مادورو زیرفشار حداکثری

اعتماد/متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
ترامپ با تکیه بر دکترین مونرو تلاش دارد تا ضمن کنار گذاشتن نیکلاس مادورو بستر برای مهار نفوذ چین و روسیه در حیاط خلوطش را فراهم کرده و همزمان با تسلط بر بازارهای نفت ونزوئلا اهرم چانهاش را تقویت کند
حدیث روشنی| دونالد ترامپ، رییسجمهور ایالاتمتحده شامگاه جمعه اعلام کرد که فضای هوایی ونزوئلا بسته شده است. روزنامه اعتماد با هدف واکاوی اهداف ترامپ از ایجاد کارزاری تهدیدآمیز علیه ونزوئلا با رحمن قهرمانپور، کارشناس مسائل بینالملل گفتوگو کرده است. قهرمانپور در گفتوگوی اختصاصیاش با «اعتماد» ضمن اشاره به اینکه امریکا تحت رهبری ترامپ تلاش دارد مادورو را بدون لشکرکشی زمینی از قدرت برکنار کند همزمان بر این باور است که تمرکز اقدامات ترامپ بیشتر بر مداخلات اطلاعاتی، سیاسی و هدفگیری مراکز حساس ونزوئلا است، با انگیزه حفظ نفوذ امریکا در امریکای لاتین، محدود کردن نفوذ چین و روسیه و کنترل منابع نفتی. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
رحمن قهرمانپور، تحلیلگر مسائل بینالملل در پاسخ به سوال نخست «اعتماد» مبنی بر چرایی انسداد حریم هوایی ونزوئلا توسط امریکا و قریبالوقوع بودن گزینه نظامی گفت: ظاهرا براساس اخبار علنی یکی، دو روز اخیر، اقدام ترامپ در بستن حریم هوایی ونزوئلا پس از اولتیماتوم تلفنی هفته گذشته او به مادورو اجرایی شده است.
از این رو میتوان گفت که این اقدام بخشی از تلاش دولت ترامپ برای برکناری مادورو بدون توسل به زور است.
به باور قهرمانپور با این حال، به نظر میرسد مادورو حاضر به ترک قدرت نیست و بنابراین احتمال اقدام نظامی امریکا علیه ونزوئلا وجود دارد. باتوجه به سوابق دخالت امریکا و سیآیای در امریکای لاتین، بعید است این تحولات با تکیه حمله زمینی محقق شود. گزینه محتملتر آن است که دولت ترامپ با هدف قرار دادن برخی مراکز حساس نظامی یا انرژی، اختلافاتی میان ارتش و مادورو ایجاد کرده و از این طریق زمینه برکناری رییسجمهوری ونزوئلا را فراهم کند.
این کارشناس مسائل بینالملل در پاسخ به دیگر پرسش «اعتماد» در رابطه سناریوهای احتمالی درباره آینده تنشها میان کاراکاس و واشنگتن تشریح کرد: باتوجه به میزان نیروها و تجهیزات نظامی که امریکا در کاراییب و ترینیداد و توباگو مستقر کرده است، به نظر میرسد هدف ترامپ مداخله زمینی در ونزوئلا نیست. تجربه چندین مداخله سیاسی و کودتای امریکا در کشورهایی مانند «هندوراس» و «نیکاراگوئه» نشان میدهد که از نظر سیاستگذاران امریکایی، واشنگتن برای تغییر رژیمها در امریکای جنوبی و مرکزی نیازی به لشکرکشی زمینی ندارد، به همین دلیل برخی تحلیلگران معتقدند ممکن است سناریوی مشابه پاناما اجرا شود؛ همانطور که امریکا «مانوئل نوریگا» را دستگیر و به خاک خود منتقل کرد، امکان دارد با مادورو نیز چنین رفتاری انجام دهد، بدون آنکه به حمله زمینی فراگیر متوسل شود.
