نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
تحلیل ها

پایان عصر خالص‌سازی؟

منبع
اعتماد
بروزرسانی
پایان عصر خالص‌سازی؟

اعتماد/متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست

بازگشت «محمدجواد ظریف» به دولت چهاردهم چند پالس روشن در حوزه سیاست داخلی و خارجی دارد. آیا این بازگشت به معنای پایان عمر یک جریان سیاسی یا حداقل تضعیف آنها در معادلات تصمیم‌گیری است؟

   تردیدی نیست که بخشی از مخالف‌ها با ظریف در واقع مخالفت با دولت مسعود پزشکیان و ابراز خشم پنهان به نتایج انتخابات و رای مردم است.محمد جواد ظریف محوری‌ترین نقش را در همراهی با مسعود پزشکیان در رقابت‌های انتخاباتی داشت و برای پیروزی او همه توان خود را به کار بست. تاثیر حضور ظریف از همان حضورش در تلویزیون مشخص بود. هشت دقیقه سخنرانی او در تلویزیون درباره خطر پیروزی سعید جلیلی رقیب مسعود پزشکیان تاثیر زیادی بر افکار عمومی گذاشت. به شکلی که انتخابات از منظر بسیاری بیش از اینکه دوگانه پزشکیان- ظریف باشد، دوگانه ظریف-جلیلی بود.این تاثیر البته از چشم سعید جلیلی نیز پنهان نمانده است. پیروزی مسعود پزشکیان در انتخابات از یک نگاه، وضعیت جدید این طیف و جبهه پایداری از منظر رای مردم و پایگاه اجتماعی را نشان داد. بعد بعدی وضعیت این جریان رای کامل مجلس به تمامی کابینه مسعود پزشکیان بود. سومین مساله و البته محکم‌ترین ضربه به این جریان بازگشت ظریف به دولت بود؛ موضوعی که نشان می‌دهد میزان قدرت و نفوذ این جریان در لایه‌های مختلف تصمیم‌گیر به هر دلیلی افول کرده است و ستاره قدرت آنها در حال غروب کردن است. این وضعیت البته ممکن است موقتی باشد.


   ظریف در گفت‌وگوی اخیر خود با جماران روایت کرده که در زمان قبول مسوولیت وزارت امور خارجه در دولت یازدهم به همکاران خود یعنی عراقچی و تخت‌روانچی توصیه‌ای کرده که «شما نیاز دارید برای تامین منافع ملی، صبور بوده و آماده تحمل فشارها و زخم‌زبان‌ها و خنجرهای از پشت باشید». به نظر می‌رسد ظریف باید ادامه حضور خود در دولت پزشکیان را نیز بر همین مدار و مدارا بگذارد. تردیدی نیست که با آغاز به کار مجلس در هفته جاری و از سر گرفتن برگزاری جلسات علنی صدای مخالفان ظریف بلند خواهد شد. احتمالا در نخستین جلسه‌ای که مجلس دوازدهم برگزار کند، تذکری از جانب چهره‌هایی همچون حمید رسایی و امیرحسین ثابتی داده می‌شود. حمله‌ها علیه ظریف البته محدود به مجلس نخواهد بود. اخیرا آیت‌الله قرهی استاد حوزه و چهره حامی سعید جلیلی در موضع‌گیری تازه موضع‌گیری تازه  ادعاهایی را مطرح کرد. با این شرایط، بازگشت ظریف به دولت پزشکیان باید پیوند خورده با توصیه‌اش به عراقچی و تخت‌روانچی اما این‌بار به خود باشد: « آماده تحمل فشارها و زخم زبان‌ها و خنجرهای از پشت باش».

سیما پروانه‌گهر | وقتی 22 مردادماه سال جاری، محمدجواد ظریف در شبکه اجتماعی ایکس از استعفای خود خبر داد و عذرخواهی کرد که از «پیگیری امور در دالان‌های سیاست داخلی» ناتوان است دو گروه با طعن و پوزخند استعفای او را برجسته کردند؛ نخست گروهی که از تغییر اوضاع ذیل تغییر دولت در ایران ناامید هستند وبا غرض و بی‌غرض به کنایه گفتند آیا ظریف از «دالان‌های سیاست داخلی» در کشور بی‌اطلاع بود و حالا دالان‌ها بر او هویدا شده‌اند و گروه دوم طیفی از نیروهای اصولگرا که با شعف، رفتن ظریف را جشن گرفتند و خرسند از اعمال نظرات خود برای حذف او در فضای رسانه‌ای و مجازی عرص اندام کردند.

