نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
تحلیل ها

سورپرایز پهپادی ایران

منبع
تابناک
بروزرسانی
سورپرایز پهپادی ایران

تابناک/متن پیش رو در تابناک منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست

همه چیز از جایی شروع می‌شود که در جهان امروز، جنگ‌ها دیگر با تانک و نفربر و هلیکوپتر تعیین نمی‌شوند؛ پیروز میدان کسی است که آسمان را بهتر ببیند، دقیق‌تر ضربه بزند و بتواند ساعت‌ها در سکوت کامل دشمن را بدون اینکه دیده شود دنبال کند. در چنین میدانی، پهپاد دالاهو-۱۱۰ یکی از آن پروژه‌هایی است که نشان می‌دهد صنایع دفاعی ایران فقط دنبال ساخت یک پرنده بی‌سرنشین نبودند؛ دنبال اثبات یک تناسب جدید قدرت بودند.

وقتی اولین تصاویر و مشخصات دالاهو - ۱۱۰منتشر شد، کاملاً مشخص بود با یک پهپاد معمولی طرف نیستیم. این یک پهپاد رزمی–شناسایی است که قرار است خلأهایی را پر کند که سال‌ها در ساختار پهپادی کشور وجود داشت؛ موضوعاتی نظیر: برد عملیاتی زیاد، ماندگاری پروازی طولانی، حمل مهمات هدایت‌شونده، سیستم‌های الکترواپتیکی مدرن و مهم‌تر از همه توان حمله دقیق در سکوت رادیویی.

جهشی که پهپادهای ایرانی را وارد یک کلاس تازه کرد
دالاهو-۱۱۰ از همان ابتدا یک پیام داشت؛ «برای میدان ساخته شده‌ام، نه برای نمایش». طراحی بدنه آن ترکیبی از سادگی و کارآمدی است؛ نه یک طراحی فانتزی، نه بدنه‌ای پیچیده، فقط یک پلتفرم کاملاً مهندسی‌شده برای اینکه بیشترین کارایی را از سوخت، جرم، پیشرانش و پایداری پرواز بگیرد.

فرم بال‌ها کشیده و باریک است تا بیشترین راندمان آیرودینامیکی را بدهد؛ دم V شکل باعث کاهش وزن و افزایش چابکی شده؛ و بدنه مرکزی دقیقاً طوری طراحی شده که بتواند هم محموله شناسایی حمل کند، هم مهمات بومی ایران را که در سال‌های اخیر برای پهپادهای رزمی توسعه داده‌ شده.

اما چیزی که دالاهو را از پهپادهای نسل قبل ایران جدا می‌کند، فقط ظاهرش نیست؛ ترکیب پیشرانش، کنترل پروازی، ناوبری و داده‌پیوند آن نشان می‌دهد طراحانش از تجربه سال‌ها استفاده عملیاتی در جنگ‌های نیابتی و عملیات‌های واقعی درس گرفته‌اند. این پهپاد فقط روی کاغذ خوب نیست؛ برای کار سخت طراحی شده است.

دالاهو-۱۱۰ در بیشترین حالت می‌تواند ساعت‌ها در آسمان بماند و منطقه‌ای به بزرگی یک استان را زیر نظر بگیرد. این ماندگاری عملیاتی یعنی همان چیزی که فرمانده میدان می‌خواهد؛ پرنده‌ای که پرواز کند، ببیند، بماند و اگر نیاز بود بزند. اصلاً همین ماندگاری طولانی است که باعث شده خیلی‌ها آن را «بلندیِ دست ایران در آسمان» بنامند. چون پهپادی که ساعت‌ها بماند، یعنی فرمانده در میدان همیشه یک چشم باز دارد.

