حسن باقری: نخبه اطلاعاتی در میدان فرماندهی

اعتماد/متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
عملیات محرم با فرماندهی سردار حسن باقری در سال 1361 انجام شد.حسن باقری که نام اصلی او حسن افشردی است متولد سال 1332 در تهران بود. وی در اول مهرماه ۱۳۵۹ راهی جبهه جنوب شد و از بدو ورود اقدام به راهاندازی واحد اطلاعات رزمی کرد. او خود شخصا بارها جهت دستیابی به اطلاعات از وضعیت دشمن به مواضع یگانهای سپاه سوم ارتش بعث نفوذ میکرد. باقری موسس واحد اطلاعات و عملیات سپاه است. وی از ابتدای ورودش به اهواز در پایگاه منتظران شهادت، به منظور دستیابی به اطلاعات مناسب از موقعیت دشمن، به همراه عناصر اطلاعاتی، به جمعآوری نقشهها و پیاده کردن وضعیت مناطق عملیاتی روی آنها پرداخت. فعالیتهای او در این زمینه با سازماندهی عناصر اطلاعاتی و برگزاری آموزش مختصری برای آنها، منجر به راهاندازی واحد اطلاعات و عملیات در ستاد عملیات جنوب گردید. این واحدها پس از گذشت حدود ۳ ماه از شروع جنگ، در تمامی محورهای جنوب (از آبادان تا دزفول) مستقر شدند. حسن باقری استعداد بالایی در تحلیل اطلاعات دشمن و پیشبینی حرکات احتمالی ارتش عراق در آینده را داشت. از آن جمله پیشبینی وی در دی ماه سال ۱۳۵۹ مبنی بر حرکت نیروهای ارتش عراق جهت الحاق محور شمال- جنوب منطقه سوسنگرد برای ارتباط جفیر و بستان بود که عراق در کمتر از یک هفته با نصب پلهای نظامی متعدد و تلاش گسترده این کار را انجام داد. افشردی علاقه زیادی به کادرسازی و تربیت نیرو برای فرماندهی داشت. مهدی زینالدین از معروفترین پرورش یافتگان اوست که بعدها به فرماندهی لشکر ۱۷ علیابنابیطالب رسید. از دیگر پرورش یافتگان باقری، حسینعلی ترکی نخستین فرمانده لشکر ۱۷ علیابنابیطالب بود. وی در۶ بهمن ۱۳۶۰ در شوش بر اثر اصابت خمپاره به شهادت رسید. به عقیده محسن رضایی، فرمانده سپاه ایران در زمان جنگ، موفقیت نیروهای مسلح ایران با روش توسعه تجربی حاصل شد که حسن باقری از متخصصان و مبدعان آن بود. این روش موجب تدوین نظام دفاعی شامل اندیشه دفاعی، اصول و قواعد عملیات، دکترین نظامی و اصول و قواعد رزم برای ایران گردید. باقری بعد از اتمام موفقیتآمیز عملیات محرم، به عنوان جانشین فرماندهی یگان زمینی سپاه منصوب گردید. کمتر از 4 ماه بعد از عملیات محرم، حسن باقری در بهمنماه ۱۳۶۱ اندکی پیش از آغاز عملیات والفجر مقدماتی مورد اصابت گلوله خمپاره قرار گرفت و به شهادت رسید. در خاطرات شفاهی غلامعلی رشید بخشی به گفتوگوی او با حسن باقری قبل از عملیات محرم اشاره میکند: «از حسن پرسیدم: وصیتنامه نوشتی؟ گفت: باید دوباره بنویسم. گفتم: در این عملیات [محرم]باز هم باید آماده شهید شدن فرماندهان باشیم، شاید هم خودمان. گفت: من به این چیزها فکر کردهام. اگر من شهید شوم، تو هستی و مشکلی به وجود نمیآید. رفتن حسن را نمیتوانستم تحمل کنم. در مقابل حرفش سکوت و بعد حرف را عوض کردم که همهچیز از یاد برود. عملیات محرم شروع شد و رمز عملیات «یازینب(س)» بود. چه کسی فکر میکرد «یازینب»، آخرین رمزی باشد که حسن میشنود.»


















