بازي Unravel 2 نگاه ميکنيم، با اثري روبهرو هستيم که يک بازي پلتفرمر/معمايي خوب است ولي هرگز مرز خوب بودن را رد نميکند و به تجربه فوقالعادهاي تبديل نميشود.
به بيان بهتر، Unravel 2 از نظر گيمپلي، مشکل خاصي ندارد. البته چرا، بازي يک مشکل دارد و آن هم تمرکز بيش از اندازهاش به حالت Co-Op در حالي است که موفق نميشود خيلي تجربه Co-Op جذابي ارائه کند. براي شرح اين مشکل، بايد کمي بيشتر به گيمپلي بازي بپردازيم. مکانيزمهاي بازي، کمابيش مشابه نسخه اول هستند و مثلا يارنيها با استفاده از ماهيت کامواييشان ميتوانند انتهاي کلاف خود را به يک سري نقاط گره بزنند و از نقاطي آويزان شوند يا حتي با وصل کردن دو نقطه به يکديگر، نوعي پل بسازند. اما اين وسط، يک سري مکانيزمهاي جديد هم به واسطه همکاري دو يارني معرفي ميشوند و مثلا، يکي از يارنيها ميتواند کلاف را نگه دارد و يارني ديگر، با آويزان شدن و تاب خوردن به طرفين، به نقاط غير قابل دسترس دسترسي پيدا کند.
با اين حال مشکل بازي، اين است که خيلي از اين پتانسيلهاي همکاري بين دو يارني استفاده نميکند. در طول مراحل بازي، با معماهايي اکثرا سرراست روبهرو ميشويد که اولا، چالش خيلي خاصي پيش روي شما قرار نميدهند و به همين دليل، حل کردن آنها هم حس شيرين پشت سر گذاشتن يک چالش را بهتان القا نميکند و باعث نميشود که تواناييهاي پلتفرمر خودتان را تحسين کنيد. از طرف ديگر، اکثر معماهاي بازي به شکلي طراحي شدهاند که با يک يارني هم قابل حل هستند و الزامي به همکاري دو يارني ندارند (يارنيها در بازي قابليت ترکيب شدن با يکديگر و تبديل شدن به يک موجود واحد را دارند). اين مساله زماني که بازي را بهتنهايي بازي ميکنيد، خيلي مشکلساز نميشود و حتي جذاب است؛ چون به هر حال يک تنوع در بازي است که مکانيزم جديدي به بازي اضافه ميکند. اما وقتي که با اميد تجربه کردن يک بازي Co-Op و همراه با يک دوست به سراغ Unravel 2 ميرويد، بدون شک حوصله يکي از بازيکنان سر خواهد رفت؛ چرا که مثلا اگر در هر مرحله با ۱۰ معما روبهرو شويم، تقريبا نصف آنها بهتنهايي و با استفاده از يک يارني هم قابل حل هستند و نيازي به همکاري دو کاراکتر ندارند.
گرافيک هنري و در کل اتمسفر، جزو بهترين ويژگيهاي بازي هستند
اما از اين مشکل بگذريم و به بحث قبليمان برگرديم. اگر بخواهيم مقياسي براي سنجش کيفيت بازيهاي ويديويي داشته باشيم، طبيعتا همهچيز به دو حالت عالي و بد تقسيم نميشود و اين وسط، يک سري بازيها هم هستند که نه تجربهاي عالي به حساب ميآيند و نه تجربهاي بد. Unravel 2 دقيقا در همين قسمت قرار ميگيرد و استوديو کلدوود، بازياي ساخته که مشکل اساسي ندارد اما در عين حال، چيزي هم براي شگفتزده کردن مخاطبانش در چنته ندارد و چيزي به سبک پلتفرمر معمايي اضافه نميکند. سازندگان در اين بازي موفق شدهاند مراحلي سرگرمکننده با معماهاي استاندارد خلق کنند و به همين دليل، چند ساعتي که پاي بازي ميگذاريد، خستهکننده نميشود اما در عين حال، بازي برخلاف آثاري مثل Inside، معما يا جذابيت خاص ديگري هم ندارد که بتوان پس از تجربه بازيها، مدتها در مورد آن بحث و خلاقيت سازندگان را تحسين کرد. البته معيار سنجش موفقيت يک بازي، لزوما داشتن تغييرات انقلابي يا حتي معرفي يک سري المانهاي کاملا نو در سبک خودش نيست و خيلي از بازيها، صرفا با بهتر کردن عناصر رايج يک سبک، تبديل به تجربياتي فراموشنشدني شدهاند ولي Unravel 2، حتي وقتي از اين ديد هم آن را بررسي کنيم، چيز جديدي براي ارائه ندارد و اگر بخواهم خلاصه بگويم، بازي بيشتر شبيه به يک سري مرحله جديد براي نسخه قبلي است و اضافه شدن حالت Co-Op هم بهبود خيلي خاصي براي آن بهحساب نميآيد. ولي خب با در نظر داشتن اينکه نسخه اول هم بازي خوب و باکيفيتي بود، ميتوان نتيجه گرفت که اين مساله يک ايراد اساسي هم به حساب نميآيد و فقط، نبايد از Unravel 2 انتظار يک بازي فوقالعاده را داشت تا بتوان از آن لذت برد.