سامانه الکترواپتیک دالاهو شاید مهم‌ترین بخشش باشد. دوربین‌ها و حسگرهای حرارتی آن دقیقاً همان چیزی است که پهپادهای رزمی برای عملیات شبانه و ضدنفوذ نیاز دارند. تصویربرداری حرارتی با کیفیت بالا، زوم اپتیکال قابل‌توجه، و قابلیت پایش هدف در سرعت‌های متفاوت باعث شده دالاهو جزو پهپادهایی باشد که می‌تواند در شب، در روز و حتی در شرایط مه‌آلود مأموریت انجام دهد. نکته مهم این است که این حسگرها فقط برای شناسایی نیستند؛ هدایت مهمات هم بر اساس همین تصویربرداری پایدار انجام می‌شود.

قدرت حمل مهمات هم برگ برنده دالاهو است. ترکیب بمب‌های هدایت شونده، مهمات نقطه‌زن، موشک‌های کوتاه‌برد ضدزره و حتی مهمات سرجنگی سبک باعث شده دالاهو در مأموریت‌های مختلف، از شکار خودروی تاکتیکی گرفته تا انهدام تجمع، کاربر داشته باشد. وزن محموله قابل‌حمل آن نسبت به کلاس پرنده‌ای که دارد واقعاً مقدار قابل‌قبولی است و عملاً دالاهو را تبدیل می‌کند به یک پهپاد رزمی واقعی، نه یک پهپاد شناسایی که فقط «توان حمل» هم دارد.

پیشران دالاهو و تنظیم توان پروازی‌اش به‌گونه‌ای طراحی شده که مصرف سوخت پایین بماند و پایداری هواپیما در ارتفاع متوسط برقرار باشد. همین باعث می‌شود که دالاهو بتواند در مأموریت‌های طولانی‌مدت بدون فشار زیاد روی موتور عمل کند. در سامانه کنترل پرواز هم از نسل جدید اتوپایلوت ایرانی استفاده شده که حالا دیگر ثابت شده یکی از نقاط قوت پهپادهای ایرانی است. این اتوپایلوت‌ها توان پرواز خودمختار، برگشت خودکار، قفل مسیر و پایش مداوم را فراهم می‌کنند و دقت هدایت پهپاد را به‌شدت بالا می‌برند.

اما جذاب‌ترین بخش دالاهو، ارتباطات و پیوند داده آن است. سیستمی که هم لینک مستقیم دارد، هم لینک امن رمزگذاری‌شده. این یعنی پهپاد می‌تواند تا برد بسیار بالا با مرکز کنترل در ارتباط باشد و در مقابل جنگ الکترونیک دشمن مقاومت کند. طراحان دقیقاً می‌دانستند که اگر قرار است پهپاد در میدان واقعی زنده بماند، باید در برابر اخلال قوی عمل کند و همین موضوع دالاهو را تبدیل به پهپادی کرده که در میدان‌های شلوغ الکترونیکی هم می‌تواند به مأموریت ادامه دهد.

در بررسی مأموریت‌های رزمی، دالاهو-۱۱۰ یکی از معدود پهپادهایی است که هم برای عملیات تهاجمی طراحی شده، هم برای شناسایی بلندمدت. در واقع یک پلتفرم چندمنظوره است. این یعنی فرمانده می‌تواند آن را بالا بفرستد، چند ساعت تصویر زنده بگیرد، شرایط را بسنجد، و اگر لازم بود بدون بازگشت به پایگاه همان‌جا هدف را بزند. این ترکیب عملیات شناسایی و تهاجمی همان چیزی است که کشورهای پیشرفته دنیا سال‌هاست روی آن سرمایه‌گذاری کرده‌اند.

چشمِ پایدار ایران در آسمان میدان‌های واقعی
نکته مهم و مثبت این است که دالاهو-۱۱۰ برخلاف پهپادهای سنگین مثل کمان یا فطرس، یک پهپاد میان‌وزن است؛ یعنی برای عملیات نقطه‌ای و عملیات‌های تاکتیکی میدانی ایده‌آل است و نیاز به باند بزرگ یا زیرساخت خاص ندارد. همین باعث می‌شود بتوان آن را با سرعت زیادی در میدان جابه‌جا کرد، سریع آماده پریدن کرد و در کوتاه‌ترین زمان وارد مأموریت شد.