متن اولیه استعفای ظریف به معنای «اختلاف با مسعود پزشکیان درباره برخی اعضای کابینه» تفسیر شد اما کمتر از 24 ساعت بعد ظریف شفاف‌سازی کرد و نوشت که «برخی مردودین از جانب مردم، با تفسیر عجیبی از قانون مصوب ۱۴۰۱، اشتغال بنده در مشاغل حساس را به بهانه‌ای برای فشار بر دولت چهاردهم تبدیل کرده بودند. بنده نیز برای جلوگیری از هر گونه شائبه یا بهانه برای کارشکنی در کار دولت دکتر پزشکیان عزیز، هفته گذشته طی نامه‌ای از معاونت راهبردی رییس‌جمهور انصراف داده بودم.»

اشاره ظریف به قانون مصوب سال ۱۴۰۱ مبنی بر نحوه به کار‌گیری اشخاص در مشاغل حساس بود. قانونی که کل آن برای یک تبصره و احتمالا برای چند چهره در عرصه سیاست داخلی ایران نوشته شده بود و اغراق نیست اگر بگوییم در هنگام نوشتن این تبصره از اساس نویسندگان طرح اولیه و تصویب‌کنندگان آن به فکر محمدجواد ظریف و انتخابات ریاست‌جمهوری 1404 بودند. بازی روزگار اما طرح دیگری درانداخت و موعد انتخابات به تابستان 1403 افتاد. مسعود پزشکیان تایید صلاحیت شد و چهره اصلی کمپین و همراه او شد محمدجواد ظریف. پزشکیان هم ۱۱ مرداد امسال بلافاصله پس از مراسم تحلیف، در حکمی محمدجواد ظریف را به عنوان معاون راهبردی و رییس مرکز مطالعات استراتژیک ریاست‌جمهوری منصوب کرد. 11 روز بعد ظریف استعفا داد و غیبت دو هفته‌ای او به صورت فیزیکی از دولت شروع شد. حذف ظریف اما محقق نشد. ساعتی بعد از نخستین دیدار کابینه چهاردهم با آیت‌الله خامنه‌ای محمد جواد ظریف خبر داد که پس از «پیگیری و رایزنی» و «دستور کتبی» مسعود پزشکیان به معاونت راهبردی او برگشته است. انتشار عکسی از حضور او برای نخستین ‌بار در جلسه هیات دولت نیز بازتاب زیادی داشت. درست مثل اصل بازگشت او که با استقبال و انتقادهای مختلفی همراه شد.

صدای انتقاد کیهان و رسایی
حمید رسایی مطابق معمول اولین کسی بود که درباره بازگشت ظریف به دولت انتقاد کرد و واکنش نشان داد و در توییتر نوشت: «در صورت صحت ادعای آقای ظریف و ابقای وی در جایگاه معاونت، مطابق قانون، اولا این حکم معاونت راهبردی کان لم یکن (یعنی باطل) و ثانیا مرتکب (یعنی آقای پزشکیان) به محرومیت از حقوق اجتماعی درجه ۵ ماده ۱۹ قانون مجازات اسلامی (۵ تا ۱۵ سال محرومیت) محکوم می‌شود.»

