سرمقاله فرهیختگان/ دستپخت جدید کاخ سفید برای ایران
فرهيختگان/ « دستپخت جديد کاخ سفيد براي ايران » عنوان سرمقاله مدير مسئول روزنامه فرهيختگان، محمدامين ايمانجاني است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد: درباره تحريمهاي آمريکا عليه ايران و چگونگي سازماندهي آنها چند نکته مهم وجود دارد: اول: ساختار تشکيلاتي در آمريکا 25 مردادماه ۹۷ بود که گروه اقدام ايران در وزارت امور خارجه آمريکا با هدف تدوين راهبرد جديد دولت ترامپ در اقدامات هماهنگتر و منسجمتر عليه ايران تشکيل و «برايان هوک» بهعنوان رئيس آن منصوب شد. گروه اقدام اکنون وظيفه اجراي دقيق قطعنامهها عليه ايران و رصد تحولات برجام بعد از خروج آمريکا از آن را برعهده دارد و براي نظارت بيشتر و دقيقتر در بسياري از کشورهاي جهان مبادرت به ايجاد دفترهاي پيگيري هم کرده است. آنها درواقع مجري تحريمهاي اعمالشده از سوي وزارت خزانهداري آمريکا يا همان «اوفک» هستند و به عبارت دقيقتر، مسئوليت رهگيري امور بانکي، مالي و اقتصادي و همچنين شناسايي افراد شاخص در ايران را برعهده دارند.توضيح تکميلي اينکه اوفک، مخفف اداره کنترل داراييهاي خارجي در وزارت خزانهداري آمريکاست و زير نظر مستقيم «استيو منوچين»، وزير خزانهداري آمريکا فعاليت ميکند. اوفک، امروز ليستي از کشورها، مقامات، افراد، بانکها و شرکتهاي ممنوعه يا محکومشده را تهيه کرده و مداوم نسبت به بهروزرساني آن اقدام ميکند، ليستي که نامهاي داخل آن شامل ممنوعيتهاي زيادي هستند و انجام هرگونه معامله با آنها نيازمند استعلام و تاييد وزارت خزانهداري آمريکاست و البته درصورت عدم استعلام، انجام هرگونه معامله يا عمليات بانکي با افراد يا نهادي حاضر در اين ليست با جريمههاي مالي اوفک مواجه خواهد شد. در وزارت خزانهداري آمريکا فرآيند کاري بر اين اساس است که فهرست افراد، دستگاهها و نهادهاي مالي و تجاري ايراني ممنوعالمعامله با آمريکا و ساير کشورها در اوفک تهيه و براي عملياتيشدن در اختيار گروه اقدام قرار ميگيرد و سپس اين گروه از طريق راههاي ديپلماتيک و اعزام هيات به کشورهاي جهان، براي عملياتيشدن تحريمها عليه ايران رايزني و اقدام خواهد کرد. بر همين اساس ميتوان گفت کمپين فشار حداکثري عليه ايران که از تابستان سال 97 به راه افتاده، شامل دو رکن اصلي و اساسي است؛ يکي «گروه اقدام» و ديگري «اوفک» که اينها در همکاري با سازمان سيا و وزارت دفاع آمريکا و همچنين در هماهنگي با ساير نهادهاي ديگر ايالات متحده ازجمله رسانهها و انديشکدهها، جهت تحت فشار قرار دادن هرچه بيشتر ايران، کارزار بزرگي را ساماندهي کردهاند. دوم: کارگزاران تحريم چه کساني هستند؟ استيون منوچين، وزير خزانهداري آمريکا به «برنامهنويس تحريمها» عليه ايران معروف است. او در سال 1962و در يک خانواده يهودي با اصالت روسي که چند دهه پيش به آمريکا مهاجرت کردند، متولد شده است. منوچين پس از تحصيل در رشته اقتصاد در سال 1985 در گروه مالي و بانکي «گلدمن ساکس» مشغول بهکار شد.وي پس از 17 سال حضور در گلدمن ساکس توانست عهدهدار پست مدير اجرايي در کميته مديريت و رئيس اداره «اطلاعات و داده» اين شرکت شود. در سال 2003 منوچين پس از خروج از گلدمن ساکس در بخش اعطاي وامهاي مسکن و مشارکت در ساختوساز شرکت «مديريت مالي SFM»، متعلق به سوروس مشغول فعاليت شد و در ادامه توانست يکي از مديران ارشد شرکت سوروس شود. همين همکاري هم بود که باعث شد سوروس در سال 2004 پيشنهاد بهکارگيري منوچين در امور مالي را به ترامپ ارائه دهد. از اين رو دوستي و همکاري ترامپ، سوروس و منوچين از سال 2004 با کار در حوزه امور مالي و املاک آغاز شد. سوروس به منوچين با يک سرمايه ميليون دلاري کمک کرد تا صندوق مالي خودش را بهنام «دونکپيتال» ايجاد کند.