به عنوان نکات آخر در مورد گيمپلي، بد نيست به موضوعي بپردازيم که اشاره کوچکي به آن داشتيم. معمولا وقتي يک بازي پلتفرمر در کنار سکوبازي معماهايي هم به مخاطبش ارائه ميکند، انتظار ميرود که شاهد به چالش کشيده شدن ذهن براي حل اين معماها باشيم. ولي خب Unravel 2 خيلي از اين حيث معماهاي خلاقانهاي ندارد و اکثر مواردي که در بازي وجود دارند، تقريبا بهسادگي قابل حل هستند. حتي ميتوان گفت که معماهاي بازي، از يک اصل کلي پيروي ميکنند و آن هم اين است که شما، بايد تا جايي که ميتوانيد با يک شخصيت بازي را ادامه بدهيد و در نقطهاي که حس کرديد هيچ راهي براي پيشروي وجود ندارد، از کاراکتر دوم هم استفاده کنيد و نهايتا با کمي تلاش جزئي، از معماهاي موجود عبور کنيد. اين وسط در چند قسمت شاهد طراحي معماي خلاقانه هم هستيم ولي شايد اين نوع پازلها، نهايتا به تعداد انگشتتان دست برسند و در اکثر مواقع، معماهاي بازي بهسادگي قابل حل هستند و چالش خاصي پيش روي گيمر قرار نميدهند. همچنين با اينکه Unravel 2 تجربه نسبتا کوتاهي است و مراحل اصلي آن هم خيلي ارزش ندارند، اما يک سري مراحل چالشي در بازي وجود دارند که واقعا، سرگرمکننده هستند. انصافا، کيفيت طراحي مرحله در اين مراحل سطح خوبي دارد و حتي برخلاف مراحل اصلي که صرفا انگار براي سرگرم کردن چند ساعته مخاطب طراحي شدهاند، چالش نسبتا بالايي هم پيش روي شما ميگذارند. پس اگر به دنبال مراحل سختتري در Unravel 2 هستيد، حتما مراحل چالشي آن را تجربه کنيد که کمتعداد هم نيستند.
اگر بگوييم مراحل چالشي بازي جذابتر از مراحل اصلي هستند، پربيراه نگفتهايم
معمولا بررسي بازيها را با پرداخت به داستان آنها آغاز ميکنيم اما دليل اينکه تا به اينجا داستان را در اين مطلب به کل کنار گذاشتهايم، اين است که Unravel 2 از آن دست بازيهايي است که نيازي به داستان ندارند. درست است که سازندگان سعي ميکنند با به تصوير کشيدن ارتباطاتي هرچند جزئي بين دو شخصيت و همچنين نشان دادن داستان فرار دو نوجوان از دست آدمها در پسزمينه، داستاني هم در بازي خودشان روايت کنند، اما باور کنيد نه بودن اين داستان کمکي به بازي ميکند و نه نبود آن ميتوانست ضربهاي به بازي بزند؛ چرا که در Unravel 2، همهچيز در مورد پريدن از روي سکوها، فرار از تلهها و حل کردن يک سري معما است و سازندگان هم بهخوبي تمرکز اصليشان را روي اين موارد گذاشتهاند و اثري سرگرمکننده از اين حيث تقديم مخاطبشان ميکنند و داستاني هم که در پسزمينه بازي روايت ميشود، يک نوع عنصر جانبي است که بود و نبودش خيلي فرقي به حال بازي نميکند.
