نماد آخرین خبر

سرمقاله رسالت/ آدرس غلط یا مسئولیت گریزی رندانه

منبع
رسالت
بروزرسانی
سرمقاله رسالت/ آدرس غلط یا مسئولیت گریزی رندانه
رسالت/ « آدرس غلط يا مسئوليت گريزي رندانه » عنوان سرمقاله روزنامه رسالت به قلم محمد عبدالهي است که مي‌توانيد آن را در ادامه بخوانيد: بعد از گذشت چند ماه از نمايش‌ ساختگي اروپا در مخالفت با آمريکا و مانور روي وعده‌ و وعيد‌هاي لفظي براي حفظ برجام، اکنون اين کشورها منفعت را درآشکارسازي همراهي با آمريکا ديده و آماده اعمال تحريم‌هاي جديد عليه ايران هستند. در اين راستا مقابله با برنامه موشکي و منطقه‌اي ايران نيز وارد فاز جديدي شده و به گفته برخي از رسانه‌ها و فعالين سياسي مواضع اروپا به ترامپ نزديک‌تر شده‌است. در اين ميان مسببين اوضاع کنوني و پرونده پرابهام برجام دست پيش گرفته تا پس نيفتند. در اين باره گفتني هايي وجود دارد: 1- جريان غربگرا که 5 سال چرخ اقتصاد کشور را به خاطر اعتماد به کدخدا تعطيل کرد اکنون و بعد از آنکه پيش بيني رهبر انقلاب در عدم خوش عهدي غربي ها به وقوع پيوسته است تلاش مي کند تا با متهم ساختن حاکميت راهي براي فرار از کارنامه سياه خود بيابد. رسانه اي شدن نامه 8 وزير به رهبر انقلاب نيز در همين راستا ارزيابي مي شود. اين جريان در يک فرافکني سنجيده و بانوعي سياست فراربه جلو در تلاش است تا حاکميت را به سنگ‌اندازي در مسير اجراي تعهدات و وعده‌هاي طرف خارجي متهم ساخته وبا فراموشي تجربه نافرجام برجام اين‌بار اقدام اروپا در عدم اجراي تعهداتش را به "عدم توانايي"اين کشورها - نه بد عهدي آن ها- به خاطر "اقدامات ماجراجويانه ايران" مرتبط سازند! 2- اين سناريو تلاشي نافرجام براي فرار از واقعيت ماجرا و ظلم بزرگ در حق نظام و ملت ايران است. دولت در کناراصلاح طلبان بي توجه به هشدارهاي رهبر معظم انقلاب و دلسوزان نظام از همان روزهاي ابتدايي توافق برجام را به مثابه يک فتح الفتوح و پيروزي بزرگ ترسيم کرد و اقتصاد کشور را 5 سال با اعتماد واهي به غرب معطل نگه داشت. دکتر ظريف که روزگاري سردار ديپلماسي لقب گرفت ديروز در مجلس و در دفاع از برجام با عصبانيت از پرسش در چرايي عدم تحقق وعده هاي دولت در برجام همچون رئيس جمهور که گفته بود "برجام سايه جنگ را از سر ما دورکرد " مدعي شده است: "برجام به عنوان يک دستاورد ملي ترامپ را در انفعال و حتي استيصال قرار داد!" اين استدلال ها – بخوانيد مغالطات-در حالي مطرح است که بنا بر فرمايش رهبر انقلاب مسئله سايه جنگ براي کشور از اساس غلط و غيرواقعي بود. و اينکه دکتر ظريف مدعي است که برجام ترامپ را به استيصال رسانده نيز دو معني دارد ؛ يا اينکه از نظر ايشان اوباما و دموکرات‌ها نسبت به ما خوش‌نيت بودند که برجام را امضا کردند و يا اينکه سياست راهبردي ايالات‌متحده آمريکا در مورد جمهوري اسلامي ايران در دوره اوباما نسبت به دوره ترامپ تغيير ماهوي کرده است که هر دو اين نگرش‌ها ناشي از تلقي خام و ساده‌انگارانه نسبت به آمريکا است. 3- ناگفته پيداست که قصور و تقصير اصلاح‌طلبان در تحميل برجام بر ملتو نظام اسلامي کم‌تر از دولت نيست. اين جريان همگام و هماهنگ با دولت وعده‌هاي گشايش برجامي را به مردم مي‌دادند و با ترسيم فضايي هراس‌آلود براي