گزارش بحران یک حرفه

روزنامه سازندگی/متن پیش رو در سازندگی منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
نتایج پیمایش جامع دستمزد و وضعیت کاری روزنامهنگاران
نتایج نخستین پیمایش جامع دستمزد و وضعیت کاری روزنامهنگاران ایران که در پاییز ۱۴۰۳ به سفارش انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران انجام شد، تصویری شفاف اما نگرانکننده از یک حرفه حساس و پرمسئولیت ارائه میدهد. اکثریت روزنامهنگاران، با وجود سطح بالای تحصیلات و تعهد به کار، در فضایی پر از ناامنی شغلی، حقوق ناکافی، بیمه ناقص و محدودیت آزادی عمل کار میکنند. تقریباً نیمی اجارهنشیناند، بیش از نیمی کسری سابقه بیمه دارند و درصد قابل توجهی به ترک این حرفه فکر میکنند. این تصویر علاوه بر اینکه واقعیت معیشت خبرنگاران را نشان میدهد، زنگ خطری برای آینده روزنامهنگاری و کیفیت اطلاعرسانی در کشور است.
ترکیب جمعیتی؛ زنان در صف مقدم تحریریهها
از ۱۶۵ روزنامهنگار شرکتکننده ۵۹ درصد زن و ۴۱ درصد مرد هستند. این نسبت نشان میدهد که روزنامهنگاری در ایران بیش از گذشته به سمت حضور پررنگ زنان رفته است. میانگین سنی پاسخدهندگان ۳۸ سال و میانه سنی ۳۹ سال است که بیانگر جوانی نسبی نیروهای تحریریه است. با این حال این جوانی لزوماً به معنای امنیت شغلی یا فرصت پیشرفت نیست. ۹۷ درصد پاسخدهندگان تحصیلات دانشگاهی دارند و حدود نیمی در مقطع کارشناسی ارشد تحصیل کردهاند. این آمار، روزنامهنگاری را از نظر سطح تحصیلات در جایگاهی ممتاز میان مشاغل کشور قرار میدهد. اما مدرک بالا در این حرفه، تضمینی برای درآمد بهتر یا شرایط کاری پایدار نیست.
ساختار رسانهای و حوزه فعالیت
از نظر محل اشتغال ۴۳.۶ درصد در روزنامههای چاپی و ۴۵.۵ درصد در خبرگزاریها یا وبسایتهای خبری کار میکنند. سهم مجلات چاپی ۶.۷ درصد و شبکههای اجتماعی خبری تنها ۳.۶ درصد است. این ترکیب نشان میدهد که بهرغم گسترش رسانههای نوین، بخش عمده روزنامهنگاری حرفهای کشور هنوز در قالبهای مکتوب و رسمی فعالیت دارد. ۶۳.۸ درصد پاسخدهندگان در رسانههای خصوصی و ۳۶.۲ درصد در رسانههای حاکمیتی یا وابسته به نهادهای عمومی مشغولاند. این تقسیمبندی در شاخصهایی چون دستمزد، آزادی عمل و مزایا تأثیر مستقیم دارد.
سابقه کار؛ تجربههای کوتاه، جابهجایی زیاد
میانگین سابقه کاری روزنامهنگاران ۱۴.۲ سال است. اما ۳۸.۸ درصد کمتر از ۱۰ سال سابقه دارند و تنها یکپنجم بیش از ۲۰ سال تجربه دارد. این ارقام نشان میدهد که ماندگاری بلندمدت در این حرفه دشوار است و جابهجایی میان رسانهها یا ترک کامل حرفه، پدیدهای رایج شده است.
دستمزد؛ عددهایی کوچک در برابر مخارج بزرگ
۶۵.۴ درصد روزنامهنگاران بین ۱۰ تا ۲۰ میلیون تومان در ماه حقوق میگیرند. ۱۹.۸ درصد کمتر از ۱۰ میلیون تومان دریافت میکنند و فقط ۱.۲ درصد بیش از ۳۰ میلیون تومان درآمد دارند. مقایسه بین رسانههای خصوصی و حاکمیتی، اختلاف معناداری را نشان میدهد: در رسانههای حاکمیتی، حقوق ۱۵ تا ۲۰ میلیونی دو برابر خصوصیهاست و در خصوصیها، حقوق ۵ تا ۱۰ میلیونی چهار برابر حاکمیتیها دیده میشود. هیچ خبرنگار حاکمیتی زیر ۵ یا بالای ۳۰ میلیون حقوق ندارد اما در بخش خصوصی هر دو بازه وجود دارد.
۷۳.۷ درصد کم یا خیلی کم از حقوق خود راضیاند و ۷۰ درصد میگویند، درآمدشان کفاف زندگی را نمیدهد. تنها ۱.۳ درصد گفتهاند حقوقشان «خیلی زیاد» هزینهها را پوشش میدهد.