در فرآيند انتخابات گذشته رياستجمهوري در آمريکا، حجم گستردهاي از پولهايي که به کمپين انتخاباتي ترامپ اهدا شده بود، از طريق منوچين بهعنوان مدير مالي کمپين انتخاباتي وي صورت گرفت. البته همان اقدامات هم بود که باعث شد در هفتههاي اخير و در جريان ماجراي استيضاح ترامپ نام منوچين به دفعات ذکر شود. منوچين اين روزها بهدليل دريافت وامهاي کلان و مشترک با جرد کوشنر، داماد ترامپ با گروه گلدمن سکس و «دويچهبانک آلمان» درگير است که درصورت استيضاح ترامپ در کنگره، وي از متهمان درجه يک در پولشويي در معاملات تجاري برج ترامپ خواهد بود.درباره برايان هوک، رئيس گروه اقدام ايران هم ميتوان به اين نکته اشاره کرد که وي در جريان انتخابات سال ۲۰۱۶ با نگارش نامهاي که به امضاي ۱۲۱ نفر از شخصيتهاي حزب جمهوريخواه رسيد، با رياستجمهوري ترامپ مخالفت کرد اما راه بهجايي نبرد و ترامپ بهعنوان نماينده نهايي اين حزب در انتخابات معرفي شد. هوک همچنين مدتي بهعنوان مشاور جان بولتون در زماني که وي سفير آمريکا در سازمانملل متحد بود، فعاليت کرده است.ناگفته نماند اين روزها اخباري درباره جدايي احتمالي او از تيم ترامپ به گوش ميرسد. گفته ميشود برايان هوک نيز با توجه به عملکرد ضعيفش در قبال ايران و سابقه مخالفت با ترامپ و همکاري با تيلرسون و جان بولتون اخراجي، در ليست اخراجيهاي ترامپ قرار گرفته و ممکن است بهزودي او نيز از کاخ سفيد برود. سوم: مسير فشار حداکثري برايان هوک و منوچين همراه با تام کاتن، نماينده جمهوريخواه که به ضديت با ايران مشهور است، از بدو مذاکرات هستهاي از مخالفان توافق بودند. برايان هوک در اولين موضعگيريهاي خود بعد از کنار رفتن اوباما از قدرت، تاکيد ميکرد برجام يک پيمان دولتي نيست و جايگاه حقوقي ندارد. او بهمنظور توصيف سستي برجام ميگفت: «اين توافق تنها يک تعهد سياسي از جانب اوباماست و او نيز ديگر در مصدر کار نيست.» فعاليتهاي ديپلماتيک و اقدامات ضدايراني دولت آمريکا در جريان راهبرد «فشار حداکثري» داراي يک برنامه اصلي و چندين اقدام فرعي بود.در برنامه اصلي، آمريکاييها به صفر رساندن صادرات نفت ايران براي فلجکردن اقتصاد، ايجاد اعتراض و اغتشاش خياباني را دنبال ميکردند. آنها از تابستان 97 تا بهار 98 اين تصور را داشتند که توقف فروش نفت ايران ميسر خواهد شد و درنتيجه تضعيف و تغيير نظام در ايران به سرانجام خواهد رسيد.علاوهبر اين، تحريم بانکهاي ايراني و محدوديت براي اخذ ارزهاي خارجي، محدوديت براي سفر ايرانيان به آمريکا، تهديد حمايتهاي مالي و همکاريهاي تجاري ميان ايران و کشورهاي اروپايي، رايزني براي خلع سلاح موشکي سپاه، ايجاد محدوديت براي همکاري ايران با حماس و حزبالله، برنامهريزي براي ايجاد ائتلاف نظامي عليه ايران، تحريمهاي هوشمند غذايي و دارويي، برگزاري نشست با معاندان و سرانجام تحريم مقامات و زيرساختهاي صنعتي ايران ازجمله ديگر اقدامهاي آمريکا در جريان فشار حداکثري از ابتداي تابستان 97 تا بهامروز بوده است. چهارم: ناکامي فشار حداکثري و يک اقدام شبه طنز با مقاومت ايران، تلاشهاي منسجم آمريکا با وجود ميلياردها دلار هزينه مادي و سياسي تا به امروز و به اذعان انديشکدهها و نخبگان ايالات متحده اثرگذاري مطلوبي نداشته و نهتنها ايران را تسليم يا مجبور به تجديدنظر در سياستهاي خود نکرده است، بلکه سياستمداران و استراتژيستهاي واشنگتن را با همه هزينههاي سياسي و اعتبار از دست رفتهشان مجبور کرد در ادبيات سياسي خود عبارت «تغيير حکومت ايران» را با واژههايي چون «تغيير رفتار» جايگزين کنند.در حال حاضر وظيفه گروه اقدام ايران با توجه به شرايط، ادامه مديريت روند تحريمها و برنامهريزي دقيقتر براي چارهانديشي در قبال استراتژي ازهمگسيخته تحريمهاست. حاکمان آمريکا و دستاندرکاران تحريمها در اين بلاتکليفي تحريمها، بعد از آنکه سراسر ايران را تحريم کرده و نتيجه نگرفتند، در جريان اعتراضات اخير اقدام طنزگونهاي را در دستورکار قرار دادند و زندانهاي ايران را هم به ليست تحريمها اضافه کردند.