وال استریت ژورنال: دیپلماسی ترامپ تخریبی است
ايرنا/ وال استريت ژورنال روز دوشنبه در يادداشتي نوشت: ترامپ پيش از ورود به عالم سياست؛ يک ساختمان ساز و برج ساز بود اما در ديپلماسي، يک تخريب چي است. در اين يادداشت به قلم 'والتر راسل ميد' تحليلگر روزنامه وال استريت ژورنال آمده است: سياست خارجي 'دونالد ترامپ' رئيس جمهوري آمريکا سه مرحله دارد که تاکنون دو مرحله آن شامل يکي 'خويشتنداري' و ديگري 'تلاطم و آشوب' پشت سر گذاشته شده است. مرحله سوم که تعيين کننده ترين مرحله محسوب مي شود، اکنون درحال شکل گيري است. ترامپ در سال نخست رياست جمهوري در صحنه بين الملل خيلي محتاط ظاهر شد و غالبا تابع مشاوران اصلي بود. اما از سال دوم به اين سو؛ با خروج 'هربرت مک مستر' و ' گري کوهن' از کابينه؛ ترامپ چهره راديکال (افراطي) خود را به همگان نشان داد. با جهان يک جنگ تجاري بر سر تعرفه ها راه انداخت. چندين توافق را شامل: 'توافق تجارت آزاد آمريکاي شمالي'، توافق هسته اي ايران، 'پيمان نيروهاي هسته اي ميان برد' و ' اتحاديه جهاني پست' را پاره کرد. منتقدان ترامپ معتقدند که اين مرحله دوم از همه فاجعه بارتر بوده است. به اعتقاد اين صاحب نظران، همه قدرت آمريکا، وابسته به اين نهادهاست که اتفاقا ترامپ دارد همه آنها را تخريب مي کند. و نيز وابسته به متحداني است که ترامپ دارد همه آنها را با خود دشمن مي کند. ترامپ؛ بر روي شاخه نشسته است و بن مي برد. و اما مدافعان ترامپ نظري متفاوت دارند. آنها مي گويند که ترامپ جايگاه آمريکا را در جهان محکم مي کند. تمام شاخه هاي خشکيده درختان گذشته را قطع مي کند. ديگران را موظف مي کند سهم عادلانه خود را بپردازند. سهم منافع آمريکا از تجارت بين الملل را مسجل مي کند. اين طرز تلقي بعضي افراد در دستگاه سياست خارجي ترامپ که مي گويند ترامپ نظم بين الملل را مختل کرده است چندان صحت ندارد. شکي نيست که اين اقدامات نابخردانه ترامپ مولد خطراتي است که بعضي هم بسيار خطرناک است، اما ترامپ يک امتياز بزرگ دارد. اين ديدگاه 'ليبرال - اينترناسيوناليسم بين الملل' که جهان را همچون يک اتحاديه اروپاي بزرگ در نظر مي آورد و به برکت شبکه اي از نهادهاي بين المللي بيرحمانه به سمت جنس خود که 'يک اتحاديه اي نزديکتر' است حرکت مي کند، ظاهرا ديگر رنگ باخته است. کشورهايي نظير ترکيه، هند، برزيل و نيجريه هم شاهد رشدي سريع اند و هم همزمان کوشش مي کنند پا به پاي اين پيشرفت و توسعه؛ حاکميت ملي خود را محکم کنند، نه آنکه آن را همچون يک سرمايه مشترک به اشتراک بگذارند. سياست خارجي ترامپ از مواضع سياست خارجي ' اوباما' که دفاعي ضعيف از ميراث 'ليبرال اينترناسيوناليسم' بود فاصله گرفت و شايد به سراغ يک نگرش پايدار و قابل اتکاي ديپلماتيک برود. اما ترامپ اگر مي خواهد از او به عنوان يک کشتي شکسته در ديپلماسي ياد نشود؛ دولتش بايد به سرعت دنده را عوض کند. تخريب؛ اگر به ساختن چيزي بهتر منتهي نشود؛ خلاق نخواهد بود. بعد از گذر مرحله اول يعني 'مرحله احتياط ' و مرحله دوم يعني 'هيجان'، مرحله سوم که 'استراتژي' و 'رهبري' است، بايد دنبال شود. در خاورميانه؛ قتل 'جمال خاشقچي' و فاجعه انساني يمن؛ دولت ترامپ را به صرافت انداخت؛ گزينه هاي استراتژيک را از نو مرور کند.