به گفته قهرمانپور اما سناریوی دیگر این است که مادورو با گرفتن بخشش و عفو، وارد کشوری دیگر شود. واشنگتنپست مدعی شده که ممکن است مادورو و برخی از نزدیکان او به ترکیه پناهنده شوند، هر چند صحت این خبر مشخص نیست. یک سناتور امریکایی هم گفته امریکا به مادور پیشنهاد داده به روسیه برود. سناریوی دیگر این است که امریکا به دلیل اصرار مادورو برای ماندن در قدرت، برخی مراکز حساس ونزوئلا را هدف حمله موشکی قرار دهد. یک سناریوی دیگر که در روزهای اخیر علنی شده، خرید برخی نزدیکان مادورو مانند خلبانها یا محافظان، برای بازگرداندن او به امریکا یا حتی ترور او توسط سیآیای، (CIA) است. به نظر میرسد امریکا برای اجرای سیاستهای خود در ونزوئلا بیش از همه به «سیآیای» متوسل خواهد شد. به عبارتی واشنگتن به شکلی بر مداخلات سیاسی، اطلاعاتی و امنیتی و نه الزاما لشکرکشی نظامی متمرکز خواهد شد. هر چند ممکن است نیروهای تفنگدار دریایی امریکا به عنوان مکمل اقدامات سیآیای عمل کنند، اما همانطور که در هفتههای گذشته مشخص شد، ترامپ مستقیما به «سیآیای» دستور داده که اقدامات لازم برای برکناری مادورو را انجام دهد. این تحلیلکر مسائل بینالملل در ادامه گفتوگویش با «اعتماد» تاکید کرد: با این حال مادورو نیز در ونزوئلا ائتلافی قدرتمند از هواداران خود تشکیل داده است؛ بخشی از این ائتلاف طرفداران شخص مادورو هستند، بخشی طرفداران چاوز و بخش دیگری از آنها گفته میشود از جنبش «فارک» کلمبیا هستند. همچنین امریکا مدعی است که حکومت مادورو ارتباط نزدیکی با گروههایی مانند حزبالله لبنان و دولت کوبا دارد. در هر صورت، آنچه روشن است این است که در کاراکاس یک ائتلاف قدرتمند حول مادورو شکل گرفته است. مادورو با نفوذ خود در ارتش مخالفانش را برکنار کرده و همانطور که انتخابات اخیر نشان داد، ارتش تاکنون در حمایت از او منسجم مانده و امریکا نتوانسته بین او و ارتش اختلافی ایجاد کند. برخلاف برخی کشورهای امریکای مرکزی و جنوبی، ارتش ونزوئلا متحد نزدیک امریکا محسوب نمیشود. قهرمانپور در ادامه و در پاسخ به دیگر سوال «اعتماد» در رابطه با واکنش دیگر کشورهای حوزه کاراییب در قبال تشدید تنشها میان امریکا و ونزوئلا گفت: در واقع، کاراییب و امریکای لاتین براساس دکترین «مونرو» حیات خلوت سیاست خارجی امریکا محسوب میشد.