اگر از جمله افرادي باشيد که نسخه اول Unravel را تجربه کردهاند، به احتمال زياد با من همعقيده هستيد که بازي، اتمسفر خيلي خوبي داشت و کلدوود، از حيث طراحي و موسيقي، تجربه خيلي خوبي را در اختيار مخاطبان بازي قرار داده بود. خب اگر از فضاي بازي اول لذت بردهايد، خبر خوبي برايتان دارم و آن هم اينکه در نسخه دوم، اين اتمسفر حتي به مراتب بهتر هم شده است. زماني که در اولين مراحل بازي هستيم و ماجراجوييهاي دو شخصيت بازي را در محيطي سرسبز دنبال ميکنيم، تنها کاري که از ما برميآيد تحسين کيفيت بالاي طراحيها و همچنين موسيقي واقعا گوشنواز بازي است. بازي مخصوصا از حيث موسيقي واقعا عالي است و ساندترکهاي آن بهحدي زيبا هستند که ميتوان حتي پس از تمام کردن Unravel 2 هم آنها را به عنوان يک آلبوم موسيقي مجزا گوش داد. اين کيفيت بالاي فضاسازي، در ادامه هم حفظ ميشود و مخصوصا طراحي متنوع مراحل بازي که در ادامه در محيطهايي چون يک کارخانه خطرناک هم جريان دارند، مزيد بر علت ميشود تا جو بازي تا پايان آن جذاب باقي بماند و هرگز حس تکراري شدن پيدا نکند.
داستان بازي حالتي خنثي دارد و نه چيزي به بازي اضافه ميکند و نه يک نقطه ضعف براي آن به شمار ميرود
عنوان Unravel 2 همچنين از بعد فني هم شرايط خيلي خوبي دارد. درست است که اجراي روان يک بازي مثل Unravel 2 که خيلي افکتهاي گرافيکي سنگيني ندارد يک امتياز مثبت نيست ولي باز هم دليل نميشود که اشارهاي به آن نکنيم. مخصوصا يک چيز در مورد Unravel 2 عالي است و آن هم طبيعي بودن فيزيکي بازي است. معماهاي Unravel 2 معمولا وابسته به فيزيک هستند و خوشبختانه بازي از اين نظر به شکلي است که همهچيز، طبق محاسبات بازيکن پيش ميرود و شاهد صحنههاي اعصابخردکني نيستيم که به دليل عجيب و غريب بودن فيزيک بازي، نتوانيم معماها را به شکلي که در نظر داريم حل کنيم.
در مجموع، Unravel 2 بهنوعي کيفيتي در حد نسخه اول دارد و اين، اصلا بد نيست. استوديو کلدوود کاري را که در نسخه اول آغاز کرده بود، بهخوبي در اين نسخه هم ادامه داده است و هنوز هم پشت سر گذاشتن مراحل بازي با شخصيتهاي بامزه لذتبخش است. درست است که شايد Unravel 2 به عنوان يک بازي Co-Op چيز جديد و جذابي براي عرضه نداشته باشد و عملا باعث سر رفتن حوصله يکي از بازيکنان شود، ولي به عنوان يک تجربه پازل پلتفرمر که فقط ۲۰ دلار قيمت دارد، بازي ارزشمندي است. Unravel 2 هرگز در سطح يک شاهکار فراموشنشدني در ژانر خودش ظاهر نميشود اما در عين حال بازياي است که پس از تمام کردن مراحل اصلي آن، آنقدر حس رضايت در شما وجود خواهد داشت که سراغ مراحل چالش برويد و تا مدتي، سرگرم پشت سر گذاشتن آنها و به چالش کشيدن تواناييهاي خودتان شويد. پس اگر طرفدار بازيهاي پلتفرمر معمايي هستيد، اين روزها Unravel 2 فرصت خوبي است تا براي مدتي وارد ماجراجويي در يک دنياي زيبا و با شخصيتهاي کاموايي دوستداشتني شويد.
براي ديدن مطالب جذاب و داغ اين لينک را لمس کنيد ↓↓↓ :
«هدايت به کانال آي تي»
بازار