دومین واکنش از مقاله‌ای در روزنامه کیهان شنیده شد. محمدتقی نقدعلی، نایب‌رییس کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس شورای اسلامی درباره بازگشت ظریف به دولت به باشگاه خبرنگاران جوان گفته است که «قانون نحوه انتصاب اشخاص در مشاغل حساس مصوب سال ۱۴۰۱ به ‌طور شفاف و صریح می‌گوید برای مشاغل حساس تابعیت مضاعف شخص یا نزدیکان و وابستگانش مانع از انتصاب است» و «اگر کسی تابعیت مضاعفی داشته باشد، از آنجا که قانون فرقی بین تابعیت مضاف قهری یا اختیاری قائل نشده هر دو را شامل می‌شود، اما اینکه آقای ظریف آیا شامل این قانون است یا نه را باید نهاد‌ها بگویند که آیا فرزندان وی دارای تابعیت مضاعف هستند یا خیر؟ چون اگر فرزندان آقای ظریف تابعیت مضاعف داشته باشند قطعا و یقینا این قانون شامل حال آنها می‌شود و باید مر قانون توسط دولت و ریاست‌جمهوری اجرا شود چرا که آقای پزشکیان به قانون مقید است و گمان نمی‌کنم که بخواهد با توجیهات تأویلات غلط قانون را اجرا نکند.»

نقدعلی در پاسخ به این مطلب که «آقای ظریف در پیامی نوشتند که فرزندان‌شان در امریکا به ‌دنیا آمده‌اند» گفت: «یقینا انتصاب آقای ظریف در چنین جایگاهی با قانون تنافی دارد. قانون نحوه انتصاب اشخاص در مشاغل حساس در سال ۱۴۰۱ تصویب شده هست یعنی قانونی که الان مستند قرار گرفته مصوب مجلس یازدهم است لذا اینکه آقای ظریف قبلا وزیر امور خارجه بوده در قبل از تصویب قانون به‌کارگیری اشخاص در مشاغل حساس در سال ۱۴۰۱ است و ممکن است در گذشته کسانی بودند که خود یا نزدیکان‌شان تابعیت مضاعف داشتند، اما چون چنین قانونی نبوده منع قانونی وجود نداشته، اما الان از سال ۱۴۰۱ که این قانون مصوب شده است اجرای آن الزام‌آور شده است.» او همچنین هشدار داده که «مجلس بر اساس وظیفه نظارتی خود نحوه انتصاب اشخاص در مشاغل حساس را دنبال خواهد کرد و اگر تخلفی باشد از آنجا که تخلف منوط به علم است و اگر واقعا علم داشتند که فرزندان آقای ظریف تابعیت مضاعف داشتند قطع ‌به ‌یقین از قانون تخطی شده است.» این نماینده عضو جبهه پایداری همچنین گفته است: «با توجه به اینکه آقای ظریف اعلام کرده که فرزندانش در امریکا به‌ دنیا آمده‌اند و قانون نحوه انتصاب اشخاص در مشاغل حساس، انتصاب افرادی که خود، فرزندان یا همسر ایشان تابعیت مضاعف دارند را ممنوع کرده، حضور «محمدجواد ظریف» در دولت غیرقانونی است؛ لذا از آنجا که مبنای انتصابات در مشاغل حساس قانون مذکور است باید نحوه حضور آقای ظریف در معاونت راهبردی و ریاست مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری به‌صورت شفاف اعلام شود.

ظریف اما پیش از این در پیامی به اتهاماتی که مخالفانش به او مبنی بر دوتابعیتی بودن فرزندانش زده بودند، پاسخ داد و تاکید کرد: «با توجه به برخی فضاسازی‌ها لازم است یادآوری کنم که با وجود تولد فرزندانم حدود ۴۰ سال قبل و در دوران تحصیل‌ (و نه ماموریت) در امریکا و قوانین خاک‌محور امریکا برای تابعیت قهری، به لطف خدا بنده، همسر و فرزندانم ساکن ایران‌ عزیز هستیم و یک ‌متر مسکن در خارج از ایران در تملک یا حتی اجاره خود نداریم. خودم هم تحت دو تحریم امریکا (ذیل تحریم رهبری) و یک تحریم کانادا قرار دارم و خود و همسرم حتی امکان سفر توریستی به ایالات متحده، کانادا و برخی کشورهای دیگر را نداریم.» به‌رغم واکنش‌های تند برخی چهره‌ها و طیف‌های اصولگرا، روزنامه اصولگرای خراسان - نزدیک به محمدباقر قالیباف - درباره موضوع این قانون و آنچه تابعیت فرزندان ظریف خوانده می‌شود روایت دیگری را مطرح و تاکید کرد «شنیده‌های خراسان حاکی است با توجه به اکتسابی نبودن تابعیت فرزندان دکتر ظریف از یک سو و زندگی و کار آنها در کشور از سوی دیگر، رییس‌جمهور توانست رضایت سطوح ارشد نظام را در این خصوص کسب کند و با هماهنگی‌های لازم دستور به بازگشت ظریف به کابینه و در همان پست معاونت راهبردی رییس‌جمهور را بدهد». در کنار این روایت، روزنامه هم‌میهن هم مدعی شد که «بازگشت محمدجواد ظریف به دولت با حکم حکومتی رهبر انقلاب صورت گرفته است».