طبق این دکترین، امریکا میتواند بدون اجازه کشورهای منطقه در امور داخلی آنها دخالت کند تا قدرت خود را در نیمکره غربی تثبیت نماید. برخی تحلیلگران معتقدند که علت اصلی تلاش دولت ترامپ برای براندازی مادورو، بازگشت به همین دکترین مونرو و تثبیت قدرت امریکا در امریکای لاتین و امریکای مرکزی برای رقابت با چین و تا حدی روسیه است. به همین دلیل بود که ترامپ به محض ورود به کاخ سفید اعلام کرد که ممکن است کانال پاناما را دوباره پس بگیرد. به باور این تحلیلگر روابط بینالملل ازسوی دیگر، افزایش نفوذ چین در امریکای لاتین و امریکای جنوبی به ویژه در کشورهای کوبا، ونزوئلا، نیکاراگوئه و حتی پرو و برزیل، باعث نگرانی امریکا شده و کاراییب از زاویه رقابت فزاینده این بازیگر با چین نیز اهمیت پیدا کرده است. همانطور که اشاره شد، امریکا در گذشته نیز برای تغییر رژیم در امریکای لاتین مشکلی نداشته است. اکنون که بحث اقدام نظامی علیه مادورو مطرح است، کشورهایی که با این اقدام مخالفت کردهاند، کوبا و نیکاراگوئه هستند. گوستاوو پترو، رییسجمهور کلمبیا، شاید تنها رهبر امریکای لاتین باشد که بهصراحت با این اقدام مخالفت کرده، اما همزمان از تشکیل یک حکومت انتقالی در ونزوئلا حمایت میکند و معتقد است که انتخابات در این کشور شفاف برگزار نشده است. قهرمانپور در ادامه به «اعتماد» گفت: سایر کشورهای مهم امریکای لاتین، مانند مکزیک، شیلی و آرژانتین و برزیل در این مورد سکوت کردهاند. دلیل آن نفوذ بسیار زیاد امریکا در قوه قضاییه، ارتش و احزاب کشورهای امریکای لاتین است. مثلا برخی نامزدهای ریاست جمهوری در کشورهای امریکای لاتین برای کسب حمایت واشنگتن در انتخابات به امریکا سفر میکنند و این از نظر افکار عمومی خیلی بد محسوب نمیشود، به همین خاطر، علیرغم مخالفت بسیاری از کشورهای منطقه با مداخلات امریکا، این گروه از کشورها در عمل اقدامی انجام نمیدهند. برای نمونه، در جریان رفراندوم اخیر اکوادور درباره واگذاری مجدد یک پایگاه نظامی به امریکا، مردم به واگذاری مجدد یک پایگاه نظامی به واشنگتن رای منفی دادند؛ این نشان میدهد که بخشی از افکار عمومی در امریکای لاتین مخالف دخالت امریکا به بهانه موادمخدر یا اقدام نظامی است، اما نفوذ امریکا مانع اثرگذاری موثر آنها بر تصمیمهای حکومتی میشود. در شرایط کنونی، ونزوئلا نیز برای جبران فشارها از روسیه و چین درخواست حمایت کرده است. قهرمانپور در ادامه و در راستای گمانهزنیها درباره ارتباط معنادار میان صلح احتمالی روسیه و اوکراین با اقدامات اخیر ترامپ در ونزوئلا تشریح کرد: واقعیت این است که اطلاعات دقیق و معتبری فعلا در دسترس نیست.