مسکن؛ اجارهنشینی بهعنوان واقعیت غالب
۴۸.۵ درصد روزنامهنگاران اجارهنشیناند. ۱۴.۷ درصد در خانهای متعلق به دیگران زندگی میکنند (اغلب خانه والدین) و تنها ۳۶.۸ درصد مالک محل سکونت خود هستند. در شرایطی که قیمت مسکن در کلانشهرها سر به فلک کشیده این آمار به معنای فشار مضاعف بر درآمد خبرنگاران است.
بیمه؛ شکاف بزرگ بین سابقه کار و پوشش بیمهای
۵.۷ درصد هیچ سابقه بیمهای ندارند. ۴۸.۴ درصد کمتر از ۱۰ سال سابقه بیمه دارند و ۵۶ درصد سابقه بیمهشان حداقل سه سال کمتر از سابقه کارشان است. ۳۷.۷ درصد این شکاف را پنج سال یا بیشتر گزارش کردهاند. در حوزه بیمه تکمیلی ۳۷.۶ درصد فاقد پوشش هستند و حتی ۱۵.۹ درصد از شاغلان تماموقت نیز بیمه کاری ندارند. بیمه، در میان همه مزایا، بالاترین اولویت را دارد و ۶۱.۹ درصد آن را مهمترین مزیت شغلی میدانند.
امنیت شغلی؛ ناامنی فراگیر
۵۶.۱ درصد احساس امنیت شغلی کم یا خیلی کم دارند و ۳۷.۸ درصد این احساس را «خیلی کم» توصیف کردهاند. برخلاف تصور، این شاخص تفاوت معناداری میان رسانههای خصوصی و حاکمیتی ندارد. ۵۴.۳ درصد زیاد یا خیلی زیاد به ترک روزنامهنگاری فکر میکنند و ۳۲.۹ درصد اگر دوباره بخواهند شغلی انتخاب کنند احتمالاً روزنامهنگاری را انتخاب نمیکنند. این دادهها هشداری جدی برای آینده این حرفه است.
آزادی عمل و مشارکت در تصمیمگیری
حدود دوسوم روزنامهنگاران، آزادی عمل کمی دارند و تنها ۹.۱ درصد گفتهاند «خیلی زیاد» استقلال کاری دارند. در رسانههای حاکمیتی، احساس آزادی عمل کمتر از خصوصیهاست. ۶۹.۴ درصد در تصمیمگیریهای کلان رسانه نقش کم یا بسیار کمی دارند. ۴۶ درصد معتقدندف ارتقا و انتصابها براساس شایستگی انجام نمیشود. این ترکیب از بینقشی و بیعدالتی ادراکشده به بیانگیزگی منجر میشود.
مزایا؛ فاصله عمیق بین خواسته و داشته
پس از بیمه، پاداش (۵۲.۲ درصد) و ساعت کار منعطف (۵۱.۹ درصد) بیشترین محبوبیت را دارند. امکان دورکاری برای نیمی جذاب است اما تنها ۳۵.۱ درصد از آن بهرهمندند. مزایایی چون مسکن سازمانی، سرویس رفتوبرگشت و امکانات ورزشی سهمی بسیار اندک یا صفر دارند.
آموزش و مهارتآموزی؛ نیاز شدید، عرضه اندک
۵۷.۳ درصد نیاز زیادی به یادگیری مهارتهای جدید دارند اما ۶۸.۸ درصد فرصت آموزش ضمن خدمت را کم یا بسیار کم ارزیابی کردهاند. در فضای رسانهای که بهسرعت تحت تأثیر فناوریهای جدید قرار میگیرد این شکاف میتواند به افت کیفیت و عقبماندگی حرفهای منجر شود.
محدودیتهای پژوهش
با وجود ارزش بالای دادههای گردآوری شده، این پژوهش بینقص نیست و چند محدودیت جدی دارد که باید در تفسیر نتایج مدنظر قرار گیرد. نخست آنکه به دلیل دشواری ارتباطگیری، دسترسی به خبرنگاران رسانههای اصولگرا محدود بوده و همین امر میتواند بر تنوع سیاسی نمونه، اثر گذاشته باشد. دوم آنکه تمرکز عمده پیمایش بر رسانههای سراسری بوده است، در حالی که شواهد میدانی نشان میدهد، وضعیت در بسیاری از رسانههای محلی بهم راتب سختتر و شکنندهتر است؛ از کمبود منابع مالی گرفته تا فشارهای محلی و محدودیتهای شدیدتر بر آزادی عمل خبرنگاران. محدودیت دیگر، کنار گذاشتن گروه بزرگی از فعالان رسانهای است که بهصورت حقالتحریر کار میکنند؛ افرادی که اگرچه در تولید محتوا نقش پررنگی دارند اما به دلیل فقدان قرارداد ثابت، اغلب در شرایط بسیار دشوارتری نسبت به همکاران تماموقت قرار میگیرند و از ابتداییترین حقوق شغلی مانند بیمه یا امنیت کاری محروماند.