اعتماد/
متن پيش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
سيدحسين موسويان| با خروج امريکا از برجام، بازگشت تحريمهاي اصلي اين کشور عليه ايران از سيزده آبان آغاز ميشود. اخيرا در نشستي در امريکا در مورد موضوع «روابط ايران و امريکا بعد از برجام» صحبت داشتم. علاوه بر من، يک سياستمدار بازنشسته امريکا که سابقه مسووليتهاي بسيار کليدي در دولتهاي گذشته امريکا را داشته نيز صحبت کرد. او به حضار گفت که کاخ سفيد در اتحاد با اسراييل و عربستان و امارات عمليات گستردهاي طراحي و آغاز کرده که بخش سنگينتر آن در قالب «عمليات مخفي» است. دامنه برنامه آشکار و مخفي اين مثلث، از فروپاشي نظام مالي تا تجزيه ايران به دو قسمت تعريف شده که در فازهاي مختلف اجرا شده و خواهد شد. طبق گفته او قرار است در اين ميان، اسراييل از فرصت تقابل با ايران استفاده کرده و روابط خود با اعراب را عادي و به غائله فلسطين به نفع خودش خاتمه دهد.
حين نوشتن اين مقاله، شبکه تلويزيوني سيانان امريکا برنامهاي تحت عنوان «تحولات شگرف در روابط اسراييل با اعراب: تشکر از ايران» پخش کرد. در اين برنامه سفرهاي اخير نتانياهو و سران امنيتي اسراييل به عمان و سايرسفرها و ديدارهاي مقامات بلندپايه تلآويو با امارات، بحرين و.... را مورد تجزيه و تحليل قرار داده و جمعبندي کرد که اين تحولات شگرف در سايه دشمني کشورهاي عربي، امريکا و اسراييل با ايران امکانپذير شد. چند روز پيش در نشستي در يکي از کشورهاي حاشيه خليجفارس شرکت داشتم که چهار کارشناس برجسته و صاحبنظر ايراني ديگر هم از تهران حضور داشتند. با وجودي که نمايندگان جبهه کشورهاي عربي دشمن يعني عربستان و امارات و بحرين در اين نشست شرکت نداشته و از کشورهاي عربي دوست مثل عمان و قطر و عراق شرکت داشتند، با وجود اين مواضع اعراب حاضر در جلسه، يکپارچه ضد ايراني بود و حرفي هم نه از جنايات و خطر اسراييل زدند و نه از حقوق پايمال شده فلسطينيها! نهتنها به خاطر اقدامات ايران در مقابله با داعش در عراق و سوريه و حمايت از فلسطينيها، متشکر نبودند بلکه نقش ايران را صرفا مداخله و اجراي سياستهاي ثباتزدا ميخواندند، ايران را سرزنش و محکوم ميکردند! که البته حضار ايراني پاسخهاي شايسته دادند.
اکنون موضوع عمده بسياري از نشستهاي انديشکدههاي مهم جهان در مورد تاثير سياستهاي مشترک امريکا، اسراييل، عربستان و امارات بر آينده ايران و تحولات منطقه است.
اولين و مهمترين تحولي که در دستور بررسي است، مربوط به تاثير تحريمها بر اوضاع اقتصادي ايران است. از زماني که ترامپ خروج از برجام را اعلام کرده تا به امروز که حدود 6 ماه بيشتر نميشود و دور اول تحريمهاي امريکا هم از سه ماه قبل آغاز شد، ارزش پول ملي ايران از يک دلار حدود 3500 تومان به 15000 سقوط کرده است. اين واقعهاي است که حتي جان بولتون هم باور نميکرد! همين موضوع مهمترين مشوق مثلث ضد ايران به استمرار و تشديد برنامههاي ضد ايران شده است. لذا با آغاز دور دوم تحريمها از چند روز ديگر، همه چشمها قبل از هر چيز متوجه سقوط يا افزايش ارزش پول ملي ايران خواهد بود. لذا مجموعه دستگاههاي حاکميتي ايران در مظان آزمايشي بزرگ هستند. معادله هم اين است: هر چه اوضاع اقتصادي بدتر، تورم و گراني و بيکاري و سقوط ارزش پول ملي ايران بيشتر شود، مثلث امريکا، اسراييل، عربستان و امارات فشارها را بيشتر و بيشتر افزايش خواهند داد.
دومين موضوع مهم ميزان «اتحاد يا اختلاف» گردانندگان ايران است. همه اميد آنها اين است که با افزايش فشارها نه شرايط اقتصادي ايران وخيمتر شود، بلکه مسوولان هم به جاي حل مشکلات، يکديگر را تخطئه و متهم کرده و با اتهامات متقابل به جان هم بيفتند تا هم همه مسوولان اين کشور نزد ملت و جامعه جهاني بيآبرو شوند و هم مردم به نااميدي کامل برسند.
سومين محور هم روند تخريب يا بهبود روابط خارجي ايران است، به ويژه روابط با اروپا و کشورهاي عربي. روابط با اروپا از اين بابت مهم است که تخريب کامل آن ميتواند کاخ سفيد را در ايجاد اجماع جهان غرب عليه ايران موفق کند. روابط با کشورهاي همسايه بخصوص کشورهاي عربي نيز از اين بابت مهم است که امريکا و اسراييل را در ايجاد اجماع عربي عليه ايران موفق خواهد کرد. البته محورهاي متعدد و مهم ديگري هم هستند که مجال پرداختن به همه آنها در قالب يک مقاله کوتاه نيست اما به نظر من نتيجه اين سه موضوع، سرنوشت جدال بزرگ مثلث کاخ سفيد، اسراييل، عربستان و امارات با ايران را رقم خواهد زد. مديريت اين سه محور جز اتحاد و همکاري جدي مجموعه دستگاههاي حاکميتي ايران، اتخاذ تصميماتي مدبرانه و بزرگ و سرنوشتساز ممکن نخواهد بود. اين گوي اين ميدان.
بازار