سرمقاله جمهوری اسلامی/ فراتر از میدان و دیپلماسی
جمهوری اسلامی/ «فراتر از میدان و دیپلماسی» عنوان یادداشت روز در روزنامه جمهوری اسلامی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
مدتها بود که عدهای درباره اینکه میدان باید بر دیپلماسی حاکم باشد یا بالعکس، بحث میکردند. بعد از صرف وقتهای زیاد سرانجام نه با نوشتهها و سخنرانیها و جدال در فضای مجازی بلکه با تجربه عملی، طرفین بحث به این نتیجه رسیدند که میدان و دیپلماسی مکمل همدیگر هستند با این تبصره که مشخص کردن راهبرد باید با دیپلماسی باشد.
این تبصره بظاهر کوتاه و کوچک، مطالب زیادی در خود دارد که آن را به موضوعی فراتر از میدان و دیپلماسی تبدیل میکند. اصلیترین محور این مطالب، همراهی حکمرانان با واقعیتها و در میان گذاشتن صادقانه آنها با مردم است. این، یک راهبرد بسیار مهم است که رابطه میان مردم با حکمرانان را نزدیک، صمیمانه و مستحکم میکند. از شکل گرفتن چنین رابطهایست که پشتوانه مردمی برای حکمرانی به وجود میآید و بقاء آن را تضمین میکند. این، دقیقاً همان عامل اصلی شکل گرفتن انقلاب اسلامی، تاسیس نظام جمهوری اسلامی، موفقیت این نظام در مدیریت جنگ تحمیلی و مقابله موفق آن با انواع توطئههاست که اکنون نیز برای حفاظت از نظام به آن نیازمندیم.
این نیاز، با شنیدن حرفهای مردم، استفاده از صاحبنظران مستقل و برخورداری از ابزارهای تبلیغاتی متکی بر صداقت و واقعگرائی تامین خواهد شد. این مجموعه است که میتواند حکمرانان را در مسیر مصالح مردم و منافع ملی قرار دهد، تصمیمهای آنها را از آفتها مصون نگهدارد و راه را برای سالم ماندن حکمرانی و برخورداری از پشتوانه مردمی هموار سازد.
اگر مردم مخالفت خود را با بعضی تصمیمات حکمرانان به زبان بیاورند ولی گوش شنوائی پیدا نشود، تضمینی برای بهرهمند ماندن حکمرانی از پشتوانه مردمی وجود نخواهد داشت. حرف اول و آخر نباید همان باشد که زمامداران میگویند. حرف و تصمیم زمامداران فقط هنگامی ارزش دارد که نظر مردم نیز آن را همراهی کند.
اگر افرادی به عنوان کارشناس و صاحبنظر توسط رسانه ملی مطرح شوند که با صراحت بگویند بشار اسد بسیار بعید است سقوط کند و درست در همان لحظه که او این اظهارنظر را در مرآ و منظر عموم میکند بشار اسد در حال فرار به مسکو باشد، این یعنی حکمرانان ما کارشناسانی را بکار میگیرند که برای خوشامد آنان سخن میگویند و با واقعیتها یا آشنا نیستند و یا نمیخواهند صادقانه با مردم سخن بگویند. به این فاجعه یعنی فاصله گرفتن مردم از مسئولین در نتیجه ملاحظه تفاوت آنچه میشنوند با آنچه رخ میدهد لحظهای فکر کنید و به این سوال جواب بدهید که با چنین روشی چگونه میتوان اعتماد مردم را جلب و پشتوانه مردمی را حفظ کرد؟ عجیب اینکه چنین افرادی علیرغم تکرار چنین خطاهائی همواره پای ثابت کارشناسی! در رسانه ملی هستند.
اگر رسانه ملی و رسانههای وابسته به حکمرانی ما به مردم بگویند اسرائیل مرده و حالا آماده شوید برای اینکه جنازهاش را دفن کنیم ولی رژیم اشغالگر صهیونیستی هر روز در جنایاتش علیه مردم فلسطین، غزه، لبنان و سوریه پیشروی کند، چگونه میتوان انتظار داشت مردم به ابزارهای تبلیغاتی ما اعتماد کنند؟ وقتی سفرای ما در بیروت و دمشق و آنکارا شامه سیاسی کافی برای پیشبینی حوادث یک هفته دیگر کشورهای محل ماموریت خود را ندارند و مدیران وزارت امور خارجه ما بعد از آنکه روسیه و آمریکا بر سر سوریه معامله میکنند و با پادوئی اردوغان و خریدن ارتش سوریه رژیم بشار اسد را سرنگون میکنند تازه متوجه میشوند که فریب خوردهاند، این یعنی باید در تار و پود دستگاه دیپلماسیمان تجدید نظری اساسی کنیم.
این واقعیتها نشان میدهند حکمرانان ما باید برای نزدیک کردن رابطه خود با مردم و صمیمانه و مستحکم کردن آن تلاش کنند. رسیدن به این مطلوب فقط با فاصله گرفتن از شعار، توهم و تخیل و درک واقعیتهای جامعه میسر است.