پاتریک بوکانان: پاسخ ترامپ به ایران چه خواهد بود؟
تابناک/ متن پيش رو در تابناک منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست پاتريک بوکانان، مورخ، انديشمند، سياستمدار و تحليلگر مسائل سياسي و سياست خارجي آمريکايي در مطلبي در وبلاگ خود پيرامون موضوع حملات اخير به تأسيسات نفتي عربستان سعودي نکات قابل توجهي را مورد اشاره قرار داده است؛ پرسش اساسي او اين است که حتي با فرض قبول ادعاي بعيد پومپئو، مبني بر دست داشتن ايران در اين حملات، پاسخ ترامپ چه مي تواند باشد؟ مطلب بوکانان به اين شرح است؛ مايک پومپئو، وزير امور خارجه اظهار داشت: ايران حمله بي سابقهاي به مرکز تأمين انرژي جهان صورت داده است. وي با خرج کردن اعتبار آمريکا در اين خط، ايران را به انجام حمله ويرانگرانه به تأسيسات نفتي سعودي ـ که نيمي از توليد نفت اين پادشاهي، برابر با ۵.۷ ميليون بشکه در روز را متوقف کرده است ـ متهم نمود. روز يکشنبه، رئيس جمهور دونالد ترامپ، علني ايران را کشور متجاوز معرفي نکرد، اما در يک توئيت، به عنوان حامي ادعاي وزير امور خارجه ظاهر شد و نوشت: «دلايلي هست که از طريق آن ما ميدانيم چه کسي پشت آن حمله بوده. ما بسته به تأييد موضوع آماده اقدام نظامي هستيم، ولي منتظريم از خود کشور پادشاهي سعودي بشنويم که به باور آنها چه کسي عامل اين حمله بوده و ما تحت چه شرايطي اقدام خواهيم کرد.» مبارزان حوثي يمن ـ که چهار سال است با عربستان سعودي ميجنگند و از هواپيماهاي بدون سرنشين براي حمله به فرودگاه و تأسيسات نفتي عربستان سعودي استفاده ميکنند ـ ادعا کردند، ده هواپيماي بدون سرنشين را از فاصله ۵۰۰ کيلومتري به پرواز درآورند تا اقدام به تلافي جويي براي حملات هوايي و موشکي عربستان سعودي به يمن کنند. پمپئو، اما ادعاي آنها را رد کرد و گفت: هيچ مدرکي وجود ندارد که حملات از يمن صورت گرفته باشد، ولي در حالي که حوثيها مسئوليت حمله را بر عهده گرفته اند، ايران تمام مسئوليتهاي اين حمله را رد ميکند. محمد جواد ظريف، وزير امور خارجه ايران درباره اتهام پومپئو ميگويد: ايالات متحده خيلي ساده سياست «فشار حداکثري» را با سياست «فريب حداکثري» جايگزين کرده است. تهران ما را دروغگو ميخواند و در واقع، حمله مستقيم به عربستان سعودي توسط ايران، يک حمله غافلگيرانه شبيه حمله به بندر پرل هاربر، به تأسيسات مهم توليد نفت سعودي ها، يک اقدام جنگي است که مستلزم تلافي جويي سعوديهاست و منجر به جنگي در خليج فارس خواهد شد که مي تواند ايالات متحده را مجبور به مشارکت کند. دست داشتن ايران در حملات روز شنبه، کاملا در تضاد با سياست ايران از زمان خروج ايالات متحده از توافق هستهاي است. اين سياست مبتني بر جلوگيري از درگيري نظامي با ايالات متحده و تعاقب واکنشهاي حساب شده در قبال تحريمهاي سفت و سخت آمريکايي بوده است. مقامات آمريکا و عربستان سعودي در حال بررسي نقاط آماج اين حملات، در تأسيسات توليد نفت در بقيق و ميدان نفتي خريص هستند. بر پايه منابع ايالات متحده، هفده موشک يا هواپيماي بدون سرنشين شليک شده است، نه ده موردي که