کشور و طرح مشکلاتي فرضي ، برجام و رابطه با آمريکا را "هوالحل" معرفي کردند. اصلاح‌طلبان اکنون و پس از شکست مفتضحانه دولت در اعتماد به غرب تلاش مي‌کنند تا با فرمول "عبور از روحاني" گذشته خود را در مسئله برجام انکار کنند، غافل از اينکه نام اصلاح‌طلبان همواره با برجام عجين خواهد بود. فارغ از تلاش سفسطه‌آميز جريان غربگرا براي تطهير خود در افکارعمومياين سوال به ميان مي‌آيد که چرا اين جريان بي‌توجه به هشدارها اين هزينه سنگين را به ملت ايران تحميل کرد؟ در نگاهي خوشبينانه مي‌توان گفت که دستگاه ديپلماسي نگاه عميقي به فرايند پيراموني و مختصات ساختاري نظام بين‌الملل ندارد و همين امر نيز آسيب‌هايي را متوجه کشورساخته است. در توضيح بيشتر اين مسئله بايد گفت اين يک واقعيت است که ما در يک جهان آنارشيک زندگي مي‌کنيم؛ بر اين اساس در منطق ديپلماسي غربي "قدرت‌"عامل اصلي شکل‌گيري سياست بين‌المللي است و نه ارزش‌هايي همچون خوش‌عهدي، اعتماد متقابل و... از آن‌جا که بقاء در يک محيط متخاصم پيش‌شرط حصول به اهداف ملي تلقي مي‌شود بنابراين کسب قدرت يک هدف اجتناب‌ناپذير در سياست خارجي اين جوامع به‌شمار مي‌آيد. از اين‌ رو اصولا از بين بردن غريزه قدرت در ميان اين کشورها تنها يک آرمان است و اين خوش‌بيني در جهان آنارشيکي امروز نه تنها خريداري ندارد بلکه براي منافع ملي بسيار خطرناک است. بنابر پيش فرض فوق در نگاه خوشبينانه جريان غربگرا با غفلت از اين اصل مهم که کشورهاي غربي به‌دنبال تامين منافع ملي خود هستند براي جلب اعتماد طرف مقابل دانش هسته‌اي، موشکي و به‌طور کلي افزايش قدرت دفاعي را از اولويت برنامه‌هاي کشور خارج کرد. مبتني بر چنين رويکردي بودجه دفاعي کشور هرسال کم‌تر از سال گذشته شده و هر ازگاهي هجمه‌هاي سنگيني روانه نهادهاي نظامي کشور مي‌شود. غافل از اينکه بايد از ظرفيت سخت نيروهاي مسلح براي ايفاي نقش در جهان آنارشيستي استفاده کرد. از همين رو طرفداران برجام به سياست و همکاري با آمريکا و کشورهاي اروپايي نگاهي آرماني داشته وبه روند مذاکرات کاملا خوشبين بودند و حتي باوجود خروج آمريکا از برجام و بدعهدي‌هاي اروپا همچنان به‌دنبال برجام۲و۳ و تصويب FATF وCFT هستند . 4- مهم‌ترين راهبرد سياسي در برنامه اعتداليون ايجاد تعامل با کشورهاي غربي و مهم‌ترين سند اجرايي دولت هم برجام است که متاسفانه نتيجه آن چيزي جز خسارت محض نبود. تجربه برجام نشان داد گره‌زدن اقتصاد به سياست خارجي، تنها باعث از بين رفتن فرصت‌هاي کشور و طمع‌کارتر شدن دشمن مي‌شود. درحالي که اگر دو لتمردان با تاسي از فرمايشات رهبر معظم انقلاب به اجراي سياست‌هاي اقتصاد مقاومتي همت مي‌گماردند نه‌تنها کشوردچار بحران اقتصادي نمي‌شد بلکه اکنون در دوران شکوفايي اقتصادي به‌سر مي‌برديم. حال مسئولين کشور به‌جاي فرار از واقعيت‌ها و گرفتن انگشت اتهام به‌سمت افراد و نهادهاي حاکميتي، بايد بدون اتلاف‌وقت به سياست‌گذاري در حوزه اقتصاد مقاومتي همت گمارند و بدانند صرفا با عذرخواهي از ملت ايران، اهتمام به مديريت جهادي و توجه به اقتصاد مقاومتي مردم آنها را خواهند بخشيد نه با وارونه‌نمايي در مسئله برجام يا متهم کردن نهادهاي حاکميتي. ما را در کانال «آخرين خبر» دنبال کنيد