بازگشت ظریف البته با استقبال چهره‌های مختلف سیاسی نیز همراه شد. محمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و از مدیران اسبق وزارت خارجه، در گفت‌وگویی اعلام کرد که باید بازگشت محمدجواد ظریف به دولت چهاردهم را «به فال نیک» گرفت و با اشاره به تاثیر بازگشت ظریف به دولت در افکار عمومی و ناراحتی‌هایی که پس از استفعای او ایجاد شده بود، تاکید کرد: این یک کار مثبت و یک قدردانی از زحمات بسیار صادقانه و موثر آقای ظریف در ایام انتخابات بود. کلا سیاست آقای پزشکیان این است که از متخصصان و کارشناسان استفاده کند و آقای ظریف یکی از بهترین کارشناسان سیاست خارجی و روابط بین‌الملل در ایران است. خوشبختانه این اقدام انجام شد و از دکتر پزشکیان تشکر می‌کنم که این تاثیر را در دولت حفظ کرد.

رضا نصری، تحلیلگر مسائل بین‌الملل، هم در گفت‌وگوی با خبرگزاری خبرآنلاین در واکنش به بازگشت ظریف به دولت گفت: « آقای دکتر ظریف ارتباط قوی و خوبی با جامعه مدنی دارد. ایشان موفق شد در دوران انتخابات، بخش قابل توجهی از جامعه‌ را که دچار رکود شده بود فعال کند و نسبت به آینده امیدوار سازد. حضور دکتر ظریف در دولت فقط به نفع دولت پزشکیان نیست؛ بلکه به نفع کشور و جامعه‌ای است که بیش از هر زمان به امید و پویایی و انسجام نیاز دارد.دکتر ظریف در عرصه بین‌المللی نیز فرد معتبر و شناخته‌شده‌ای است و حضور او می‌تواند برای دیپلماسی عمومی کشور بسیار ارزشمند باشد.»

جاذبه و دافعه ظریف در دو جناح سیاسی و فضای مردمی
محمدجواد ظریف مدافعان و مخالفان سرسختی دارد. بسیاری او را نماد دوران گذار در ایران می‌دانند. برخی حضور او در دولت پزشکیان را شمایل رای مردم به تغییر وضع موجود تلقی می‌کنند. از نگاهی دیگر برخی تاکید دارند که حضور ظریف در دولت پزشکیان اگرچه در جایگاه و پست سیاست خارجی نیست اما پالس‌هایی را درباره تصمیمات کلان در حوزه روابط بین‌الملل ارسال می‌کند.

