ديجياتو/ بر اساس آمارهاي رسمي و غيررسمي زمان حضور ايرانيان در فضاي مجازي روز به روز بيشتر ميشود و در يک ارتباط مستقيم ميزان استفاده آنها از رسانههاي مکتوب مانند روزنامه و کتاب کمتر ميشود. بر اساس جديدترين آماري که توسط معاون وزير ارتباطات منتشر شده است، ميزان حضور کاربران ايراني در شبکه هاي اجتماعي ۳۰ برابر زمان مطالعه روزنامه و ۹ برابر زمان کتابخواني است؛ روندي که برخلاف تصور اوليه ميتواند در صورت مديريت و برنامهريزي تبديل به يک فرصت خوب شود.
«امير ناظمي» معاون وزير ارتباطات در توييتر خود آمار جالبي از زمان حضور کاربران ايراني در شبکههاي مجازي منتشر کرده است. به گفته او بر اساس آمارگيري فرهنگ رفتاري خانوارهاي ايراني که در سال ۹۶ توسط مرکز آمار انجام شده، زمان حضور ايرانيان در شبکههاي اجتماعي حدود ۳۰ برابر زمان مطالعه روزنامه و ۹ برابر زمان کتابخواني است:
«سرانه روزانه حضور ايرانيان در شبکههاي اجتماعي يک ساعت و ۴ دقيقه است. درحالي که سرانه مطالعه روزنامه يک ساعت و ۲۷ دقيقه و سرانه مطالعه کتاب غيردرسي به غير از ادعيه، ۴ ساعت و ۳۴ دقيقه در ماه اعلام شده است.»
او همچنين تاکيد کرده که با تغيير نگاه از تهديد محوري به فرصت محوري، به شرط حضور گروههاي مرجع، نويسندگان و پژوهشگران در شبکههاي اجتماعي، فرصتي بزرگ براي ارتقاي آگاهي عمومي پديد خواهد آمد. حالا سوال اينجاست که براي تبديل اين تهديد به فرصت چه مسيري در پيش داريم؟
آمار کاربران ايراني در فضاي مجازي
«علياصغر کيا» عضو هيات علمي ارتباطات و رسانه دانشگاه علامهطباطبايي در گفتگو با ما ابتدا به اين نکته اشاره ميکند که حضور پررنگتر رسانههاي خبري در فضاي مجازي براي بهرهگيري از مزيت سرعت خبر رساني، موجب شده تا بخش عمدهاي از روزنامهخوانها، اطلاعات خود را از سايتها و کانالهاي رسانههاي مجازي دريافت کنند:
«پيش از اين افراد زيادي اخبار را از طريق روزنامهها پيگيري ميکردند چون سايتها نبودند، اما الان همان قشر روزنامه خوان از سايتها و فضاي مجازي براي دريافت اخبار استفاده ميکنند. اين به معني از بين رفتن قشر روزنامه خوان نيست بلکه آنها کانال ارتباطي خود را تغيير دادهاند. اين روند نه تنها در ايران بلکه در ساير کشورها نيز وجود دارد. براي مثال روزنامه آساهي ژاپن روزانه ۱۲ ميليون تيراژ داشت الان ۶ ميليون تيراژ دارد.»
موضوع ديگر عدم حضور يا پررنگ نبودن حضور برخي از انديشمندان و نخبگان در فضاي مجازي است. چراکه هنوز نتوانستهاند ارتباط خوبي با فضاي مجازي برقرار کنند و همين هم موجب شده تا محتواي موجود در فضاي مجازي کيفيت مناسبي نداشته باشد. کيا با تائيد اين موضوع که حضور جوانان در فضاي مجازي بسيار پررنگ است چون آنها سعي ميکنند تمامي نيازهاي خود را از فضاي مجازي رفع کنند، گفت:
«آموزش و آشنايي بيشتر انديشمندان ميان سال با فضاي مجازي، ميتواند فرصت حضورشان را در فضاي مجازي ايجاد کند. براي مثال در سالهاي گذشته اساتيد دانشگاه از اتوماسيون دانشگاه هم استفاده نميکردند اما به مرور زمان و با کمي آموزش توانستند از اتوماسيون دانشگاهها استفاده کنند.»
آمار کاربران ايراني در فضاي مجازي
اين استاد ارتباطات درباره وجود شايعات، اخبار دروغ، انتشار ويديوهاي نامناسب که همگي از نبود نظارت بر محتوا در فضاي مجازي نشات ميگيرد و منجر به فيلترينگ ميشود، توضيح داد که آموزش و افزايش سواد رسانهاي افراد بهترين راه براي تشخيص اخبار دروغ و شايعات هستند.
به گفته او ما نميتوانيم از انتشار اخبار دروغ جلوگيري کنيم و اين خود مخاطبان هستنند که بايد صحت اخبار را تشخيص دهند و گزينشگر باشند:
«سواد رسانهاي بايد از دوران ابتدايي راهنمايي و دبيرستان وجود داشته باشد تا افراد درک صحيحي از رسانههاي ديجيتال، فرصتها و تهديدهاي آن داشته باشند و بتوانند به بهترين شکل از آن بهره ببرند.»
کيا اعتقاد دارد که بهترين مسير براي استفاده درست از رسانهها، افزايش سواد رسانهاي هر فرد است نه فيلتر کرد و مسدود کردن آنها.
بازار