ويجياتو/ خيلي اوقات پيش آمده که بازيهاي ويديويي، سرنوشت بسياري از اتفاقات مهم داستانشان را به دست ما سپردند. برخي از اين انتخاب ها به شدت ساده بودند و تاثير چنداني هم روي دنياي بازي نميگذاشتند. اما در سوي ديگر، انتخابهايي هم وجود داشتند که تصميمگيري برايشان واقعا مشکل بود. انتخابهاي سختي که در اين مقاله از بهترينها و دردناکترينهايشان گفتيم. با ما همراه باشيد.
۱۰) اج واتر يا آزمايشگاه بوتانيکال – The Outer Worlds
يکي از سختترين انتخابهاي The Outer Worlds، در همان ساعات ابتدايي بازي سر و کلهاش پيدا ميشود. شما براي راهاندازي سفينه خود به يک منبع انرژي احتياج داريد. منبع انرژي مهمي که براي به دست آوردنش بايد به بقاي يکي از مناطق مسکوني اج واتر يا آزمايشگاه بوتانيکال خاتمه دهيد. آزمايشگاه بوتانيکال منطقه سرسبزي است که مردمش براي توليد غذا، جنازهها را ميدزدند و از آنها به عنوان کود استفاده ميکنند. در سوي ديگر شهر صنعتي اج واتر را داريم که توسط يک شرکت بزرگ اداره ميشود و مردمش به خاطر بيماري و فقر اوضاع چندان جالبي ندارند. با اين حال، وقتي که وارد هر دو منطقه ميشويد و قصه مردمش را ميشنويد، ميفهميد که انتخاب بين آنها سختتر از چيزي است که فکرش را ميکرديد. چراکه تصميم شما عملا باعث ميشود زندگي چندين خانواده از بين برود و دنياي بازي به شکل قابل توجهي تغيير کند.
۹) بتمن يا آلفرد – Batman Telltale Series
بازيهاي تلتيل معروفند به انتخابهاي سختي که جلوي گيمر ميگذارند. نمونه يکي از اين تصميمات، به آخرين لحظات فصل دوم بتمن اين استوديو برميگردد. جايي که شما بايد بين بتمن بودن و آلفردي که قصد ترکتان را دارد انتخاب کنيد. آلفرد بر اين باور است که حضور يک ويجلنتي در گاتم اوضاع را خرابتر از گذشته کرده و از بروس ميخواهد که دست از تفريحات خطرناکش بکشد. در اينجا دو انتخاب داريد: لباس شواليه تاريکي را ببوسيد و بگذاريد کنار يا با دوست قديمي خود خداحافظي کنيد و ديگر او را نبينيد.
۸) ينفر يا تريس – The Witcher 3
بخش عاطفي سري بازيهاي ويچر هميشه عميق و منحصر به فرد بوده. با اين حال، قسمت سوم اين مجموعه گرالت را در يک مثلث عشقي پيچيده قرار ميداد و او را مجبور ميکرد که بين ينفر و تريس يکي را انتخاب کند. حقيقتا اين انتخاب سختي بود. چراکه تريس در قسمت دوم ثابت کرده بود که يک يار هميشگي است و در هر شرايطي ميتوان رويش حساب کرد. اما در سوي ديگر پاي عشقي ديرينه در ميان بود. عشقي که گرالت هر چقدر هم تلاش ميکرد، نميتوانست طعم شيرينش را از ذهنش بيرون کند. با اين حال، يک انتخاب سومي هم وجود داشت. انتخابي که به شما اجازه ميداد هر دوي آنها را انتخاب کنيد و بعد از رو شدن دستتان تا ابد تنها بمانيد.
۷) مرگ يا زندگي مواد فروش – Heavy Rain
در بازي به شدت احساسي Heavy Rain، کاراکتري وجود دارد به اسم برد سيلور. يک مواد فروش که بازي مجبورتان ميکند به منظور نجات جان فرزندتان، براي زندگي او تصميم بگيريد. با اين حال، شايد در يک بازي ويديويي کشتن يک مواد فروش کار چندان سختي نباشد اما برد سيلور وقتي که سلاح را جلوي چشمانش ميبيند، از ايتن ميخواهد که به خاطر فرزندان کوچکش او را ببخشد. از اينجا به بعد انتخاب با شماست. يا برد را ميکشيد و سرنخي براي پيدا کردن فرزندتان پيدا ميکنيد، يا او را به خاطر بچههايش ميبخشيد و بعد از کلي خطر کردن دست از پا درازتر برميگرديد.
۶) کيدن يا اشلي – Mass Effect
در جريان اتفاقات قسمت اول Mass Effect، از بمب اتمي با خبر ميشويد که چيزي به زمان انفجارش باقي نمانده. در اينجا بازي دو انتخاب پيش رويتان ميگذارد و از شما ميخواهد بين نجات دادن کيدن آلنکو و اشلي ويليامز يکي را انتخاب کنيد. با انتخاب اشلي، پايانبندي جذابتر و تکامل بهتر شخصيتپردازي کاراکترها را شاهد خواهيد بود. اما با نجات کيدن، وضعيت بخش تکنولوژي تيمتان در ادامه مسير بهتر ميشود و پيشرفت سريعتري را تجربه ميکنيد.
