پروژه اُحُد؛ تندروها و مسیری که برای توجیه پایان پرونده سوریه طی میکنند
هم میهن/متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
روزنامه کیهان در یادداشت روزِ شماره دوشنبه ۱۹ آذر، «آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است، با دوستان مروت با دشمنان مدارا» را ترجیعبند متن شعرگونه خود قرار داد و به بهانه آنچه در سوریه رخ داد، به طرز عجیبی از دوران وزارت خارجه ابراهیم یزدی آغاز کرد و به مسعود پزشکیان رسید.
تحلیل آنچه در سوریه رخ داد و میدهد، علاوه بر محور سیاسی و آرمانگرایانه، خیلی زود رنگ و بوی دینی به خود گرفت. بهطور دقیق میتوانیم اینطور بگوییم که پس از آنچه روز یکشنبه در سوریه رخ داد و نظام بشار اسد سقوط کرد، تاریخ اسلام برای تحلیل آنچه گذشت مورد استفاده قرار میگیرد. نوک پیکان نیز بلافاصله به سوی دولت مسعود پزشکیان گرفته شد تا مسیر پیش روی دولت چهاردهم را مسدود کند.
این همانی و آنچه در سوریه رخ میدهد با جنگ اُحدُ، محور خطِ جدید تندروهاست. البته این اظهارنظرها صرفاً به روز گذشته محدود نیست و هرچند تا قبل از آنکه نظام حاکم در سوریه سقوط کند تحلیلهای تندروها در این مسیر بود که سقوط امکانپذیر نیست، اما دستفرمان خیلی زود تغییر کرد. دستفرمان جدید این بود که اسد چون از ایران فاصله گرفت، به این وضعیت دچار شد اما توضیح بیشتری در این باره و ریشههای آن داده نمیشود. در عوض، با تفسیرهایی آرمانی تلاش میشود که بستری برای توجیه رخداد ایجاد شود.
از ابراهیم یزدی تا پزشکیان
روزنامه کیهان در یادداشت روزِ شماره دوشنبه ۱۹ آذر، «آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است، با دوستان مروت با دشمنان مدارا» را ترجیعبند متن شعرگونه خود قرار داد و به بهانه آنچه در سوریه رخ داد، به طرز عجیبی از دوران وزارت خارجه ابراهیم یزدی آغاز کرد و به مسعود پزشکیان رسید. ماجرا این است که نویسنده میگوید احتمالاً یزدی با همین سرمشق «با دشمنان مدارا» از موضع ضعف با صدام حسین روبهرو شده و در انتها به این نتیجه میرسد که صدام حسین با صحبتهای ابراهیم یزدی به این نتیجه رسید که وقت حمله به ایران فرا رسیده است.
درحالیکه متن مذاکرات یزدی و صدام در اینترنت موجود است و نقلقولی که آنها از صدام (با استناد به خاطرات صلاح عمرالعلی سفیر وقت عراق در سازمان ملل) مبنی بر رسیدن یک فرصت تاریخی برای حمله به ایران استفاده کردند نیز با یک جستوجوی ساده قابل دسترسی است؛ به صورت کامل و نه تقطیعشده که در یادداشت آمده است.
نویسنده سپس به «گفتوگوی تمدنها»ی خاتمی میرسد؛ از دوره سعید جلیلی، محمود احمدینژاد، قطعنامههای شورای امنیت و تحریمهای سازمان ملل پرشی هشتساله میکند و تاریخ را از سال ۱۳۹۲ مینویسد. خروج ایران از ذیل فصل هفت منشور ملل متحد براساس قطعنامه ۲۲۳۱ را فراموش میکند، از کنار مذاکرات محرمانه دولت رئیسی با آمریکاییها در عمان میگذرد، چشم روی شرایط سخت ناشی از تحریمها میبندد، هفت اکتبر و انداختن آشوب به منطقه را به دست سرنوشت میسپارد و به دوره پزشکیان میرسد: «مدارا با دشمن در همین چند ماه ابتدای دولت چهاردهم نتایج عبرتآموزی داشته است. پس از ترور شهید «اسماعیل هنیه» که برای شرکت در مراسم تحلیف رئیسجمهور ایران به تهران آمده بود؛ دولت دلخوش به وعده اروپا و آمریکا، با دشمن مدارا کرد و پاسخ به این جنایت را به تعویق انداخت اما نتیجه چیزی جز ترور دبیرکل حزبالله لبنان شهید سیدحسن نصرالله نبود.»
