روایت صهیونیستی از شکستهای پیدرپی ولیعهد سعودی
تسنيم/ يک رسانه رژيم صهيونيستي در تحليلي با تأکيد بر شکست سياستها و رويکرد آلسعود در سايه حکومت بنسلمان نوشت بهنظر ميرسد که استراتژي بنسلمان نتيجه و سودي براي پادشاهي عربستان نداشته است. روزنامه هاآرتص در مطلبي با عنوان «چگونه بنسلمان پايههاي ديپلماسي سعودي را در هم شکست» نوشت: علاوه بر سرمايهگذاريهاي کلان و گسترده در غرب، پادشاهي عربستان سعودي براي نجات برخي رژيمها، وام و کمک ارائه ميکند و اين مسئله کنار يکديگر براي مهار بهاي جهاني نفت، اساس و پايه ديپلماسي سعودي بهشمار ميرود. و به اين شيوه، پادشاهي، دولتهايي را بهوجود ميآورد که مديون آن باشند و اين دولتها بايد گاهي اوقات چيزي را به سعودي برگردانند. اين کشورها شامل لبنان، مصر، اردن، سودان، پاکستان، فيليپين و مغرب ميشوند، سعوديها ميلياردها دلار در لبنان سرمايهگذاري کردهاند و مصر هم بهطور روزافزون از نظر مالي به رياض وابسته شده است. عربستان همچنين ميليونها کارگر از کشورهاي عربي و آسيايي را بهکار گرفته است. سعوديها در مقابل اين کمکها به کشورهاي يادشده، از آنها انتظاراتي هم دارند، به همان شيوهاي که سعودي از کشورهاي غربي ميخواهد نقض حقوق بشر در عربستان را ناديده بگيرند، از مصر خواست تا جزاير تيران و صنافير در درياي سرخ را به پادشاهي سعودي تسليم کند. در ادامه اين مقاله به شعلهور شدن آتش جنگ ويرانگري عليه ملت يمن از سوي رژيم سعودي و متحدانش اشاره شده و با شورشي خواندن رزمندگان يمني که در مقابل متجاوزان از کشورشان و ملت يمن دفاع ميکنند، آمده است: در سال 2002 ميلادي، رياض، اتحاديه عرب را وادار کرد تا طرح ابتکاري ملک عبدالله براي صلح در خاورميانه را تأييد و تصويب کند. نمونه ديگري در اين زمينه وجود دارد و آن ائتلافي است که با شورشيان (نيروهاي مردمي انصارالله) ميجنگد که ايران در يمن از آنها حمايت ميکند و اين ائتلافي است که حتي کشور سنگال را که در فاصله دوردست قرار دارد، در خود جاي داده است. در طول چندين دهه، پادشاهي سعودي ترجيح داد در پشتپرده و نه بهصورت آشکار و در مقدمه تحرکات ديپلماتيک يا نظامي بهاسثتناي جنگ 1991 خليج (فارس) حرکت کند. فروش نفت و معاملات تجاري گسترده، منافع سعودي براي غرب را تضمين کرده است. در خاورميانه، رياض ميدان را براي کشورهايي مانند مصر يا نهادهايي مانند اتحاديه عرب باز گذاشته است، اتحاديه عرب به نهادي که همواره براي تبليغ مواضع سعودي عمل ميکند، معروف شده است. ولي پس از آنکه ملک سلمان، حاکميت و اداره کشور را عملاً به محمد بن سلمان پسرش منتقل کرد، استراتژي پادشاهي سعودي هم بهشکل قابل ملاحظهاي تغيير کرد. پادشاهي سعودي در حال حاضر مسئوليت مستقيم طرحها و برنامههايي را دارد که بسياري از آنها براي مانعتراشي در برابر رقيب استراتژيک خود، ايران طراحي شده است و اينچنين است که خاورميانه به صحنه درگيرياي تبديل شده که پادشاهي عربستان سعودي مستقيماً در آن شرکت دارد. اولين گام بنسلمان، تجاوز نظامي به يمن بود که با وجود گذشت چند سال، پيروزي برايش محقق نشده اين در حالي است که رياض بهترين سلاحهاي آمريکايي را در اختيار دارد. در آن جنگ، پادشاهي سعودي مسئول قتل هزاران غيرنظامي بوده و بسياري از آنها از گرسنگي جان باختهاند. دست داشتن پادشاهي سعودي در اين تلفات و کشتهها کنار کشتن جمال خاشقجي روزنامهنگار سعودي در اکتبر سال گذشته، مجلس سناي آمريکا را متقاعد کرد تا به پايان حمايت آمريکا از ائتلافي که سعودي فرماندهي آن را بهعهده دارد، رأي مثبت دهد. حالت ديگري از دخالت آشکار سعودي در پايان سال 2017 رخ داد و آن زماني بود که بنسلمان وليعهد سعودي به سعد الحريري نخست وزير لبنان دستور داد استعفا دهد تا دولتي را که حزبالله يکي از شرکاي آن بود، سرنگون کند، ولي اعتراضات در لبنان و خارج آن، رياض را به عقبنشيني از موضع خود وادار کرد. در جنگ داخلي سوريه، پادشاهي سعودي از شبهنظامياني حمايت کرد که در قلب رخدادها شکست خوردند و روسها و ايرانيها مانع تحرکات سعودي عليه حکومت بشار اسد رئيس جمهور سوريه شدند که اين مسئله، سعوديها را به عقبنشيني از سوريه وادار کرد. تلاشهاي سعودي براي وادار کردن اردن به موافقت با حمله به سوريه از خاک خود شکست خورد، چرا که پادشاهي اردن تأکيد کرد هرگز خاک اين کشور نقطه شروعي براي حمله به سوريه نخواهد شد، علاوه بر آن پادشاهي سعودي، از يک سال و نيم پيش به تحريم قطر دست زد، ولي ائتلاف سعودي با مصر، بحرين و امارات متحده عربي تأثيري بر کشور کوچک اما ثروتمند قطر که همچنان در حال شکوفايي و رشد است، نگذاشت و عربستان سعودي اکنون تحت فشار قرار دارد و ممکن است به تحريم قطر پايان دهد و تا کنون بهنظر ميرسد که استراتژي بنسلمان، نتيجه و سودي براي پادشاهي عربستان نداشته است. در پايان مقاله اين رسانه رژيم صهيونيستي ــ که از بهخطر افتادن آينده آلسعود ابراز نگراني ميکند ــ آمده است: بديهي است که معضل و مشکل عربستان سعودي فقط در اين نهفته نيست که آيا بنسلمان ميتواند در مقام و جايگاه خود باقي بماند يا از ضرر و زياني که بهسبب مسئله خاشقجي براي پادشاهي سعودي بهبار آورد، جلوگيري کند، بلکه رياض بايد در حال حاضر استراتژي جديدي را پايهريزي کند که جايگاه آن را بهعنوان يک قدرت منطقهاي به آن برگرداند.