با این حال، میدانیم که روسیه از سالهای گذشته و حتی از زمان «چاوز» تلاش کرده نفوذ قدیمی شوروی در امریکای لاتین را احیا کند. اخیرا نیز توافقی با کوبا امضا شده و گفته میشود روسیه و چین در کوبا پایگاههای نظامی و جاسوسی دارند و حتی از طریق آن بر خلیج مکزیک نظارت میکنند. به باور این کارشناس مسائل بینالملل اگرچه خبرهای متعددی درباره کمک روسیه منتشر شده، اما به نظر نمیرسد امریکا از پرونده ونزوئلا برای گرفتن امتیاز در اوکراین استفاده کند، چراکه اساسا پرونده اوکراین بیشتر در چارچوب روابط فراآتلانتیکی مطرح است و دغدغه اصلی آن اروپا است، چراکه این قاره در معرض تهدید روسیه قرار دارد. در امریکای جنوبی اما داستان متفاوت است و تمرکز اصلی بر سیاست و منافع امریکا است. قهرمانپور در ادامه این گفتوگو تاکید کرد: همچنین نباید فراموش کرد که بحران ونزوئلا با منابع زیرزمینی و به ویژه نفت این کشور بیارتباط نیست. بالاخص آنکه نفت ونزوئلا برای برخی پالایشگاههای امریکا مناسب است و از این منظر، برخی تحلیلگران معتقدند بحران ونزوئلا و تلاش ترامپ برای براندازی مادورو در واقع تلاشی برای سلطه بر بازار نفت و بهرهبرداری از نفت ونزوئلا است. ضمن اینکه سلطه امریکا بر بازار نفت این کشور میتواند ابزار چانهزنی واشنگتن در بحرانهای دیگر، ازجمله خاورمیانه و اوکراین را نیز تقویت کند. این تحلیلگر مسائل بینالملل در ادامه گفتوگویش با «اعتماد» و در رابطه با ابعاد حقوقی اقدامات اخیر واشنگتن در حوزه کاراییب تاکید کرد: اعتراض برخی دموکراتهای کنگره دقیقا به همین نکته است؛ آنها معتقدند برخورد با قایقهای قاچاق مواد مخدر در آبهای آزاد، خلاف حقوق بینالملل است و اگر این اقدام به عرف و رویه تبدیل شود، امنیت آبهای آزاد به خطر خواهد افتاد. از سوی دیگر، مشخص نیست افرادی که امریکا آنها را به عنوان قاچاقچی هدف قرار میدهد، واقعا قاچاقچی موادمخدر هستند یا خیر. برای مثال، در یک مورد چند ماهیگیر کلمبیایی مورد حمله قرار گرفتند و دولت کلمبیا به این مساله اعتراض کرد. از این منظر، میتوان گفت اقدام امریکا با حقوق بینالملل سازگار نیست، چراکه نه مبتنی بر اصل دفاع مشروع است و نه اثبات شده که ونزوئلا اصلیترین مرکز قاچاق موادمخدر به امریکاست.
به گفته قهرمانپور با این حال، امریکا مدعی است که مادورو و ارتش ونزوئلا با گروههای مافیای مواد مخدر، ازجمله «ترنداراگوئه» و گروه «خورشید» همکاری دارند و حتی بین مادورو و چریکهای «فارک» در کلمبیا مذاکراتی صورت گرفته و مادورو به این گروهها اجازه داده تا از طریق سواحل ونزوئلا موادمخدر، بهویژه کوکایین، به امریکا قاچاق شود. با این وجود، نباید فراموش کرد که اصلیترین مکان تولید کوکایین در امریکای لاتین، کلمبیا است و امریکا توافقهای متعددی با این کشور برای مبارزه با قاچاق کوکایین منعقد کرده است. در عین حال به ادعای امریکا، بخشی از موادمخدر صنعتی از طریق ونزوئلا وارد این کشور میشود، اما این ادعاها هنوز راستیآزمایی نشدهاند. بنا بر گزارش سازمان ملل، تولید مواد مخدر در ونزوئلا بهطور محسوسی افزایش نیافته و بنابراین نمیتوان گفت اقدام ترامپ به قاچاق موادمخدر ارتباط مستقیمی دارد.