مدارا با دشمن این بار هم مثل تجربیات تاریخی دهههای گذشته چیزی جز خسارات برای ایران به ارمغان نخواهد آورد. جریان غربگرا در پس این شعر و شعارها، مؤلفههای داخلی قدرت را تضعیف میکند و گام به گام مسیر پیشروی دشمن را هموار میسازد. این روزها اخبار سوریه در صدر اخبار منطقه و حتی جهان قرار دارد؛ چهبسا آنجا نیز طی ماههای گذشته کسانی نسخه غربگرایان را تجویز کرده باشند؛ «با دشمنان مدارا» در سوریه تا مرحله آخر اجرا شد و به سقوط 11 روزه دمشق رسید.»
نویسنده با چشمپوشی از تمام مشکلات حاکمیت اقتدارگرای خاندان اسد، ۱۳ سال درگیری در جنگ داخلی، تحریمهای شدید اقتصادی این کشور و ویرانیهای ناشی از جنگ را نادیده میگیرد، به سیاستهای اشتباه بیتوجهی میکند و نهایت تلاش خود را به عرصه میآورد که از آب گلآلود منطقه ماهی بگیرد. این نکته را نیز ذکر نمیکند که آن مذاکره مذکور در یادداشت که بهزعم کیهان، کسانی دنبال آن میدوند نه راه جایگزین دارد و نه بدون تصویب در سطوح عالی کشور قابل انجام یا پیگیری است.
اظهارات در سایه
سعید جلیلی، سیاستمدار تندرو یکشنبه ۱۸ آذر به بوشهر رفت و به مناسبت بزرگداشت روز دانشجو مهمان دانشجویان دانشگاه خلیجفارس بود. جلیلی درباره مسائل مختلفی صحبت کرد که ادامه صحبتهای پیشین او درباره مسائل سیاست خارجی تعریف میشود. اما بخشی از صحبتهای روز هجدهم اشاره به وقایع اخیر دارد: «در عرصههای نظامی و دفاعی، اینگونه نیست که همیشه پیروزی اتفاق بیفتد. حتی سپاه پیامبر اکرم(ص) که در بدر پیروز شدند، در احد به علت غفلت سپاهیان شکست خوردند. آن چیزی که مهم است، این است که در رویکرد خود دچار تردید نشویم. تردید، عامل اصلی شکست است. دشمن زمانی که میبیند ما به پشت خیمه او رسیدهایم، اقدام به ایجاد تردید میکند.»
دو نکته در صحبتهای جلیلی وجود دارد که میشود به آنها توجه کرد. اول، تکرار بحث اُحد که اشاره به غزوه اُحد در سال سوم هجرت دارد. مثال معروف درباره آن جنگ، زمانی است که سربازان سپاه حضرت رسول(ص) محل استقرار خود در کوه اُحد را به طمع جمعآوری غنیمت رها کردند و باعث شدند که سپاه اسلام دور زده شود و شکست بخورند.
مثال دوم به جنگ صفین مربوط است که قرآنها با حیله عمروعاص بر سر نیزهها شد و خوارج حضرت علی (ع) را دوره کردند که جنگ را به پایان برساند. نقل است که مالک اشتر ۱۰ ضربه شمشیر تا رسیدن به خیمه معاویه فاصله داشت که او را مجبور کردند برگردد اما سعید جلیلی مشخص نکرد که آیا ما واقعاً پشت خیمه دشمن بودیم و ۱۰ ضربه شمشیر تا آن فاصله داشتیم؟ چراکه پس از هفت اکتبر ضربههای سهمگین و جبرانناپذیری به محور مقاومت وارد شد که آخرینِ آنها، رخدادهای سوریه بود. جلیلی پیش از این موضوع تله تنش که از سوی وزیر امور خارجه کشور مطرح شده بود را نادرست میدانست و معتقد بود که ایران باید اقدامات متقابل انجام دهد.