۵) والت ۳۴ – Fallout New Vegas
تصميم گيري براي سرنوشت والت ۳۴، يکي از سختترين تصميماتي است که ميتوانيد در کل سري فالوت بگيريد. از والت ۳۴ تشعشعات راديواکتيو نشت ميکند و اين قضيه باعث از بين رفتن محصولات زراعي و گشنگي کشيدن انسانهاي بازمانده منطقه شده. هدف شما هم در ابتدا اين است که جلوي اين نشتي را بگيريد و به بازماندهها اميدي براي زندگي بدهيد. با اين حال، وقتي که به والت ۳۴ ميرسيد، متوجه ميشويد که هنوز هم در آن انسانهاي زيادي ساکن هستند و جلوگيري از نشتي باعث مرگ تکتکشان ميشود. در اين نقطه بايد تصميم ميگرفتيد که کدام طرف را نجات دهيد. آدمهايي که در والت ۳۴ زندگي ميکردند يا افرادي که داشتند از گرسنگي ميمردند.
۴) عشق، از خود گذشتگي يا ثروت- Fable 2
Fable 2 با انتخاب سختي به پايان ميرسيد. سه آرزو در مقابلتان قرار ميگرفت که هر کدام را انتخاب ميکرديد، در عرض چشم بر هم زدني به وقوع ميپيوست. با انتخاب از خود گذشتگي، هزاران نفري که در طول وقايع بازي مرده بودند، به زندگي برميگشتند اما شما ديگر قادر به ديدن خانواده خود نبوديد. با انتخاب عشق، قضيه کاملا بر عکس ميشد و شما ميتوانستيد در ازاي مرگ همان هزاران نفر، زندگي دوباره را به سگ و خانواده خود برگردانيد. با اين حال، ميتوانستيد هيچ يک از اين گزينهها را انتخاب نکنيد و با بيتفاوتي کامل يک ميليون سکه طلا به دست آوريد. انتخاب سوم را که فاکتور بگيريم، دو انتخاب اول شما را در مرز بين خودخواهي و از خودگذشتگي قرار ميدهند و کاري ميکنند که تماشاي پايان بازي برايتان در هر صورت سخت باشد.
۳) کلونل لمبرت – Splinter Cell: Double Agent
در Splinter Cell: Double Agent سکانسي وجود داشت که کلونل لمبرت را در اسارت نيروهاي مخالف ميديديد و آنها از شما ميخواستند که به سرش شليک کنيد. کلونل لمبرت در اصل يکي از قديميترين دوستان سم فيشر و جزو معدود افرادي است که از هويت مخفي او در جريان اتفاقات دابل ايجنت اطلاع دارد. در اينجا بازي به شما دو انتخاب ميدهد. يا مجبور ميشويد براي حفظ هويت مخفي خود و پيشروي در ماموريت به لمبرت شليک کنيد، يا سلاحتان را به سمت نيروهاي مخالف ميگيرد و با کشتنشان خودتان را لو ميدهيد. انتخاب سختي که در هر دو صورت عاقبت خوبي براي سم ندارد.
۲) راهپيمايي آزادي – Detroit: Become Human
در Detroit: Become Human سکانسي وجود دارد که اندرويدها به رهبري مارکوس دست به تظاهرات زدهاند. البته قرار نيست که اين تظاهرات مسالمت آميز باشد. چراکه نيروهاي امنيتي از راه ميرسند و دستور به متفرق شدن ميدهند. در اين جا شما ميتوانيد تظاهرات را به شورش تبديل کنيد و اندرويدها را با دست خالي در مقابل نيروهاي مسلح قرار دهيد. يا اينکه عقب ميکشيد و متفرق ميشويد. با اين حال، در هر دو صورت نيروهاي امنيتي به سمتتان شليک ميکنند و بسياري از اندرويدها را ميکشند. تنها تفاوت اين است که در انتخاب اول ميتوانيد توجه عمومي را به دستآوريد و صدايتان را به گوش جامعه بشري برسانيد، اما در حالت دوم مجبوريد مرگ بيدليل دوستانتان را به چشم ببينيد.
۱) پايان لي – The Walking Dead
پايان فصل اول The Walking Dead از سري بازيهاي تلتيل، يکي از غمانگيزترين فصلهاي اختتاميهاي است که ميتوانيد در مديوم ويديو گيم تجربه کنيد. جايي که لي توسط زامبيها آلوده شده و پس از مشقتهاي بسيار براي پيدا کردن کلمنتاين، در حال تبديل شدن به يک مرده متحرک است. در اين نقطه بازي دو انتخاب پيش رويتان ميگذارد. يا به سر لي شليک ميکنيد و او را فلاکتي که در آن گرفتار شده نجات ميدهيد، يا نميتوانيد ماشه را بکشيد و اين کاراکتر دوست داشتني را رها ميکنيد تا تبديل به زامبي شود. درست است که در هر صورت شاهد مرگ لي بوديم، اما قبول کنيد در هر صورت اشک از چشمانمان سرازير بود و نميدانستيم که چه سرنوشتي براي او رقم بزنيم.
خب اين هم از سختترين انتخابهايي که در بازيهاي ويديويي گرفتيم. البته دوست داريم نظر شما را هم در مورد ليست و انتخابهاي سختي که خودتان تجربه کرديد هم بدانيم.
بازار