قهرمانپور در پاسخ به دیگر پرسش «اعتماد» در رابطه با احتمال سازش میان مادورو و ترامپ طی روزهای آینده توضیح داد: فعلا جز با برکناری مادورو، احتمال کاهش تنش اندک است. مادورو در گذشته نشان داده که از مذاکره با امریکا به عنوان تاکتیک خرید زمان استفاده میکند. فراموش نکنیم پیش از برگزاری انتخابات ریاستجمهوری امریکا، ونزوئلا با طرفهای بینالمللی مانند برزیل و نروژ توافقی امضا کرد مبنی بر اینکه به نتایج انتخابات احترام بگذارد و اجازه دهد مخالفان در انتخابات ریاستجمهوری حضور داشته باشند. اما بعدها خانم «ماچادو» و اپوزیسیون از شرکت در انتخابات محروم شدند و حتی نتایج انتخابات منتشر نشد. اپوزیسیون ونزوئلایی در امریکا معتقد است که آقای «گونزالس» برنده انتخابات بوده و مادورو نتایج را تغییر داده است. به گفته این تحلیلگر روابط بینالملل باتوجه به این جمعبندی، امریکا به مادورو برای انجام مذاکره اعتماد ندارد. ازسوی دیگر، اپوزیسیون مادورو که در امریکا، کلمبیا، شیلی و برزیل مستقر است، فشارهایی را اعمال کردند تا ترامپ، مادورو را از قدرت برکنار کند. البته در سیاست داخلی امریکا، جریان تندرو و حامی براندازی مادورو در دولت ترامپ، تحت رهبری مارکو روبیو فعالیت میکند. مارکو روبیو که خود لاتینتبار است، تلاش میکند از طریق پرونده ونزوئلا در رقابت داخلی با دیگر گروهها، به ویژه ویتکاف، برتری کسب کند، چرا که ویتکاف به عنوان نماینده ویژه ترامپ، تاکنون توانسته مذاکرات مهمی مانند پرونده غزه را ثبت کرده و با روسیه و ایران رایزنی داشته باشد. بنابراین اگر روبیو و تیمش بتوانند پرونده ونزوئلا را به نتیجه برسانند و امریکا در این کشور پیروزی کسب کند، وزن سیاسی و نفوذ مارکو روبیو و همراهان او در تیم ترامپ تقویت خواهد شد. این کارشناس مسائل بینالملل در پاسخ به پرسش پایانی «اعتماد» مبنی بر واکاوی اهداف اصلی اقدامات اخیر دونالد ترامپ در قبال ونزوئلا و رییسجمهور رسمی این کشور تشریح کرد: واقعیت این است که امریکا در مورد ونزوئلا هدف واحدی ندارد و مجموعهای از اهداف مختلف واشنگتن را به سمت تلاش برای براندازی مادورو هدایت کرده است. هرچند میدانیم که امریکا به دنبال دولتسازی نیست، اما بازگشت به دکترین مونرو و حفظ برتری واشنگتن در نیمکره غربی، به ویژه در رقابت با چین، میتواند یکی از اهداف مهم تلقی شود. از طرفی دیگر مقابله با نفوذ چین و، در مرحله بعد، روسیه در امریکای جنوبی نیز برای امریکا اهمیت دارد، بهویژه که نفوذ چین در سالهای اخیر بعد نظامی هم پیدا کرده و این گزاره میتواند به ضرر واشنگتن باشد. به باور قهرمانپور هدف دیگر امریکا، افزایش قدرت خود در بازار انرژی جهانی است؛ برکناری مادورو و روی کار آمدن رژیمی همصدا با واشنگتن در کاراکاس میتواند وزن امریکا را در بازار انرژی جهانی تقویت کند. از منظر سیاست داخلی، ترامپ به بهانه برکناری مادورو میتواند بخشی از مهاجران ونزوئلایی را به کشور خود بازگرداند و مانع از افزایش مهاجرت ونزوئلاییها به امریکا شود. این تحلیلگر مسائل بینالملل در ادامه به «اعتماد» گفت: هدف دیگر کسب اعتبار داخلی از طریق مبارزه با باندهای موادمخدر و کارتلهای جرم و جنایت است، اقدامی که میتواند برای پایگاه رای امریکا اهمیت داشته باشد، زیرا سالانه هزاران جوان امریکایی بر اثر مصرف مواد مخدر جان خود را از دست میدهند و برخی اقدامات مهاجران لاتینتبار نیز خوشایند افکار عمومی و پایگاه رای ترامپ نیست. به طور کلی میتوان گفت که ترامپ مجموعهای از اهداف مختلف را در پرونده ونزوئلا دنبال میکند و نمیتوان صرفا یک هدف روشن و مشخص برای سیاست امریکا در این کشور تعیین کرد.


