حوثيها ادعا مي کنند و همچنين ممکن است از موشکهاي کروز نيز در اين حملات استفاده شده باشد. برخي از اهداف در ضلع غربي و شمال غربي مورد اصابت قرار گرفته اند که نشان ميدهد حمله به آنها از شمال، از ايران يا عراق انجام شده. اما طبق گفته نيويورک تايمز، برخي از اهداف در ضلع غربي مورد اصابت قرار گرفته اند که عراق يا ايران به عنوان منبع حمله بعيد مي دانند، ولي از آنجا که برخي از پرتابهها منفجر نشده و قطعاتي که منفجر شده اند قابل شناسايي هستند، شناسايي منبع احتمالي حملات فقط نيازمند زمان است. با توجه به اظهار ادعاي علني پومپئو مبني بر اينکه ايران پشت اين حمله است، ديدار ترامپ با رئيس جمهور ايران حسن روحاني در گردهمايي سالانه مجمع عمومي سازمان ملل متحد در ايالات متحده در هفته آينده احتمالا موضوعي فيصله يافته است. حال پرسش واقعي اين است که هنگامي که منشأ واقعي حمله شناخته شود، آمريکاييها چه ميکنند و مسأله بعدي اين که درخواست پاسخ متناسب، مستقيم بر دوش رئيس جمهور «هدف گرفته و آماده شليک» ماست. اگر عاملان حمله حوثيها بودند، ترامپ چه پاسخي دارد؟ به نظر مي رسد حوثي ها، که بومي يمن هستند و کشورشان چهار سال است که مورد حمله سعوديها قرار گرفته است ـ طبق قوانين جنگ ـ حق دارند به اين کشور حمله کنند، که آنها را مورد حمله قرار داده است. در واقع، کنگره بارها و بارها به دنبال اين بوده که ترامپ حمايت ايالات متحده از جنگ سعوديها در يمن را پايان دهد. اگر اثبات شود که حمله به ميدان نفتي و تأسيسات نفتي عربستان سعودي در بقيق، کار شبه نظاميان شيعه از داخل عراق است، آيا ايالات متحده به اين گروه شبه نظامي ـ که تعداد آنها در عراق ۱۵۰ هزار جنگجو تخمين زده شده، در مقايسه با ۵۰۰۰ سرباز ما در اين کشور ـ حمله خواهد کرد؟! در مورد خود ايران چطور؟ اگر يک دو جين هواپيماي بدون سرنشين يا موشک از نوعي که روز شنبه شليک شده، بتوانند اين چنين خسارتي را به اقتصاد جهاني وارد کنند؛ يعني کاهش حدود ۶ درصد از توليد نفت در جهان، تصور کنيد که جنگ ايالات متحده ـ ايران ـ عربستان سعودي براي اقتصاد جهاني چه پيامدي خواهد داشت. در دهههاي اخير، ايالات متحده صدها ميليارد دلار تجهيزات نظامي به سعوديها فروخته است؛ آيا فروش اسلحه از طرف ما اين ضمانت را داشته که اگر عربستان وارد جنگ با همسايگان خود شود، ما هم در کنار پادشاهي سعودي خواهيم بود؟ آيا ترامپ قبل از صدور دستور حمله به ايران، براي گرفتن مجوز جهت اقدام جنگي خود به کنگره ميرود؟ سناتور ليندسي گراهام في المجلس حمله به پالايشگاههاي نفتي ايران براي "شکستن کمر رژيم" را ضروري دانسته، در حالي که سناتور رند پاول ادعا ميکند، دليلي وجود ندارد که بر اساس آن ابرقدرت ايالات متحده نياز به بمباران سرزمين اصلي ايران داشته باشد. شکافي مجدد: حزب جنگ طلب از هيجان چشم انداز جنگ با ايران گيج مي خورد، در حالي که ملت آمريکا جنگ ديگري نميخواهد. با وجود اين، دشوار مي توان فهميد که چطور از يک جنگ ديگر جلوگيري مي کنيم؛ هرچند جان بولتون از کاخ سفيد رفته، روحش همچنان در آنجا سرگردان است.