در صورتی که اگر سوریه را تنگه اُحد مقاومت بدانیم که با عقب نشستن نیروها سقوط کرده باشد، اصولاً دستور این عقب نشستن یا غفلت بهزعم جلیلی چیزی نیست که در اختیار دولت باشد. آنچه در احدِ مقاومت پیش آمده نیز ارتباطی با ایران ندارد. به نظر میرسد با توجه به اینکه سوالات زیادی درباره راهبرد ایران نسبت به سوریه از ورود تا خروج وجود دارد، تندروها به جای حلاجی و تحلیل آنچه رخ داده تلاش میکنند صرفاً مسئله را از این زاویه ببینند که هیچ اتفاقی نیفتاده است و صرفاً غفلتی از سویی دیگر – شخص اسد – رخ داده است. حتی در تحلیلهای تلویزیونی اخیر خود به این طرف حرکت کردند.
پشت کردن به ایران
حسین یکتا، مشاور و دستیار رئیس ستاد مرکزی راهیان نور نیز از چهرههای شناختهشده جریان سیاسی تندرو، با اظهارنظری که دیروز از او منتشر شد مورد توجه قرار گرفت. او که در برنامه جهانآرای شبکه تلویزیونی افق حاضر شده بود، درباره سقوط بشار اسد گفت: «یک روز یک سوریهای بود و یک آب باریکهای که برویم کاری انجام دهیم. یک حافظ اسد و حمایت از ایران در جنگ تحمیلی و یک بشاری که در زمانی که به ایران و ولایت و آقا و این نظام اعتماد کرد، موفق بود و وقتی این اعتماد را به سمت غربیها برد، و حرف آقا را گوش نکرد به این روزگار دچار شد.
آقا چند وقت پیش به او گفت که اینها برای شما نقشه دارند میخواهند سوریه را جدا کنند، این کارهایی که میگویند را انجام نمیدهند و کار دستت میدهند. یعنی هر کسی که حرف ولایت را گوش نکرد کتک خورد. چه در داخل و چه در خارج. چون ولایت فقیه است. چون نائب امام عصر است. چون گوشش به لبان امام عصر است.» یکتا نیز مانند دیگر چهرههای این جریان، اشارهای به زمینههای سقوط بشار اسد و مشکلات گسترده مردم این کشور نداشت.
فرمانده سپاه در مجلس
سرلشکر حسین سلامی، فرمانده کل سپاه، دیروز به مجلس رفت و در جلسهای غیرعلنی که در نوبت صبح برگزار شد، توضیحاتی به نمایندگان مجلس داد. با توجه به اینکه براساس گفتههای نادری به نقل از فرمانده سپاه، مستشاران و نیروهای ایرانی تا آخرین لحظه در سوریه حضور داشتند، مشخص نیست بحث جنگ احد با چه انگیزهای مطرح میشود.
احمد نادری، عضو هیئت رئیسه مجلس و در گفتوگویی که با ایسنا داشت، در این باره گفت: «صبح امروز مجلس شورای اسلامی، جلسه غیرعلنی و غیررسمی با حضور فرمانده کل سپاه برگزار کرد و قرار بود یکی از مقامات نیروی قدس سپاه نیز در این جلسه حضور پیدا کنند که نتوانستند به مجلس شورای اسلامی بیایند.» او اضافه کرد: «بحث کلی در این جلسه استراتژیهای نظامی ما در منطقه و همچنین تشریح عملیاتهای اسرائیل و عملیات ما علیه اسرائیل بود و همچنین وضعیت امنیتی، اطلاعاتی و نظامی که در منطقه حاکم است.»
این عضو هیئترئیسه مجلس شورای اسلامی افزود: «همچنین در این جلسه بحث فروپاشی دولت اسد در سوریه و آینده تحولات منطقه مورد بحث قرار گرفت. این موضوع مطرح شد که تا لحظه آخر یعنی قبل از سقوط دولت بشار اسد مستشاران نظامی و نیروهای ما در سوریه حضور داشتند. اکنون هیچ نیرویی از ایران در سوریه حضور ندارد. پنج نماینده مجلس شورای اسلامی در این جلسه به بیان اظهاراتشان پرداختند و سردار سلامی در دو نوبت صحبت کرد و به جمعبندی پرداخت.»