محمد جواد ظریف در ایران نماد گفت‌وگو و دیپلماسی فعال در ارتباط با جهان است. او نقش اصلی را در توافق جامع هسته‌ای با غرب در سال ۲۰۱۵ داشت. بخش عمده‌ای از مخالفت‌ها با ظریف به دلیل شمایل و جایگاه او در عرصه سیاست خارجی است. مشخصا دیدگاه‌های جریان جلیلی-پایداری با مردی که شمایل مذاکره است همخوانی نداشته و نخواهد داشت. بخش دیگری از مخالفت‌ها با ظریف از جانب این جریان به روحیات آنها و البته شخصیت ظریف باز می‌گردد. پایگاه خبری عصر ایران در یادداشتی با اشاره به همین مساله نوشته است: «یک سنت اجتماعی در تاریخ ایران وجود دارد که افراد توانا و متخصص و سالم و پاکدست و موفق و تاثیرگذار همیشه مورد حسادت و بدخواهی برخی گروه‌های اجتماعی قرار می‌گیرند که در جامعه‌شناسی به آن می‌گوییم نخبه‌کشی. ظریف از نمونه‌های برجسته این سنت ناپسند اجتماعی است که امیدوارم قربانی آن نشود. در نتیجه باید گفت به نظر می‌رسد محمد جواد ظریف عنصر تعیین‌کننده دوران گذار دولت در ایران است و با شناختی که از او دارم بعید می‌دانم بعد از تشکیل کابینه علی‌رغم تمایل رییس‌جمهور حضور پر رنگی در سیاست داخلی داشته باشد هر چند در سیاست خارجی و ارتباط با جهان همه دولت‌های ایران مستقیم و غیر مستقیم به دانش و تجربه و اعتبار ظریف نیاز دارند، حمایت همیشگی رهبر جمهوری اسلامی از ظریف هم از همین زاویه قابل درک است».

بازگشت ظریف و شرایط جدید طیف مخالفان او
تردیدی نیست که بخشی از مخالف‌ها با ظریف در واقع مخالفت با دولت مسعود پزشکیان و ابراز خشم پنهان به نتایج انتخابات و رای مردم است .محمد جواد ظریف محوری‌ترین نقش را در همراهی با مسعود پزشکیان در رقابت‌های انتخاباتی داشت و برای پیروزی او همه توان خود را به کار بست. وقتی در یک گفت‌وگوی کلاب‌هاوسی به او گفتند چرا آبرویش را هزینه این انتخابات می‌کند پاسخ داد آبرو برای هزینه کردن است و کسی نمی‌خواهد آبرو را به زیر خاک ببرد.


تاثیر حضور ظریف از همان حضورش در تلویزیون مشخص بود. هشت دقیقه سخنرانی او در تلویزیون درباره خطر پیروزی سعید جلیلی رقیب مسعود پزشکیان تاثیر زیادی بر افکار عمومی گذاشت. به شکلی که انتخابات از منظر بسیاری بیش از اینکه دوگانه پزشکیان-ظریف باشد، دوگانه ظریف- جلیلی بود. این تاثیر البته از چشم سعید جلیلی نیز پنهان نمانده است. پیروزی مسعود پزشکیان در انتخابات یک وجه از وضعیت جدید این طیف و جبهه پایداری از منظر رای مردم و پایگاه اجتماعی را نشان داد.

بعد بعدی وضعیت این جریان رای کامل مجلس به تمامی کابینه مسعود پزشکیان بود که نشان می‌داد مجلس دوازدهم بیش از اینکه در ید مدیریت و اختیار جبهه پایداری و جلیلی باشد در اختیار طیف قالیباف است که فعلا ائتلاف قوی با دولت پزشکیان دارد. سومین مساله و البته محکم‌ترین ضربه به این جریان بازگشت ظریف به دولت بود. این بازگشت نشان می‌دهد که به نظر می‌رسد میزان قدرت و نفوذ این جریان در لایه‌های مختلف تصمیم‌گیر به هر دلیلی افول کرده است و ستاره قدرت آنها در حال غروب کردن است. این وضعیت ممکن است موقتی باشد اما بدون شک در همین شرایط و حد فعلی نیز بی‌سابقه است. اینکه سعید جلیلی در انتخابات بازنده باشد، مجلس اصولگرای دوازدهم به کابینه پزشکیان رای کامل بدهد و به فاصله کمتر از دو روز محمدجواد ظریف نیز به دولت بازگردد، همه و همه نشان از مختصات جدید جریان جلیلی و پایداری دارد. مختصاتی که هم وزن و هم نفوذ فعلی این جریان را مشخص می‌کند. در این شرایط قدرت لابی‌های پنهان مسعود پزشکیان نشان از این دارد که دولت او تصمیمی برای درگیری علنی با این طیف مخالف خود ندارد. به نظر می‌رسد مسعود پزشکیان سعی دارد تا با رایزنی‌ها و لابی‌های پنهان در مقابل خواسته‌ها و فشارهای این جریان مقاومت کند. نتیجه این لابی‌ها یعنی بازگشت ظریف به دولت نیز نشان می‌دهد که قدرت رایزنی و نفوذ پزشکیان حداقل در ایام شروع دولت او کمتر از توان طیف جلیلی و پایداری نیست. البته تردیدی نیست که این معادله قابل تغییر است و نمی‌توان درباره آن محاسبه‌ای در درازمدت داشت.

از این جهت با اطمینان نمی‌توان گفت که بازگشت ظریف به دولت پزشکیان پایان عصرخالص‌سازی خواهد بود اما همین وضعیت فعلی نیز بی‌سابقه است و می‌تواند معادلات قدرت و توازن توان سیاسی را در عرصه داخلی تغییر دهد.

پایاب شکیبایی ظریف یا آغاز شکیبایی او؟
ظریف در آخرین کتاب خود با عنوان «پایاب شکیبایی» درباره انتخاب عنوان کتاب اینگونه روایت کرده است: «یکی از دوستان من آقای مهدی دانش‌یزدی که هم هنگام ماموریت من در نیویورک معاون من بود و هم در وزارت خارجه معاون اداری و مالی بود و مهم‌تر از همه ادیب و شاعر است، با اشاره به شعر حافظ (مشتاقی و مهجوری دور از تو چنانم کرد / کز دست بخواهد شد پایابِ شکیبایی) پیشنهاد کرد عنوان «پایاب شکیبایی» را برای کتاب انتخاب کنیم. این پیشنهاد به دل من نشست و در مرحله بعد آقای دانش یزدی این بیت شعر حافظ را به گونه‌ای تغییر داد تا به این تعبیر نشود که کاسه صبر ما لبریز شده است؛ (سودای وطن در سر، پیوسته چنانم بود / کز دست نشد هرگز، پایاب شکیبایی) .

او در گفت‌وگوی خود با پایگاه خبری جماران در این باره ادامه داده است: «هم در این کتاب و هم در کتاب راز سر به مهر گفته‌ام که هنگام قبول مسوولیت وزارت خارجه به دوستانی مانند آقایان روانچی و عراقچی که قرار بود در بحث هسته‌ای با من همکاری کنند گفتم این حوزه قربانی شدن است و نه حوزه قهرمان شدن. این عبارت پایاب شکیبایی هم به همین نگاه من اشاره می‌کند که شما نیاز دارید برای تامین منافع ملی، صبور بوده و آماده تحمل فشارها و زخم زبان‌ها و خنجرهای از پشت باشید».

به نظر می‌رسد ظریف باید ادامه حضور خود در دولت پزشکیان را نیز بر همین مدار و مدارا بگذارد. تردیدی نیست که با آغاز به کار مجلس در هفته جاری و از سر گرفتن برگزاری جلسات علنی صدای مخالفان ظریف بلند خواهد شد. احتمالا در نخستین جلسه‌ای که مجلس دوازدهم برگزار کند، تذکری از جانب چهره‌هایی همچون حمید رسایی و امیرحسین ثابتی داده می‌شود.

حمله‌ها علیه ظریف البته محدود به مجلس نخواهد بود. اخیرا آیت‌الله قرهی استاد حوزه و چهره حامی سعید جلیلی در موضع‌گیری تازه ادعاهایی را مطرح کرد. اشاره این روحانی به اظهارنظر ظریف در مصاحبه تلویزیونی درباره معیارهای نمره‌دهی به گزینه‌های هیات دولت در شورای راهبری انتخاب اعضای کابینه است. ظریف این مثال و همچنین مثال مشابهی درباره زنان زد که با واکنش تند چهره‌های نزدیک به سعید جلیلی از جمله قرهی همراه شد. با این شرایط به نظر می‌رسد، بازگشت ظریف به دولت پزشکیان باید پیوند خورده با توصیه‌اش به عراقچی و تخت روانچی این‌بار به خود باشد: « آماده تحمل فشارها و زخم زبان‌ها و خنجرهای از پشت باش».


به پیج اینستاگرامی «آخرین خبر» بپیوندید
instagram.com/akharinkhabar