از نظر مقاومت در برابر شرایط محیطی، دالاهو-۱۱۰ در تست‌های مختلف نشان داده که عملکرد پایداری دارد. وزش باد در ارتفاع متوسط روی آن اثر کمتری می‌گذارد و پایداری پروازی‌اش خوب است. این ویژگی، مخصوصاً در مأموریت‌های طولانی، اهمیت زیادی دارد چون پهپادی که پایداری نداشته باشد نمی‌تواند تصویر دقیق بفرستد یا مهمات نقطه‌زن را با دقت هدایت کند.

در کنار تمام این مزایا، یک نکته ضعف کوچک هم وجود دارد که منطقی است: در دسته پهپادهای میان‌وزن، فضا برای اضافه‌کردن مهمات بیشتر یا سنسورهای سنگین محدود است. اما این ضعف ساختاری نیست؛ ذات این کلاس پروازی است. در واقع اگر بخواهی محموله بیشتری داشته باشی باید به سراغ پهپادهای سنگین‌تر بروی، اما همین وزن متوسط است که دالاهو را چابک نگه داشته.

نکته مثبت بزرگ دیگر، هزینه عملیاتی پایین است. یکی از مزیت‌های پهپادهای ایرانی همیشه همین بوده و دالاهو هم از این قاعده مستثنی نیست. این یعنی می‌توان آن را زیاد پرواز داد، زیاد مأموریت داد، و بدون نگرانی از هزینه‌ها در منطقه وسیع به کار گرفت. این برای کشوری که باید چند جبهه مختلف را پوشش دهد یک مزیت استراتژیک است.

از نظر فناوری ساخت، دالاهو-۱۱۰ نشان می‌دهد که ایران به پختگی قابل‌توجهی در طراحی پوسته‌های کامپوزیتی رسیده. نسبت وزن به استحکام در آن قابل‌قبول است و کیفیت سطح بدنه نشان می‌دهد که فرآیند ساخت به مرحله صنعتی رسیده، نه صرفاً تولید محدود. همین نکته باعث افزایش اعتماد عملیاتی می‌شود.

اگر بخواهیم به شکل کلی و بی‌پرده بگوییم، دالاهو-۱۱۰ یک پهپاد «در حد مأموریت» است. یعنی برای آنچه طراحی شده، کاملاً جواب می‌دهد. نه ادعاهای عجیب دارد، نه تلاش کرده چیزی را تقلید کند که نمونه‌اش در ایران وجود ندارد. یک پهپاد رزمی–شناسایی میان‌وزن با ماندگاری پروازی بالا، سامانه دید قوی، توان تهاجمی مناسب، و قابلیت عملیات در سکوت. همین ترکیب است که آن را مهم می‌کند.

پهپادهایی مثل دالاهو تنها یک ابزار جنگی نیستند؛ نماد یک مسیرند. مسیری که ایران از یک پهپاد شناسایی ساده در دهه هفتاد به پهپادهای رزمی مدرن امروز رسیده، و این سیر حرکت نشان می‌دهد که دالاهو-۱۱۰ فقط یک محصول نیست، یک حلقه مهم در زنجیره یک برنامه بلندمدت است که سال به سال کامل‌تر می‌شود.

برای همین هم هست که اگر کسی بخواهد تصویری از توان پهپادی ایران در سال‌های اخیر ببیند، دالاهو-۱۱۰ یکی از بهترین نمونه‌هاست. هم به‌دلیل طراحی بومی، هم به‌دلیل عملکرد عملیاتی، و هم به‌دلیل اینکه نشان می‌دهد صنایع دفاعی ایران وارد مرحله جدیدی شده‌اند؛ مرحله‌ای که در آن دیگر رقابت فقط با داخل نیست، بلکه مقایسه با پهپادهای سطح متوسط دنیا معنی پیدا می‌کند.

🔹"آخرین خبر" در روبیکا
🔹"آخرین خبر" در ایتا
🔹"آخرین خبر" در بله

اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره